eitaa logo
بیداری طلاب
59.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️کانال روزنه نوشت 🔻🔻🔻 🔻لرزاندن دل قاضی ها، کند کردن تیغ پلیس ها؛ پشت پرده نظرپراکنی های غیراسلامی 🔻برخورد سیاسی/جناحی یا عوامزده با ناهنجاری‌های اخلاقی و حقوقی، ام الفسادی است که به طرز تصاعدی به افزایش آسیب‌های اجتماعی و مفاسد اخلاقی ضریب می دهد. در سالهای اخیر به غلط باب شده که دقیقا در هنگامه اجرای مر قانون، عده ای پیدا می شوند که از منظر ، به ارائه بحث های فلسفی و شبه علمی در منشأشناسی جرم، فرآیندی بودن پدیده های اجتماعی، ضرورت کار فرهنگی و از قبیل حرفهای بی پشتوانه می پردازند. طبعا مجرم ها یا آنها که به فوائد پرشمار اجرای قانون واقف نیستند، شروع می کنند به جوسازی و فضای فتنه آگین و مخدوش روانی، موجب می شود که قاضی و پلیس، دست و دل شان بلرزد برای برخورد مقتضی. این حقه قدیمی را ژورنالیستها و شومن ها و سلیبریتی ها، بهتر از همه بلدند؛ وقتی فرد مورد علاقه شان دست به جنایت بزند، با ماجرا، از ضرورت عفو و رحمت و گذشت سخن می گویند و در عین حال به نفرت پراکنی علیه قصاص و قضاوت به حق دست می زنند تا فرد ذی حق را در فشار اجتماعی قرار دهند! اما هنگامی که کسی نگاه چپ بهشان بکند و توهم کنند که کوچکترین حقی از آنها ضایع شده، زمین و زمان را به هم می دوزند و آن را به مسأله اول کشور تبدیل می کنند. برخورد دو گانه با جنایت و جرم، نشان می دهد که نباید قاضی و پلیس، و مهم تر از آنها، طلاب و روحانیون، فریب فضاسازی کاذب را بخورند که اگر چنین شود، خدای ناکرده در ادای تکلیف شان منفعل و سست و مرعوب خواهند شد. وقتی مسئله ای با طی مراحل فنی خود، صورت قانونی یافته، در مقام اجرایی شدن آن نباید از فلسفه قانون یا انگیزه یابی مجرمان سخن به میان آورد؛ تفکیک انگیزه ها و تنظیم برخورد متناسب با امور باطنی مربوط به دانش اخلاق و تربیت است و اندیشه در فلسه جرائم، مربوط به قوه قانون گذاری است. قوای انتظامی، امنیتی، قضایی، مسؤلیت عمل به حاق قوانین را دارند و بس. اگر قانونی نقص دارد یا نیاز به متمم دارد، قوای مزبور نمی توانند تا هنگام تدوین قانون مجدد، اجرای آن را معلق نگه دارند! فکرش را بکنید اگر چنین شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا جز این است که دامنگیر می شود؟! فضاسازی ژورنالیست‌های اصلاح طلب مثل عباس عبدی و فتنه طلب های غرب اندیشی چون تاجزاده و کذا فیلسوف نمایی های برخی آخوند/سلیبریتی ها مثل زائری و آقامیری و سرلک و...، باید در همین فضا باید تحلیل و بررسی شود. اگر این جماعت واقعا دلشان برای جامعه می سوزد و تخصص لازمه را نیز واجدند، خب بسم الله، بروند نظرات تخصصی شان را به مجاری مربوطه، ارائه دهند نه آنکه در گذر زندگی مجازی شان هر از گاهی که برای اصلاح جامعه از فساد و فحشا، اقدام قابل تقدیری شروع می شود، به جوسازی و علیه قانون دست بزنند. 🔻🔻🔻 ♨️رسانه مستقل خبر حوزه http://eitaa.com/joinchat/1876819984C877fd4ab65
♨️قلم به مزد دوزیست و آواره 🔻درنگی در گاه نوشت های محسن حسام مظاهری محسن حسام مظاهری جوان پرشور اصفهانی است که جامعه شناسی خوانده و گاه و بی گاه مطالبی در نقد می نگارد. او با نقد شروع کرد٬ به آئین های عزاداری سیدالشهدا ع شمشیر کشید٬ هنگام دولت نهم در مدار قرار گرفت و با بودجه دولتی مناسب٬ نشریه را راه انداخت. در سال ۸۸ با اهالی ۸۸ هم پیاله شد و تا وقتی که شکست فتنه گران مسجل نشده بود٬ از همراهی با آنان کوتاه نیامد. همزمان با تیم زائری در زمره قرار داشت و در پوشش یک مجموعه های سرچشمه و ٬ کلان پروژه هایی را با بودجه شهرداری به دست گرفت! پیشتر در مخالفت با پیاده روی اربعین و مراسم معنوی شیرخوارگان حسینی و... مطلب می نوشت و اکنون او مدتی است که علیه حجاب اسلامی و لباس روحانیت شمشیر کشیده است. او در تمام این سالها یک پایش در حوزه های علمیه و پایگاه های بچه حزب اللهی ها بود و پای دیگرش در محافل روشنفکران عرفی٬ این دوزیستی اگرچه روزگاری موجب اعتماد هر دو دسته به امثال مظاهری می بود اما به مرور از امثال او شخصیت های مذبذب و به نمایش گذاشت که در مصاحبت شان اخلاص و صداقت نیست و تنها به جمع آوری فکت برای یادداشت های شبه روشنفکری خویش می گردند و بعد از یک دوره ٬ خیلی نرم بر کرسی تکیه می زنند و برای زمین و زمان نسخه می پیچند و هر که و هرچه را که می خواهند تخطئه می کنند. زائری ها و مظاهری ها و دهباشی ها مصداق بارز نویسندگان و گویندگان و کاملا اند که زندگانی شان بدون پروژه های دولتی و حاکمیتی نمی گذرد و به دلیل وابستگی مالی و سیاسی شان٬ خط قرمزها برای شان کمرنگ تر از باقی نویسندگان است. این طیف تلاش دارد راه احسان نراقی را ادامه دهد که مشاور اعظم شاه و دربار بود اما در بیرون ژست استقلال و نقد می گرفت! اینان همچنان بدشان نمی آید که ادامه باشند لذا هر از گاهی لگدی به شریعت و شعائر می زنند و البته خود بهتر می دانند که در دغدغه مندی و هنر و تفکر هنوز و همچنان به گرد پای مرادشان نمی رسند و در حد همان باقی مانده اند! شاید مشکل از پول است که است! از مهدی خزعلی و محمد امجد گرفته تا دهباشی و مظاهری و زائری تا زیباکلام و مخمل باف و ده ها نفر دیگر. اصولا وقتی افرادی با زد و بند و رابطه و بدون واجدیت صلاحیت از مواهب مادی و معنوی حاکمیت و دولت برخوردار می شوند و می کنند٬ باید منتظر باشیم که این رشد کاذب به توهم کاذب بدل شود و اینان خود را صاحب ایده و فکر بپندارند حال آنکه این طیف هرگز در محافل آکادمیک جایگاهی ندارند و جدی گرفته نمی شوند و همین مواجهه بر عقده های روحی شان می افزاید و بیشتر علیه مقدسات شمشیر می کشند و به ساختار شکنی رو می آورند! این جماعت کیس های مهمی هستند که سیاست های غلط حمایتی جمهوری اسلامی در عرصه فرهنگی و علمی را به اثبات رسانند. به نظر می رسد وقت بازنگری جدی در قطع حمایت های مالی و معنوی از این طیف رسیده است تا آنگاه ببینیم ادعای استقلال شان تا چه پایه با واقعیت سازگار است. @rozaneebefarda @khabarehowzeh