eitaa logo
چِه خَوُر از دِه خور
246 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
200 فایل
[ به بیداری ملت عزیزمان ایران، خیلی خوش بین و امیدوار هستم🇮🇷 ] #امام‌خامنه‌ای • اخبار فرهنگی ، اجتماعی، سیاسی و جدید ترین اخبار روز ایران و شهرستان خوروبیابانک • لینک کانال: | https://eitaa.com/khabarkhoor • ارتباط با ادمین: @mohammad5263
مشاهده در ایتا
دانلود
خوردم.... گرچه آرام و بی‌صدا خوردم هرچه در سفره بود را خوردم هرچه را بود بی‌ادا و اصول ساده، بی‌چون و بی‌چرا خوردم قبل از اینکه اذان شود آغاز لقمه‌ای بعدِ رَبنا خوردم بعد از آن طبق آنچه مرسوم است چند خرما و زولبیا خوردم لقمه‌های نخست را آرام موقع گفتنِ دعا خوردم آش و سوپی که بود را بعدش بهر ایجاد اشتها خوردم بعد از آنکه تمام شد عدسی دو سه تا کاسه لوبیا خوردم پدرم گفت شیر تازه دواست شیر با نیت دوا خوردم توی بشقاب نه فقط با دیس پلویِ توی سفره را خوردم از خورش هم فقط سه ظرف بزرگ تا پلو را دهد صفا خوردم چشم من بود در پیِ سالاد چون به من کم رسید جا خوردم درهم و برهم و قر و قاطی نه مرتب ، جدا جدا خوردم بی‌خیال از زیانِ نوشابه جای یک قوطی‌اش دوتا خوردم بگذر از مابقی که یادم نیست که چه‌ها دیدم و چه‌ها خوردم رد شدم از حریم انسانی قدرِ حیوانِ چارپا خوردم پر شدم از صفای ماه صیام همه را از سرِ صفا خوردم چون‌که با نیت عبادت بود سخت محجوب و بی‌ریا خوردم بهرِ خود نه، که روزه دارم من همه را در رهِ خدا خوردم ✍ 💫 @khabarkhoor
فریاد 💔 در زمانی که سکوت آهنگ ذلت می‌زند مَرد پیدا می‌شود فریاد غیرت می‌زند ... مَرد یعنی آن‌ که هنگام فداکاری که شد بر همه دل‌بستگی‌های خودش خط می‌زند خنجر و چاقو و تیر و نیزه باشد، بیم نیست حرف اول را در این میدان رشادت می‌زند می‌شود الداغی و در گوش یاغی‌های شهر حرف حق را بی‌هراس و با‌صلابت می‌زند مرگ را بازیچه دانسته‌ست هر کس اینچنین عاشقانه دل به دریای شهادت می‌زند سوختن تا کی؟ که با پرواز هر پروانه‌ای آتشی بر جان شاعر، آه حسرت می‌زند عده‌ای از مرگ می‌ترسند، دردا از سکوت! بر تمام زندگان بانگ مصیبت می‌زند ... شاعر : 💔 شهید 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 @khabarkhoor
فصلِ برگ ریزان آی صهیون زمان تاوان است دیر یا زود فصل طوفان است جمع کن کاسه کوزه ی خود را ظلم کافی ست،وقتِ پایان است آه مظلوم ها اثر کرده این ندایِ همه شهیدان است این ندایِ تمامِ حق جویان این ندای بلند ایران است این ندایی که از شنیدن آن دشمن زشت خو پریشان است از هراسی که در دلش دارد اینک از سایه اش گریزان است دوستان ،اقتدارِ ما یعنی : آنچه این روزها نمایان است این طرف؛ گرمِ زندگی هستیم آن طرف؛ فصلِ برگ ریزان است شاهدی بر شکوهِ قدرتِ ما حالِ صهیونِ منگِ لرزان است وه که بسیار دیدنی باشد حال آن روز که پشیمان است گرچه دیگر در آن نباشد سود شده صهیون به طور کُل ،نابود 🇮🇷🇵🇸 @khabarkhoor
احساسِ تکلیف(!!)😐😂🤔🤦‍♂ صبحدم با عالمی شور و نشاط چون شدم بیدار در باغِ حیات رخت می‌شُستند گویا در دلم داشتم احساس تکلیفِ زیات داشتم احساسِ این‌که بنده هم مشکلی را حل کنم در این فلات حس این‌که روی دوش بنده هست بار رفع مشکلاتِ کائنات می‌توانم وا کنم خیلی گره چون‌ که هستم بنده دارای سوات هست زورم هشتصد اسبِ بخار برق مغزم ششصد و هشتاد وات می‌توانم مشکلاتِ تلخ را در وطن شیرین کنم چون شُم کُلات با زنم گفتم که هستم عازمِ ثبت نامِ پستِ رفعِ مشکلات گفت: ما در مشکل خود مانده‌ایم ناگهان زد از فشار خشم قاط خواستم تا سر بچرخانم کمی گفت: یابو کن به حرفم التفات گر توانایی به رفع مشکلی رفع کن یک مشکلی از این بساط چون کنی از خلق رفعِ مشکلی؟ ای به حل مشکلِ خود مانده مات می‌روی آنجا و بعد از ثبتِ نام می‌شود کارت دلیلِ انبساط من مُصر بودم، حریف من نشد داد بر این بحثِ خیلی داغ، کات بود در فکرم که در این کارزار می بسازم باقیات الصالحات خواستم عازم شوم ناگاه گفت: ناشتایی خورده‌ای جانم فدات؟! ناشتایی را زدم، احساسِ من رفع شد با یک عدد چایی نبات 💫 @khabarkhoor
اسب آبی را بشناسیم.... باشد دهانش دائماً وا، اسب آبی توی دهانش می‌رود پا، اسب آبی بندد همیشه چشم رویِ واقعیت وا می‌کند بعدش دهان را اسب آبی اصلا ندارم هیچ منظوری، همینطور یک‌هو نوشتم یک غزل با اسب آبی عکس ظریفی! را به جایی بچه‌ام دید! با شوق آمد گفت بابا: اسب آبی درکی ندارد از غم و درد دل ما تنها بخندد بر غم ما، اسب آبی متن توافق نامه‌ای را چون ببیند آن را کند ناخوانده امضا اسب آبی گردد خبردار از وقایع مدتی بعد وقتِ حوادث نیست پیدا اسب آبی وقتی که جایی اسب آبی کاره‌ای شد دورش بگردد جمع، سی تا اسب آبی غش می‌کند از شوق سرشاری که دارد با خنده‌هایِ کدخداها اسب آبی نزدیک گردیده زمان انتخابات غافل مباش ای جان، مبادا !! اسب آبی!... ناراحت از شعرم نمی‌گردد کسی چون ما که نداریم اصلا اینجا اسب آبی!!! 💫 @khabarkhoor
آدم!!!بفهم آدم!!! بفهم امنیتت ،اتفاق نیست بی آن مجالِ ماندنِ در این رواق نیست آدم!!! بفهم حرف ولیِّ زمانه‌ات از روی "خوش خوشانِ" هوا و مذاق نیست "خشکیده مغز": آنکه ندارد "سوادِ کار" در جنگ گرگ غرب به دستش "چماق" نیست نهج البلاغه خواندن یک‌ریز کی دهد سودی به آن کسی که به دستش چراغ نیست؟! گفتی که من به نام "منافق" نخوانمت اما مسیرِ تو که به غیر از نفاق نیست بی‌خون عاشقانِ شهید وطنِ بدان شور بهار تازه در این باغ و راغ نیست خنجر ز پشت بر دل مجروح‌مان زدی آدم!!! چقدر حرف وفاق؟این وفاق نیست! قاسم دوباره در شب حمله شهید شد این داغ تازه کمتر از آن درد و داغ نیست قاسم شرافت است ،بزرگی‌ست،عزت است آدم!!!شهید زنده که "مویِ دماغ" نیست داری به سر هوایِ ریاست بر این وطن این سیب قرمزی‌ست که مالِ چُلاق نیست گفتی اگرچه خود ز نفهمیدنت زیاد این را بفهم خوب که آدم، اُلاغ نیست ما "طالبانِ" مکتب عشقیم ،سالهاست "اعدام" حق برای شما کار شاق نیست کرب و بلاست باز و حقیقت به مقتل است ای هموطن به هوش! زمانِ فراغ نیست شاعر: 💫 @khabarkhoor
با هستی خویش حافظ این وطنیم کابوس بزرگ جان هر اهرمنیم این است پیام ما به هنگامِ غدیر با یاریِ ذوالفقار خیبر شکنیم 🏴 @khabarkhoor