هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 پوچیِ ژاپنی!
👤 #امینالاسلام_تهرانی
🔸«پول بیشتری میدهم؛ مرا آزاد نکنید!» این جمله در نظرِ اول مهمل به نظر میرسد. اما این پاره از خبر را پیش چشم خود بگیرید تا ماجرا کمی روشنتر شود: «تاکایوشی شیراناگا»، افسر زندان زنان توچیگی واقع در شمال توکیو، میگوید که «افرادی هستند که میگویند ماهانه ۲۰،۰۰۰ یا ۳۰،۰۰۰ یِن (برابر با ۱۳۰ تا ۱۹۰ دلار) میپردازند تا اینجا بمانند.» اتاقهای بزرگترین زندان ژاپن حالا پُر از ساکنان سالخورده است که به آرامی در راهروها راه میروند و حتی برخی از واکر استفاده میکنند تا قادر به حرکت باشند. کارگرانِ زندان به آنها کمک میکنند تا حمام کنند، غذا بخورند، راه بروند و داروهای خود را مصرف کنند! این سالخوردگان در این زندانها همدمی دارند، وعدههای غذایی منظم و مراقبتهای بهداشتی رایگان دریافت میکنند. حتی گفته میشود برخی سالمندان هستند که عمداً کارهای خلاف انجام میدهند و گرفتارِ پلیس میشوند تا دوباره به زندان بیایند!
🔸در ابتدا میتوان در تحلیلی بدوی از سامانمند بودنِ وضع زندگی در زندانهای ژاپن گفت و با سیاقِ ژاپنیستاییِ مألوف، شروع به تمجید از این کشور افسانهای کرد که چنین زندانهای بسامانی دارد. اما باید خلاف آمدِ عاداتِ خود کمی پرسشگرتر باشیم و صرفاً با تمجید کردن، موضوع را سبک نشماریم. «آیا اوضاع زندانها در این کشور بهتر از بیرونِ زندانهاست؟» آن وقت باید توضیح دهیم که «این چه توسعه عجیبی است که زندگی انسانهای آزاد را جهنم کرده تا زندگی در زندان را بهشت کند؟» هر چه که هست به هر حال تناقضی در توسعۀ ژاپنی قطعاً وجود دارد که اوضاع زندان در آن بسامانتر از اوضاع خانۀ سالمندان است. این موضوع زنگ خطر را برای حاکمانِ ژاپنی به صدا درآورده است و اکنون آنان در حال بررسی پیشنهادهایی برای حل این ماجرا هستند.
🔸سطور پیش نیز گرچه پرسشگرانه بود، اما حرکتی افقی در سطح بود؛ باید کمی عمیقتر برویم. آن چیست که زندگی سالمندانِ این کشور را چنین «تنها» و «پوچ» کرده است؟
🔸چنانکه در مورد آمار بسیار بالا و وحشتناک «خودکشی» در ژاپن میتوان گفت: اینها میتواند معلول خیلی چیزها باشند: انزوای اجتماعی؛ بیماریهای روانی؛ افسردگی؛ گیسختگی در روابط صمیمیِ شخصی؛ اعتیاد به الکل و مواد مخدر و... اما بسیاری از خود این عوامل نیز در سطحی دیگر میتوانند معلولِ «فردگراییِ لجامگسیختۀ انسانِ مدرن» و «مسئلۀ بیمعنایی زندگی» و همچنین «ارزشزدایی از زندگیِ او» باشند. در این مجال کوتاه همین قدر میتوان گفت که «دین» و «ایمان»، این حقایق گمشده، قرار نیست ویروسها را درمان کنند، اما میتوانند با توضیح معناداریِ عالم و گشودنِ درِ زندگی جاودان بر روی انسان و چگونگی ارتباط با قادرِ متعال این امراض روحی را درمان کنند که «انسان از ترس مرگ دست به خودکشی نزند» تا «انسان برای فرار از تنهائی خود را به زندان نیندازد»! برای فهم مورد اخیر نیز باید به نقش اجتماعی ادیان الهی در قوام بخشیدن و گسترش دادن نهادِ خانواده پرتو افکند که اینجا بیشک مجال بررسی آن نیست.
🔸وقتی از دین گسستی، حتی اگر قطب فناوری عالم هم باشی بیدفاع خواهی بود. دژ سهمگینِ علم و صنعت مدرن نمیتواند محصورین خود را از هجوم «ترس» و «تنهائی» نجات دهد. پس باید ریشه بیماری را در جایی دیگر دید، همان جایی که علاج بیماری نیز در آنجاست.
🔸در پایان فقط یک نکته را یادآور میشویم: چنانکه در آغاز این جُستار تنها به اشارهای برگزار شد و به آن پرداخته نشد، آمارها بیشتر معطوف به زندانهای زنان و زنانِ زندانی است که بسیار شلوغتر از زندانهای مردان است؛
🔸چنانکه خودکشی در میان زنان در این کشور بسیار بیشتر از مردان بوده است. میتوان از زوایای مختلفی به این مسئله پرتو افکند، اما آنچه با سیاق این نوشته سازگارتر است اشاره به «شعور حسیِ» قویتر در زنان است که میتواند بحران را سریعتر نشان دهند، چرا که زنان از این بحرانها سریعتر تأثیر میپذیرند؛ شاید شبیه ماجرای هنرمندان که سریعتر از دانشمندان بحران را حس و در نتیجه منعکس میکنند.
#نکته
@Kayhan_online