eitaa logo
خبر و تحلیل سیاسی
611 دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
10هزار ویدیو
43 فایل
از اخبار موثق و تحلیل‌های ارسالی و رهنمودها، نظرات سازنده و مطالب ارزشمندتان صمیمانه استقبال می‌کنیم. ارتباط با ادمین: @Adminyek
مشاهده در ایتا
دانلود
. ادامه مذاکرات فقط بعد از پوزش ترامپ (۲) ترامپ مذاکره را فقط برای مذاکره می‌خواهد و نه حل و فصل مسائل فی‌مابین و با این انگیزه که به نیروهای مقاومت و ملت‌های آزاده این تلقی (بخوانید توهم) را القا کند که الگوی ایستادگی آن‌ها در برابر استکبار نیز، سرانجام راهی جز تن دادن به مذاکره نداشت! خوشبختانه این ترفند با هوشمندی مثال‌زدنی جمهوری اسلامی ایران که «‌مذاکره غیر‌مستقیم‌» را جایگزین مذاکره مورد نظر ترامپ کرد، خنثی شده است. بخشی از رجزخوانی‌های ترامپ برای پُر کردن این خلأ صورت می‌پذیرد. ۷- دوم: برخلاف اظهارات پی‌در‌پی ترامپ و برخی دیگر از مقامات آمریکایی که به گزینه نظامی روی میز اشاره می‌کنند، نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی توان مقابله نظامی با جمهوری اسلامی ایران را ندارند و به خوبی می‌دانند که اگر دست به حماقت بزنند، با هزینه سنگین و غیر‌قابل تحملی رو‌به‌رو خواهند شد. به عنوان نمونه -و فقط یک نمونه از ده‌ها نمونه مشابه دیگر-‌ به یادداشت دو ماه قبل ریچارد نفیو در نشریه آمریکایی «فارن افرز» توجه کنید. او ضمن آن که از کارآمدی تحریم‌ها علیه ایران ابراز نا‌امیدی می‌کند، درباره حمله احتمالی به ایران نیز می‌نویسد: «‌پیامدهای حمله نظامی به ایران بسیار سنگین است و در آن، احتمال شکست و تضعیف اعتبار آمریکا وجود دارد. حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران نیز بی‌اثر است، چرا که دانش هسته‌ای ایران بومی است و نه وارداتی‌». ریچارد نفیو تاکید می‌کند که «‌مذاکره، تنها راه برای مقابله و مهار ایران است‌»! ۸- و سوم: که باید آن را اصلی‌ترین هدف حریف تلقی کرد، به گروگان گرفتن شرایط اقتصادی و معیشت مردم از طریق شرطی کردن و گره زدن آن به مذاکرات است. از هنگام شروع مذاکرات تاکنون شاهد نوسانات فراوان در قیمت‌ها، نرخ ارز و‌... هستیم. جریان آلوده‌ای را می‌توان آدرس داد که در این عرصه فعال است و متاسفانه با مانع چندانی نیز روبه‌رو نیست! در این‌باره اشاره به هشدارهای چند‌باره رهبر معظم انقلاب خواندنی و عبرت‌گرفتنی است. از جمله، حضرت ایشان در ۲۶ فروردین‌ماه سال جاری هشدار می‌دهند که: «سعی کنید مسائل کشور را به این گفت‌وگوها گره نزنید؛ این تأکید من است. اشتباهی که در برجام کردیم، این‌جا تکرار نشود. آنجا ما همه‌چیزمان را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات، یعنی کشور را شرطی کردیم. خب سرمایه‌گذار وقتی که کار کشور منوط به مذاکره باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌کند دیگر، معلوم است، می‌گوید ببینیم عاقبت مذاکرات به کجا می‌رسد‌». ۹- و بالاخره، امروز، قرار است چهارمین دور مذاکرات غیر‌مستقیم ایران و آمریکا در مسقط برگزار شود و سؤال این است که با توجه به آنچه گذشت و عبور خصمانه و آشکار حریف از همه خط قرمزهایی که رسماً ترسیم و اعلام شده بود، ادامه مذاکرات عاقلانه و هوشمندانه است؟! بدون کمترین تردیدی باید گفت برای دفاع از هویت نظام، حاکمیت ملی و شخصیت مورد اهانت قرار گرفته مردم این مرز و بوم، باید ادامه مذاکرات را به پوزش رسمی ترامپ از نظام و مردم ایران و نفی اظهارات خصمانه استیو ویتکاف نماینده ویژه او در مذاکرات موکول کرد و در غیر این صورت، باید برای حفظ حرمت نظام و احترام به مردم از ادامه مذاکرات خودداری کنید. ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. آیا هنوز هم به مذاکره ادامه می‌دهید؟! ۱- دیروز دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمریکا در سفر به ریاض بار دیگر و برای چندمین‌بار زبان به تهدید ایران گشود و اراجیف همیشگی خود علیه کشورمان را تکرار کرد. «‌من از اینکه ایران، «خلیج» را به عنوان «خلیج‌فارس» بنامد، جلوگیری کردم(!)‌....اگر ایران «شاخه زیتون» ما را رد کند، به مقابله از طریق تحریم‌ها ادامه خواهیم داد‌(!)‌... هرگز به ایران اجازه نخواهم داد که آمریکا و متحدان ما را با تروریسم یا حمله هسته‌ای تهدید کند، الان دقیقاً زمان تصمیم‌گیری آنهاست‌(!)... ما می‌خواهیم ایران کشوری امن و مرفه باشد و اکنون زمان انتخاب است. من جنگ را دوست ندارم‌(!)‌... پیشنهاد ما به ایران برای همیشه سر جایش نخواهد ماند‌(!)‌...»! ۲- ترامپ در نخستین روزهای بعد از پیروزی در دور دوم ریاست جمهوری خود گفته بود: «‌اگر عربستان سعودی با خرید محصولات آمریکایی به ارزش 450 میلیارد دلارموافقت کند، این کشور را به عنوان اولین مقصد سفرهای خارجی خود انتخاب خواهد کرد»! دیروز روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نوشت: «‌ترامپ میلیاردها دلار برای مقابله با انصارالله هزینه کرد اما شکست خورد و حالا رفته به منطقه تا پول‌هایی را که هزینه کرده بود از کشورهای منطقه بگیرد‌»! او در اولین دور ریاست جمهوری خود در سفر به عربستان یک توافقنامه ۵۰۰ میلیارد دلاری با بن‌سلمان امضاء کرد و در مقابل متعهد شده بود که از عربستان در مقابل تهدیدهای دشمنان منطقه‌ای این کشور دفاع کند‌(!) ولی در مقابل حمله مقاومت یمن به دو نفتکش عربستان در دریای سرخ و حمله به تاسیسات نفتی آرامکو، هیچ اقدامی نکرد و بن‌سلمان برای یادآوری تعهد ترامپ به رئیس‌جمهور فرانسه و نخست‌وزیر انگلیس متوسل شد ولی ترامپ همچنان به سکوت خود ادامه داد و‌... ۳- تهدیدهای ترامپ علیه کشورمان به آوازهای معروف به «آواز کوچه باغی‌»! کسانی شبیه است که هنگام عبور شبانه از خیابان‌های خلوت تهران قدیم، برای غلبه بر ترس خود از تاریکی، زیر آواز می‌زدند! و اما سؤال این است که آیا در این‌سو می‌توان رجز‌خوانی‌ها (بخوانید قمپز درکردن‌های) رئیس‌جمهور آمریکا را بی‌پاسخ گذاشت؟! آمریکا همین دیروز (سه‌شنبه‌) و روز قبل از آن (دوشنبه‌) دو زنجیره دیگر از تحریم‌های جدید را علیه ایران وضع کرد و در مجموع از آغاز دور اول مذاکرات غیر‌مستقیم تاکنون ۶ زنجیره جدید از تحریم‌ها را علیه کشورمان وضع کرده است. با این حال آیا ادامه مذاکرات با آمریکا، غیر از نادیده گرفتن اقتدار ایران اسلامی و بی‌توجهی به امنیت ملی و حاکمیت سرزمینی ایران می‌تواند مفهوم و معنای دیگری داشته باشد؟! کمترین انتظار از مسئولان محترم کشورمان، این است که رسماً اعلام کنند مادام که ترامپ از نظام و مردم ایران عذرخواهی نکرده است، به مذاکرات ادامه نخواهند داد. ترامپ با چه زبانی باید اعلام کند که مذاکره را به بازی گرفته است تا باورمان شود؟! ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. ما در این میان کجای کاریم؟! ۱- پلیس فرانسه از ۱۰ اسفند ۱۴۰۳ (۲۸ فوریه ۲۰۲۵ ) خانم مهدیه اسفندیاری، شهروند ایرانی ساکن شهر «لیون‌» فرانسه را بازداشت کرده است. خانم اسفندیاری از آن تاریخ تاکنون در زندان «فرن‌» محبوس است. بازداشت ایشان بدون اطلاع به خانواده وی صورت پذیرفته بود و تصور اولیه این بود که خانم اسفندیاری ربوده شده است. پلیس فرانسه درباره بازداشت و علت بازداشت او سکوت کرده بود. تا آن‌که ۴۳ روز بعد (۲۳ فروردین ۱۴۰۴‌) و بعد از پیگیری مقامات ایرانی، دادستانی پاریس اعلام کرد که خانم مهدیه اسفندیاری را به جرم حمایت از مردم غزه و محکوم کردن جنایات اسرائیل در نسل‌کشی و قتل‌عام مردم غزه بازداشت و زندانی کرده است! روزنامه فرانسوی «‌لوپوئن‌» نیز بدون اشاره به علت واقعی بازداشت خانم اسفندیاری، از جرم ایشان با عنوان کلی و مبهم «‌حمایت از تروریسم» یاد کرد! ۲- پلیس فرانسه، چند ماه قبل از بازداشت خانم اسفندیاری و در خردادماه ۱۴۰۳ (۷ نوامبر ۲۰۲۴) نیز آقای «‌بشیر بی‌آزار‌» یکی دیگر از شهروندان ایرانی ساکن فرانسه را با این اتهام‌(!) که در شبکه‌های اجتماعی اقدام به انتشار پیام‌هایی در حمایت از مردم غزه کرده است، بازداشت و سپس اخراج کرد. گفتنی است که دولت فرانسه همزمان با جنایات رژیم صهیونیستی در غزه‌، قانونی را به تصویب رسانده است که بر اساس آن، حمایت از مردم فلسطین و اعتراض به نسل‌کشی صهیونیست‌ها، جرم تلقی شده و قابل پیگرد کیفری است! ۳- در حقوق بین‌الملل اصلی با عنوان حق اقدام متقابل و «‌مقابله به مثل retaliation‌» در نظر گرفته شده است که به دولت‌ها حق می‌دهد در مقابل تعدی به حقوق شناخته‌شده خود، دست به اقدام متقابل بزنند. حق «‌مقابله به مثل‌» حتی اگر در قوانین بین‌المللی هم به رسمیت شناخته نشده باشد -که شناخته شده است- یک حق بدیهی است که در ضرورت اعمال آن کمترین تردید و یا شبه‌ای وجود ندارد. موشکباران پایگاه آمریکایی عین‌الاسد، توقیف کشتی آمریکایي در پاسخ به توقیف نفتکش جمهوری اسلامی ایران، عملیات وعده صادق یک و دو و‌... نمونه‌هایی از اعمال حق قانونی مقابله به مثل در پاسخ به دشمنان است. ۴- دادستان پاریس در‌باره علت بازداشت و زندانی کردن خانم اسفندیاری اعلام کرده است که جرم ایشان حمایت (زبانی!‌) از مردم غزه و محکوم کردن (بازهم زبانی!) رژیم صهیونیستی به خاطر نسل‌کشی و قتل‌عام مردم مظلوم فلسطین است‌(!) اکنون این پرسش از مسئولان محترم وزارت خارجه، دستگاه قضائی و مراکز اطلاعاتی و امنیتی در میان است که چرا برای مقابله با اقدام رذیلانه و ضدبشری فرانسه از حق مشروع و قانونی مقابله به مثل استفاده نمی‌کنید؟! شما هم می‌توانید و باید از اتباع فرانسوی حاضر در جمهوری اسلامی ایران بپرسید که آیا جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم می‌کنید و یا قتل‌عام مردم مظلوم غزه را جنایت می‌دانید؟ اگر پاسخ آنها به این پرسش‌ها منفی بود، آنها را به جرم حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی بازداشت کنید و چنانچه مبانی شرعی اجازه زندانی کردن آنها را نمی‌دهد، دست‌کم این‌که افراد یاد شده را پس از بازداشت از کشور اخراج کنید. آیا شرم‌آور نیست که دولت فرانسه، حمایت از مردم مظلوم غزه و مخالفت با جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی را جرم‌(!) بداند و اتباع کشورمان را صرفاً به علت انسان‌دوستی و حمایت از مردم مظلوم غزه، بازداشت و زندانی کند و ایران اسلامی فقط نظاره‌گر باشد؟! آن‌هم در حالی که محکومیت رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم مظلوم غزه حتی در سراسر اروپا و آمریکا نیز به موضوع تظاهرات و اعتراضات گسترده مردمی تبدیل شده است؟! در این میان، ما کجای کاریم؟! ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. گروسی عامل موساد است، به کشور راهش ندهید! (۱) ۱- پیش از این به نمونه‌هایی از اقدامات و اظهارات نه فقط غیر‌قانونی بلکه مشکوک رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اشاره داشته‌ایم که از وابستگی او به رژیم صهیونیستی حکایت می‌کرد. اما، امروزه با دستیابی حیرت‌انگیز و تحسین‌آمیز سربازان گمنام امام زمان‌(عج) به ده‌ها میلیون سند سری و محرمانه از رژیم صهیونیستی کمترین تردیدی باقی نمانده است که گروسی مامور موساد است و اما، شرح یکایک اسناد پیشین به درازا می‌کشد و‌لی در این مختصر، برای بازخوانی ماجرا و با توجه به رخدادهای کینه‌توزانه‌ای که در اجلاس اخیر شورای حکام آژانس علیه برنامه هسته‌ای کشورمان در جریان است، به چند نمونه از آن بسیارها اشاره می‌کنیم. بخوانید: ۲- گروسی قبل از آن که با پیشنهاد آمریکا و اروپا به مدیرکلی آژانس منصوب شود، معاون و دستیار ویژه«‌یوکیا آمانو‌» مدیرکل قبلی آژانس بود. مسئولان هسته‌ای سابق و کنونی ایران اسلامی از برخوردهای کینه‌توزانه و غیر‌قانونی او علیه برنامه هسته‌ای کشورمان که در تمامی موارد با خواسته‌های اعلام شده (و نه پنهان) آمریکا و اسرائیل همسو بود باخبرند و در این مختصر به شرح دو نمونه اکتفا می‌کنیم. اول: رافائل گروسی هنگامی که همراه تیم بازرسان آژانس و به عنوان دستیار ویژه آمانو به ایران آمده بود، در برخوردی گستاخانه به آقای دکترعلی اصغر سلطانیه - نماینده وقت ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی- گفته بود:‌ «ما دادستان هستیم و شما در جایگاه متهم قرار دارید»! که این جسارت وی با پرخاش غیرتمندانه دکتر سلطانیه رو‌به‌رو شده بود. دوم: آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در طول مذاکرات هسته‌ای موضوعی را با عنوان ابعاد احتمالی نظامی (PMD‌) پیش کشیدند، با این مضمون که ایران در گذشته برخی از فعالیت‌های غیر‌صلح‌آمیز هسته‌ای داشته است و آژانس این ادعا را در نوامبر ۲۰۱۱ طی گزارشی به جمهوری اسلامی ایران منتقل کرده و خواستار توضیح درباره آن شده بود. ایران ضمن ارائه توضیحات مستند، غیر‌واقعی بودن آن را نشان داده بود. و آژانس نهایتاً در سال ۱۳۹۴ ماجرا را تمام شده اعلام کرد و «یوکیا آمانو»، مدیرکل وقت آژانس در گزارش خود به شورای حکام تاکید کرد که «نشانه‌هایی از فعالیت‌های مشکوک هسته‌ای ایران بعد از سال ۲۰۰۹ وجود ندارد». آمریکا و رژیم صهیونیستی که به شدت از این گزارش عصبانی شده بودند، آمانو را تحت فشار قرار داده و از وی خواستند که گزارش خود را پس بگیرد! ولی آمانو، درخواست آن‌ها را خلاف قوانین جاری آژانس دانسته و اعلام کرد که گزارش آژانس با تحقیقاتی که انجام گرفته و مستنداتی که ایران ارائه کرده است همخوانی کامل دارد و حاضر به پس گرفتن گزارش خود نشد. گروسی که به دشمنی با ایران و همسویی با اسرائيل شهرت داشت در آن هنگام دستیار ویژه آمانو بود و به گزارش رسانه‌های غربی اصرار فراوانی داشت که آمانو گزارش خود را پس بگیرد که موفق نشد. مدتی بعد آمانو به طرز مشکوکی از دنیا رفت و برخی از رسانه‌ها و محافل غربی ضمن اشاره به این که گروسی به همسویی افراط‌گونه با آمریکا و رژیم صهیونیستی و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران شهرت دارد، مرگ آمانو را مشکوک دانسته و از آن با عنوان توطئه جنایت‌آمیزی برای جایگزینی گروسی به مدیرکلی آژانس یاد کردند. ۳- گروسی با عنوان تازه مدیرکلی آژانس در یک کنفرانس خبری در ژاپن، درباره فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران اظهارات مضحکی داشت و گفته بود «‌ایران باید ثابت کند که به‌دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیست‌»! اظهارات خنده‌دار گروسی با واکنش منطقی سازمان انرژی اتمی کشورمان رو‌به‌رو شد که در آن آمده بود: «‌اصل برائت‌، یکی از بدیهی‌ترین اصول حقوقی است‌». به بیان دیگر، کسی که اتهام می‌زند باید برای اثبات ادعای خود دلیل و گواه بیاورد و نه آن که مورد اتهام قرار گرفته است. ۴- چند هفته قبل رافائل گروسی در مصاحبه با «فایننشال تایمز‌» اظهارات غیر‌حقوقی و مضحکی داشت و به اصطلاح هشدار داده بود که:‌«‌ایران اگرچه در حال حاضر سلاح هسته‌ای ندارد، اما مواد لازم برای ساخت آن را دارد‌»! اظهارات او با انتقاد همراه با استهزاء محافل حقوقی رو‌به‌رو شد. دقیقاً مثل این که استفاده از چاقوی جراحی را برای پزشکان جراح ممنوع کنند! و در‌باره علت آن گفته شود با چاقوی جراحی هم می‌توان آدم کشت! ۵- اظهارات بیرون از روال قانونی و منطقی گروسی به وضوح نشان می‌دهد که آژانس هیچ دستاویزی برای متهم کردن ایران به انحراف از فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای ندارد و تلاش می‌کند دست خالی خود را با اتهامات مضحک و اظهارات کودکانه پُر کند! ادامه دارد... ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. گروسی عامل موساد است، به کشور راهش ندهید! (۲) و حالا، اگرچه با شواهد و اسناد یاد شده تردیدی در وابستگی گروسی به موساد باقی نمی‌ماند ولی تازه‌ترین سند نیز می‌تواند و باید، آخرین میخ به تابوت این عامل پلید صهیونیست‌ها باشد. ۶- چند سال قبل وقتی رژیم صهیونیستی از هک اسناد اطلاعاتی خود و دستگیری سه صهیونیست به اتهام جاسوسی برای ایران خبر داد، گروسی با نگرانی اعلام کرد «‌شواهد قاطعی وجود دارد مبنی بر این‌که ایران فعالانه اسناد بسیار محرمانه متعلق به آژانس را جمع‌آوری و تحلیل کرده است» ولی به چگونگی آن اشاره‌ای نکرد. بعد از اعلام این خبر که نیروهای اطلاعاتی ایران به انبوهی از اسناد به کلی سری رژیم صهیونیستی دست یافته‌اند، گروسی با دستپاچگی آشکار اظهارات قبلی خود را تکرار کرد ولی این‌بار نگرانی و اضطراب وی به وضوح از لو رفتن اسناد اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی بود. اکنون این پرسش‌ها از آقای گروسی در میان است؛ الف: آقای گروسی! چرا باید از لو رفتن اسناد سری اسرائيل نگران و دستپاچه شوید؟! آیا غیر از این است که از افشای وابستگی خود به موساد به وحشت افتاده‌اید؟! ب: فرموده‌اید که اسناد بسیار محرمانه (Top Secret‌) لو رفته است! از کجا می‌دانید که اسناد لو رفته از نوع بسیار محرمانه است؟! ج: و مهم‌تر از همه، اسناد به کلی سری آژانس در موساد چه می‌کند؟! مگر وظیفه قانونی و تصریح شده شما حفظ این اسناد نبوده و نیست؟! د: رژیم صهیونیستی حتی عضو پیمان NPT هم نیست، چرا باید اسناد بسیار محرمانه آژانس را در اختیار داشته باشد؟! چه کسی غیر از شما این اسناد را به موساد داده است؟! هـ: آقای گروسی اسناد کشف‌شده از روابط سری شما با موساد پرده برداشته است و‌... ۷- اکنون نوبت مسئولان محترم کشورمان است که به عنوان کمترین مجازات این عامل نشاندار رژیم صهیونیستی اولاً: او را به ایران راه ندهند و ثانیاً: از گروسی به عنوان جاسوسی برای موساد به مراجع کیفری بین‌المللی شکایت کرده و به جد خواستار مجازات وی شوند. ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. مذاکره با آمریکا خیانت اگر نباشد، حماقت است! و صد البته خائن و احمق دو روی یک سکه‌اند ۱- رهبر معظم انقلاب در طول بیش از سه دهه اخیر، نه فقط یک‌بار و دو‌بار، بلکه ده‌ها بار بر عهد‌شکنی، فریبکاری و غیر‌قابل اعتماد بودن آمریکا تاکید ورزیده‌اند. از جمله روز ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۳ در دیدار فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی با ایشان تاکید کردند که «‌مذاکره با چنین دولتی [آمریکا] غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است و با آن نباید مذاکره کرد‌» و توضیح دادند «‌برخی وانمود می‌کنند اگر پشت میز مذاکره بنشینیم فلان مشکل حل می‌شود اما واقعیتی که باید درست بفهمیم این است که مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد‌». با این وجود، حضرت ایشان در مقابل اصرار برخی از دولتمردان، ضمن تاکید بر غیر‌قابل اعتماد بودن آمریکا و اعلام عدم خوشبینی به نتیجه مذاکرات، با انجام مذاکره به شرط حفظ خطوط قرمز نظام موافقت فرموده‌اند که موافقت با مذاکرات غیر‌مستقیم اخیر، از جمله این نمونه‌هاست. اما، چرا؟ بخوانید: ۲- دشمن با بهره‌گیری از ترفندهای عملیات روانی و به‌کارگیری مجموعه‌ای از غربگرایان و روزنامه‌ها و کانال‌های مجازی دست به تولید یک «دوقطبی کاذب» زده و در این شیپور فریب دمیده بود که درباره مذاکره با آمریکا دو دیدگاه وجود دارد. عده‌ای بر این باورند که مذاکره با آمریکا، کلید حل مشکلات موجود است! و در مقابل آنها نیروهای انقلاب قرار دارند که اگرچه حل مشکلات را در مذاکره با آمریکا می‌دانند‌(!) ولی مذاکره را در تقابل با باورهای انقلابی خود تلقی کرده و حاضر به انجام آن نیستند‌(!) این دو قطبی کاذب در حالی ساخته شده بود که نیروهای انقلاب معتقد بوده و هستند که مذاکره با آمریکا نه فقط مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه بر تعداد و دامنه مشکلات نیز می‌افزاید. نیروهای انقلاب برای اثبات نظر خود به سابقه مذاکرات و عهد‌شکنی‌های آمریکا استناد می‌کردند ولی دو قطبی کاذبی که به آن اشاره شد، گستره فراوانی یافته بود و بسیاری در این توهم بودند که مشکلات با مذاکره قابل حل است ولی عده‌ای با تکیه بر باورهای انقلابی خود مانع از آن هستند! این دوقطبی کاذب باید شکسته می‌شد و دقیقاً در همین نقطه است که نگاه هوشمندانه (بخوانید ملکوتی) حضرت آقا بار دیگر و برای صدها بار دیگر، گره‌گشایی کرد. این‌گونه. ۳- بعد از درخواست اخیر آمریکا برای مذاکره با ایران، حضرت آقا با اطمینان از این که «مذاکره با آمریکا، گره تحریم‌ها را کورتر می‌کند و فشار را افزایش می‌دهد‌» (اسفند ۱۴۰۳‌)، با پیشنهاد دولتمردان برای انجام مذاکره مخالفتی نکردند. ولی بر «مذاکرات غیر‌مستقیم» (که پیش از آن نیز سابقه داشته و در فرهنگ سیاسی با مذاکرات مستقیم تعریف متفاوتی دارد‌)، تاکید فرمودند. موافقت حضرت ایشان که با اطلاع از عهد‌شکنی و حیله‌گری آمریکا صورت پذیرفته بود، می‌توانست دوقطبی کاذب دشمن را ناکام بگذارد و دقیقاً نیز همین‌گونه شد. در میانه مذاکرات، اسرائيل با حمایت آشکار و بی‌پرده آمریکا به حمله نظامی علیه ایران دست زد و آمریکا نیز درحالی که مذاکرات غیر‌مستقیم به مرحله پنجم خود رسیده بود، به سایت‌های هسته‌ای کشورمان حمله کرد‌... و این‌گونه بود که بار دیگر درایت حضرت آقا، هویت واقعی آمریکا را فاش کرد و برای کُند‌ذهن‌ترین افراد نیز کمترین تردیدی باقی نگذاشت که مذاکره، «‌طرح فریب» و «‌تله‌» آمریکا بوده و هست. ۴- اگرچه خسارت‌بار بودن مذاکره با آمریکا پیش از این نیز به وضوح قابل درک بود ولی می‌توان - با خوشبینی- افراد و جریاناتی را که بر طبل مذاکره می‌کوبیدند، فریب‌خورده تلقی کرد ولی اکنون، با جرأت و بدون کمترین تردیدی می‌توان گفت؛ کوک‌کردن ساز بد صدای مذاکره با آمریکا، اگر «‌خیانت» نباشد، که هست، نشانه غیر‌قابل انکاری از «‌حماقت» است و صد البته خائن و احمق، دو روی یک سکه‌اند! ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
همسایه دیوار به دیوار عاشورا فرزندان هند جگر‌خوار، همسر ابو‌سفیان و مادر معاویه، همان که در اُحد از شدت خشم و کینه نسبت به اسلام، سینه حمزه عموی پیامبر خدا را شکافته و جگر او را به دندان کشیده بود‌، بر منبر رسول خدا‌(ص) نشسته‌اند و داعیه خلافت الهی دارند! و به قول امیر‌مؤمنان‌علیه‌السلام، بر اسلام پوستین وارونه پوشانده‌اند. چند سال قبل در یکی از یادداشت‌های کیهان آورده بودیم «‌بعد از ظهر آن روز غمزده -‌عصر عاشورا- ساعتی قبل از آن که مولای مظلوم ما «سر» بدهد، ندای «هل من ناصر» سر داده بود و شیطان انگشت حیرت به دندان گزیده بود که فرزند رسول‌خدا(ص) را چه می‌شود؟ چه کسی را به یاری می‌طلبد؟ در این سو که یارانش همه به خون غلتیده‌اند و در آن سوی، دشمنانش با شمشیرهای آخته به ریختن خونش ایستاده‌اند!... پس حسین روی سخن با که دارد؟ و در این صحرای داغ و تب‌دار، کدام لبیک را انتظار می‌کشد؟ حسین ما در آخرین ساعات قبل از شهادت، کلام دیگری هم بر زبان داشت که بر گیجی شیطان افزوده بود، «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ... آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند‌»؟ شیطان می‌دانست حرامیان به غارت حرم آمده‌اند ولی نمی‌دانست که فرزند رسول خدا(ص) مدافعان حرم در عصر خمینی و خامنه‌ای را به دفاع فرا می‌خواند. همان‌ها که سربند «‌کلّنا عبّاسُکِ یا زینب‌» بر پیشانی داشتند و روز حادثه که رسید، قلب سپاه یزیدیان زمان را شکافتند و دست پلید آنان را از حرم آل‌الله در شام و عراق و ایران کوتاه کردند و به قول حضرت آیت‌الله سیستانی «‌جمهوری اسلامی اگر نبود، داعشی‌ها عراق را جمع می‌کردند‌» و به گفته شهید بزرگوارمان حاج قاسم سلیمانی «جمهوری اسلامی ایران حرم است». حالا نیم نگاهی به اطراف بیندازید. به ایران اسلامی و این سوی و آن سوی جهان. راهی که از آغاز تاکنون پیموده‌ایم را از نظر بگذرانید ... چه می‌بینید؟ ... آیا با خواجه شیراز همنوا نمی‌شوید و نمی‌خوانید: رهروِ منزلِ عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم تا به اقلیمِ وجود این همه راه آمده‌ایم جیمز ولسلی-‌رئیس اسبق سازمان سیا- تاکید می‌کند: «‌باید بپذیریم، این قطب قدرتمند اسلام است که با پرچمداری خمینی و خامنه‌ای، ساختار کدگذاری شده جهان را به چالش کشیده است‌». انقلاب اسلامی در ایران، با این همه شکوه و آن همه عظمت و‌... همسایه دیوار به دیوار عاشورای حسینی‌(ع) است. نیست؟! هست! خوب نگاه کن! ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. بیانیه است یا دیکته اسرائیل و آمریکا؟!(۱) ۱- آنچه در این یادداشت کوتاه خواهد آمد و نتیجه‌ای که از آن گرفته می‌شود، نه پیچیده است که برای فهم آن به اذهان پیچیده و ژرف‌اندیش نیازی باشد و نه پنهان است که درک آن بدون دسترسی به اسناد محرمانه امکان‌پذیر نباشد! سخنی ساده و استدلالی مستند و همه‌فهم است که از پادویی یک جریان مرموز برای رژیم صهیونیستی حکایت می‌کند. بخوانید و خودتان قضاوت کنید! ۲- براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران اصلی‌ترین هدف استراتژیک آمریکاست و انکار نمی‌کند که این هدف راهبردی با تغییر دولت‌ها در آمریکا نیز تغییر نمی‌کند. اقدامات خصمانه‌ای نظیر تحریم‌ها، جنگ ۸ ساله، ترورها، کودتاها، مقابله با پیشرفت‌های علمی و اقتصادی ایران و ده‌ها نمونه دیگر از این دست، در زیرمجموعه هدف استراتژیک یادشده قابل تعریف هستند. ۳- قبل از شروع جنگ ۱۲ روزه اخیر و چند روزی بعد از شروع آن، هم ترامپ و هم نتانیاهو تاکید داشتند که براندازی «‌تغییر رژیم - Regime change» هدف راهبردی و نهائی آنهاست. این آرزوی دشمن با پاسخ جانانه و «‌له‌کننده‌» قوای مسلح جمهوری اسلامی و اتحاد و یکپارچگی مثال‌زدنی مردم با شکست رو‌به‌رو شد. و دشمن که با رجز براندازی و تغییر رژیم آمده بود به دریوزگی و گدایی «‌آتش‌بس‌» رفت. ۴- بعد از شکست و ناکامی دشمن در دستیابی به اهدافی که پیشاپیش اعلام کرده بود، یک جریان سیاسی که سابقه نفرت‌انگیز وطن‌فروشی و همراهی با دشمن برای براندازی نظام را در کارنامه خود دارد، تابلوی براندازی را با ظاهری فریبکارانه روی دست گرفت. این جریان دو گزاره متناقض را کنار هم گذارده است. از یک‌سو برای فریب افکار عمومی، پیروزی در جنگ ۱۲ روزه را تبریک می‌گوید و از سوی دیگر هدف بر زمین مانده دشمن، یعنی براندازی جمهوری اسلامی ایران را به‌عنوان تنها راه پیش‌روی پیشنهاد می‌کند! ۵- میرحسین موسوی که سابقه سیاهی در همراهی آشکار با آمریکا و رژیم صهیونیستی را در کارنامه خود دارد، به نمایندگی از جریان وطن‌فروش یاد شده، بیانیه‌ای صادر می‌کند و در آن با صراحت بر ضرورت تغییر نظام‌(!) تاکید می‌ورزد. در بیانیه آمده است: «‌تجربه جنگ دوازده روزه نشان داد که ضامن نجات کشور احترام به حق تعیین سرنوشت همه شهروندان است و ساختار کنونی نظام نماینده همه ایرانیان نیست. مردم می‌خواهند شاهد تجدیدنظر در آن خطاها باشند. برگزاری رفراندوم برای تاسیس مجلس مؤسسان قانون اساسی، راه را برای تحقق حق تعیین سرنوشت مردم هموار و دشمنان این مرز و بوم را از دخالت در امور کشور مأیوس می‌کند‌»! ۶- «‌مجلس مؤسسان‌» به مجلسی اطلاق می‌شود که برای نگارش یا بازنگری قانون اساسی یک کشور تشکیل می‌شود و مقصود از آن تغییر در نظام حاکم است! به بیان دیگر، میر‌حسین موسوی دقیقاً و بدون کم و کاست و به نمایندگی از یک جریان مرموز و همسو با آمریکا و اسرائیل، هدف و آرزوی برزمین مانده اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه را روی دست گرفته است. تشکیل مجلس مؤسسان برای تغییر نظام‌(!) دقیقاً همان هدف تغییر رژیم (Regime change) است که آمریکا و اسرائیل به عنوان اصلی‌ترین راهبرد خود طی چهل و چند سال گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال کرده‌اند و در جنگ ۱۲ روزه اخیر با صراحت روی آن تاکید ورزیده بودند. ۷- حالا برای پی بردن به هویت آقای میر‌حسین موسوی لازم است بدانید که نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و کنار کشیدن خاتمی که پیش از او نامزد شده بود نیز به دستور آمریکا بوده است. تعجب نکنید! محمد خاتمی روز ۲۰ بهمن ماه ۱۳۸۷ رسماً برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ اعلام حضور کرد و تمامی گروه‌های مدعی اصلاحات از نامزدی او حمایت کردند ولی روز ۲۶ اسفند ۸۷ به نفع میر‌حسین موسوی از نامزدی انصراف داد‌(!). چرا؟! علت این اعلام حضور و سپس انصراف به نفع موسوی چه بوده است؟! بخوانید! ۸- پیش از این هم نوشته بودیم، بعد از اعلام نامزدی آقای خاتمی، نگارنده در یادداشتی که تعجب همگان را برانگیخته بود، اعلام کردم آقای خاتمی نامزد اصلی اصلاح‌طلبان نیست و تاکید شده بود که نمی‌دانیم چه کسی نامزد اصلی است و مدتی بعد ۲۰ اسفند ۱۳۸۷ آقای موسوی نامزدی خود را اعلام کرد و چند روز بعد خاتمی در حالی که همه مدعیان اصلاحات از نامزدی ایشان حمایت کرده بودند، به نفع موسوی کنار کشید. چرا؟! ادامه در پست بعدی... ‌✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. بیانیه است یا دیکته اسرائیل و آمریکا؟!(۲) ۹- به این نکته نیز قبلا اشاره داشته‌ایم که بعد از حماسه ۹ دی و شکست فتنه ۸۸ خبرنگار روزنامه آمریکایي «‌نیو‌یورکر» به کیهان آمد و گفت:‌ فقط برای پاسخ به این سؤال آمده‌ام که از کجا می‌دانستی خاتمی نامزد اصلی نیست؟ پاسخ این بود که برنامه خاتمی و موسوی را آمریکا تهیه کرده بود و بر اساس آن خاتمی نامزد اصلی نبود. پرسید؛ از کجا به این نتیجه رسیده بودید؟ پاسخ آن بود که از نشست چند ماه قبل موسوم به «آینده ایران‌» در دانشگاه استنفورد آمریکا. و توضیح دادیم؛ در آن نشست خانم «‌گیل لاپیداس» پشت تریبون می‌رود و خطاب به حاضران که چند ایرانی هم در میان آنها بود، می‌گوید: می‌دانم از حضور من تعجب می‌کنید، زیرا تخصص من درباره سال‌های منجر به فروپاشی شوروی سابق است. ولی ما به این نتیجه رسیده‌ایم که در انتخابات آینده ایران نیز به «یلتسین» نیاز داریم و نه «‌گورباچف». خاتمی گورباچف است و باید جای خود را به یلتسین بدهد. نگارنده از آنجا که می‌دانستم خاتمی از نظر دیکته‌شده آمریکا سرپیچی نمی‌کند با قاطعیت اعلام کردم که ایشان نامزد اصلی نیست و البته در نشست استنفورد از یلتسین مورد نظر آنها نامی به میان نیامده بود و ما نیز نمی‌دانستیم یلتسین مورد نظر آن‌ها میر‌حسین موسوی است. همان‌طور که به وضوح می‌بینید خاتمی و موسوی دیکته دشمنان بیرونی را مو به مو دنبال کرده‌اند! ۱۰- اشاره به این دو سند که فقط اندکی از بسیارهاست نیز برای شناخت هویت این جریان بی‌فایده نیست: اول: روز ۲۱ خرداد ۱۳۸۸ -۱۱ ژوئن ۲۰۰۹- یعنی دقیقاً روز قبل از انتخابات، جورج سوروس در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سی.ان.‌ان (CNN) آمریکا می‌گوید: فردا در ایران یک انتخابات نیست! یک انقلاب رنگی است. شبیه آنچه در اوکراین و گرجستان انجام دادیم. فردا ایران و بعد، نوبت سوریه است! (برنامه از پیش طراحی و دیکته شده‌). دوم: مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا هفتم دی 89 در بنیاد FDD (دفاع از دموکراسی) گفت: «روزی ما خواهیم نشست و در مورد تاریخ پنهان جنبش سبز صحبت خواهیم کرد و همه شما خواهید گفت که این جنبش از سال 2009 (1388) شروع شد اما من به شما می‌گویم که ما می‌دانیم و می‌توانیم مستند کنیم که ریشه این حرکت به اواسط دهه 1980 میلادی [سال‌های 1365-66 شمسی] برمی‌گردد و در طول مراحل مختلف، تکامل پیدا کرده است. من حرف‌های بیشتری برای گفتن در این‌باره دارم اما همین‌جا سخنانم را قطع می‌کنم». ۱۱-‌ در کلام خدا خطاب به پیامبر اعظم‌(ص) آمده است: «وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ‌... و اگر بخواهیم یقیناً آنها را به تو نشان می‌دهیم تا آنان را از روی چهره‌هایشان بشناسی [ولی] و بی‌تردید آنان را از شیوه سخن گفتن خواهی شناخت؛ و خدا کارهای شما را می‌داند. (آیه ۳۰- سوره محمد(ص)) ‌✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. سوال حسین شریعتمداری در مورد دو حرکت مشکوک در دولت پزشکیان احتمال است ولی جدی بگیرید! ۱- اهمیت و ارزش یک احتمال به موضوع آن بستگی دارد. مثلاً اگر ۹۰ درصد احتمال بدهید که فلان مغازه نزدیک منزل شما، فلان جنس را خیلی گرانتر از مغازه‌ای که در چند خیابان دورتر است، می‌فروشد، بعید نیست که باز هم از همان مغازه نزدیک منزل خرید کنید. چرا که موضوع مورد احتمال اهمیت چندانی ندارد! ولی اگر فقط نیم درصد احتمال بدهید که آب درون این لیوان آلوده به زهر است، هرگز به آن لب نخواهید زد، چرا که پای جان شما در میان است. هیچ‌کس نمی‌تواند اعتراض کند که چرا احتمال ۹۰ درصدی در مورد اول را نادیده گرفته‌اید ولی برای فقط نیم درصد احتمال در مورد دوم این همه اهمیت قائل شده‌اید؟! حالا با این توضیح به دو رخداد از میان چند رخداد مشابه توجه کنید! با این تأکید ضروری که فقط سخن از یک احتمال در میان است و البته احتمالی که به خاطر اهمیت موضوع آن، درخور بررسی‌های جدی است. بخوانید! ۲- مسئولان و کارشناسان تأکید کرده‌اند که بخشی از جاسوسی‌های دشمن صهیونیستی در جنایات اخیر این رژیم از طریق «پیام‌رسان واتساپ» صورت گرفته است و از سوی دیگر، دولت در دی‌ماه ۱۴۰۳، دو پلتفورم واتساپ و گوگل‌پلی را رفع فیلتر کرده است! اکنون این احتمال - اگرچه بسیار هم ضعیف باشد - مطرح است که آیا بین استفاده دشمن از واتساپ برای جاسوسی و رفع فیلترینگ این پلتفورم رابطه‌ای وجود داشته است؟! از آنجا که موضوع این احتمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، احتمال بسیار اندک در این خصوص نیز، حتی اگر نیم درصدی هم باشد، نباید نادیده گرفته شود. چه کسانی پیشنهاد رفع فیلترینگ واتساپ را به مسئولان دست اندرکار داده‌اند؟! با جرأت می‌توان گفت مسئولی که چنین تصمیمی گرفته است، از پشت صحنه ماجرا (البته اگر پشت صحنه‌ای داشته باشد) بی‌اطلاع بوده است. بنابراین باید بررسی شود که چه فرد یا افرادی در این زمینه مشاوره داده‌اند؟ بررسی درباره این احتمال و درستی یا نادرستی آن برعهده نیروهای اطلاعاتی و امنیتی است و اقدامی به‌شدت ضروری نیز هست. چند روز قبل سردار غلامرضا جلالی، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشورمان‌، درباره نقش تکنولوژی‌های نوین در اقدامات تروریستی علیه فرماندهان مقاومت گفت: «پیام‌رسان واتساپ در مکان‌یابی و ترور برخی از فرماندهان حماس نقش داشته است. مکان‌یابی شهید هنیه به همین روش انجام شد». این نکته نیز گفتنی است که«خاشقچی»، مدیر و سردبیر ارشد شبکه خبری العرب و از منتقدان نحوه حکمرانی در عربستان را که از این کشور ‌گریخته بود با استفاده از واتساپ در ترکیه شناسایي کرده، او را به قتل رسانده و پیکرش را با ارّه قطعه‌قطعه کرده بودند! ۳- در اسفندماه ۱۴۰۳ آقای شهرام دبیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور محترم از لایحه‌ای خبر داده بود که همان روزها از سوی دولت برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال شده بود. لایحه‌ای با قید «دو فوریت»!... نیم‌نگاهی به نام لایحه حتی بدون مراجعه به متن و محتوای آن، این احتمال را قوت می‌بخشد که پای فریب در میان باشد و ناخواسته در میدانی قدم بگذاریم که مختصات آن را دشمنان بیرونی نظام ترسیم کرده باشند. فردای آن روز در یادداشتی با عنوان «به کجا چنین شتابان»؟! درباره اهداف مشکوک لایحه هشدار دادیم و وزارت محترم دفاع توضیح داد که؛ فقط دو پروتکل از این کنوانسیون را با «حق شرط» پذیرفته‌ایم، این دو پروتکل پیشنهادی در لایحه عبارتند از: «۱. محدودیت به‌کارگیری مهمات دارای ترکش‌های غیرقابل تشخیص با اشعه ایکس در بدن انسان ۲. لزوم شناسایی و جمع‌آوری مواد منفجره از مناطق جنگی پس از جنگ». در پاسخ نوشته بودیم «حق شرط» و «حق تحفظ» در کنوانسیون‌ها و معاهدات بین‌المللی مشروط به آن است که این حق شرط‌ها و تحفظ‌ها با روح کنوانسیون مغایرت نداشته باشد و تشخیص همسویی و یا مغایرت با روح کنوانسیون هم برعهده مرکزیت کنوانسیون است و نه کشورهای عضو» و آورده بودیم «اولین پرسش این است که دولت محترم با کدام انگیزه و بر اساس کدام ضرورت، این لایحه را تهیه و برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه کرده است»؟! دولت، نهایتاً درپی اوج گرفتن اعتراضات، لایحه را پس گرفت و... . ۴- دو نمونه‌ای که به عنوان مثال مورد اشاره قرار گرفت - و نمونه‌های دیگری نیز هست - اگرچه می‌تواند با حمله نظامی اخیر آمریکا و اسرائیل هیچ رابطه‌ای نداشته باشد ولی احتمال فریبکاری چند لایه دشمن، حتی اگر احتمالی بسیار ضعیف نیز باشد به دلیل اهمیت موضوع احتمال، نباید از سوی مراکز اطلاعاتی و امنیتی کشورمان نادیده گرفته شود! ‌✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. سخنی دوستانه با آقای عراقچی ۱- آقای عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با شبکه آمریکایی «‌فاکس نیوز‌» گفته است: «پیام من به ایالات متحده این است که بیایید راه‌حلی مبتنی بر مذاکره برای برنامه هسته‌ای ایران پیدا کنیم. ما پیش‌تر چنین کردیم؛ در سال ۲۰۱۵ به توافقی رسیدیم که به برجام معروف شد. شاید دولت فعلی آمریکا علاقه‌ای به آن نداشته باشد، اما می‌توانیم به توافقی مشابه برجام و حتی بهتر از آن دست یابیم‌»! ایشان در بخش دیگری از همان مصاحبه می‌گویند: «ما هیچ ‌وقت قصد محو کردن اسرائیل از نقشه جهان را نداشته‌ایم‌»! درباره اظهارات وزیر خارجه محترم کشورمان اشاره به چند نکته ضروری است. بخوانید! ۲- انتظار این بود -‌و هنوز هم هست- که وزیر خارجه محترم کشورمان فقط -و فقط- به یک نمونه از دستاوردهای برجام اشاره می‌کردند و توضیح می‌دادند که برجام غیر از «‌خسارت محض‌» چه سودی برای کشورمان داشته است؟! که تاکید کرده‌اند: «‌ما می‌توانیم به توافقی مشابه برجام و حتی بهتر از آن دست یابیم‌»! دولت آقای روحانی بیشترین امکانات و ظرفیت کشور را در مذاکرات هسته‌ای هزینه کرد و در حالی که هدف از مذاکرات، لغو تحریم‌ها بود، نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد، بلکه تحریم‌ها بیش از دو برابر هم شد. ۳- ایشان اظهار می‌دارند که: «‌شاید دولت فعلی آمریکا علاقه‌ای به آن نداشته باشد‌» و می‌فرمایند:«می‌توانیم به توافقی مشابه برجام و حتی بهتر از آن دست یابیم‌» و این پرسش‌ها را بی‌پاسخ می‌گذارند که، برای آمریکا توافقی بهتر از برجام چه خصوصیاتی خواهد داشت؟! ترامپ برجامی که برای ما خسارت محض و برای آمریکا یک برگ طلایی بود را پاره کرد. چرا؟ او درپی آن بود که محدودیت صنایع موشکی ایران و حضورمان در منطقه نیز در برجام گنجانده شود‌(!). اکنون سؤال این است که منظور آقای عراقچی از «‌توافقی بهتر از برجام‌» چیست؟! و در واژه «بهتر از برجام‌» منظورشان بهتر برای ایران یا بهتر برای آمریکاست؟! ترامپ برجام را پاره کرده است.یعنی قبولش نداشته! و تاکید کرده است که محدودیت صنایع موشکی ایران و... نیز باید به برجام اضافه شود(!) آیا منظور آقای عراقچی از پیشنهاد برجامی بهتر از «برجام پاره شده‌»، تامین همان خواسته‌هایی است که ترامپ در آرزوی آن برجام را پاره کرد؟! وقتی خطاب به آمریکا سخن از برجام بهتر در میان است، غیر از تامین آرزوهای بر زمین مانده آمریکا چه مفهوم دیگری می‌تواند داشته باشد؟! ۴- جناب عراقچی عزیز می‌فرمایند؛ «ما هیچ‌وقت قصد محو کردن اسرائیل از نقشه جهان را نداشته‌ایم»! در این خصوص باید گفت که اسرائيل یک رژیم جعلی و به تعبیر حکیمانه و هوشمندانه حضرت امام (رضوان‌الله تعالی علیه‌) یک غده سرطانی است. فقط نیم نگاهی به جنایات وحشیانه این رژیم از آغاز تاسیس غیر‌قانونی آن تاکنون و از جمله جنایات اخیر صهیونیست‌ها در غزه و‌... کمترین تردیدی در صحت نظر حضرت امام و تاکیدهای مکرر رهبر معظم انقلاب بر ضرورت محو و نابودی کامل این رژیم جنایتکار باقی نمی‌گذارد. کاش آقای عراقچی بعد از بیان این جمله که «‌ما قصد محو کردن اسرائیل از جغرافیای جهان را نداشته‌ایم‌»!می‌فرمودند؛ ما به تبعیت از امام راحل و خلف حاضر ایشان معتقدیم که «‌اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود‌» یعنی نه فقط از نقشه جهان بلکه از عرصه جهان محو شود. ۵- و بالاخره با توجه به سوابق مثبت آقای عراقچی و سلامت نفس و دلدادگی ایشان به اسلام و انقلاب، نمی‌توان باور کرد که اظهارات یاد شده از جانب ایشان باشد‌(!) و امید آن‌که درپی اصلاح آن برآیند. ‌✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi
. انسجام ملی، یا آب به آسیاب دشمن؟! ۱- دولت در اقدامی سؤال‌برانگیز و غیر‌قانونی لایحه «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» را که پس از تصویب در هیئت دولت برای انجام تشریفات قانونی با قید دوفوریت به مجلس شورای اسلامی ارسال کرده بود، پس گرفت(!). گفتنی است، نمایندگان مجلس هم با توجه به اهمیت و ضرورت آن به دوفوریت این لایحه رأی مثبت داده بودند. موضوع لایحه یاد شده، مقابله با دروغ‌پردازی‌ها و انتشار مسائل و مطالب خلاف واقع در فضای مجازی است. پس‌گرفتن این لایحه بدون کمترین توجیهی، موافقت! و یا دست‌کم‌، بی‌تفاوتی در مقابل دروغ‌پردازی‌ها، شایعه‌سازی‌ها و هتک حیثیت‌ها و‌... در فضای مجازی است! آیا غیر از این است؟! ۲- دیروز خانم مهاجرانی، سخنگوی دولت اعلام کرد که‌: «در راستای حفظ انسجام ملی و تاکید رئیس‌جمهور، استرداد لایحه فضای مجازی در جلسه امروز دولت مصوب شد‌»! اکنون جای این سؤال است که آیا آزاد گذاشتن دروغگویان و شایعه‌سازان و هتک حیثیت‌کنندگان و‌... بخشی از «‌انسجام ملی‌»! مورد نظر دولت محترم است که به قول خانم سخنگو «در راستای حفظ» آن، لایحه‌ای که موضوع آن مقابله با این پلشتی‌هاست، پس گرفته شده است؟! ۳- جناب آقای پزشکیان! حضرتعالی به یقین می‌دانید که دروغ‌پردازی و شایعه‌سازی یکی از اهرم‌های مورد استفاده دشمنان تابلو‌دار نظام و مخصوصاً آمریکا و رژیم صهیونیستی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران و برهم‌زدن انسجام ملی است. بنابراین آیا پس گرفتن لایحه مورد اشاره که موضوع آن مقابله با این ترفند دشمنان است، غیر از آب ریختن به آسیاب دشمن، می‌تواند مفهوم و معنا و ترجمه دیگری داشته باشد؟! ۴- آقای قائم‌پناه، معاون اجرائی رئیس‌جمهور گفته است: «دولت وفاق ملی و رئیس‌جمهور پزشکیان، شنونده‌ صدای مردم هستند و در برابر خواست ملت نخواهند ایستاد‌»!و آقای حضرتی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت نیز می‌گوید: «‌رئیس‌جمهور پزشکیان بارها تاکید کرده است، این دولت برای خدمت به مردم آمده و کاری نخواهد کرد که موجب نگرانی و ناراحتی آنان شود‌»!جناب پزشکیان، اطرافیان شما از کدام مردم حرف می‌زنند؟! آیا مردم ایران طرفدار دروغ‌پردازان و شایعه‌سازان و اهانت‌کنندگان به این و آن هستند؟! کدام مردم از دروغ‌پردازی و شایعه‌سازی دفاع می‌کنند که برخی از اطرافیان شما، نقش سخنگوی آنها را برعهده گرفته‌اند؟!آقای پزشکیان! زاویه‌دارها مشاور شایسته‌ای برای شما نیستند، از آن‌ها فاصله بگیرید. ۵- استرداد لایحه یاد شده با اصول قانون اساسی و قوانین جاری مغایرت دارد که در گزارش اصلی (تیتر یک‌) و یادداشت روز کیهان امروز به آن پرداخته‌ایم. ۶- و اما، در این بند از یادداشت، روی سخن فقط با برادر عزیزمان جناب آقای پزشکیان است و نه برخی از اطرافیان و مشاوران ایشان -تاکید می‌شود که برخی از آنان- آقای رئیس‌جمهور بارها تاکید کرده‌اند که منویات و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را فصل‌الخطاب و حکیمانه‌ترین راه می‌دانند. از این روی به یکی از چندین توصیه اکید حضرت آقا درباره ضرورت پیشگیری از دروغ‌پردازی و شایعه‌سازی در فضای مجازی اشاره می‌کنیم. بخوانید: «‌یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرف هراس‌افکننده‌ای در ذهن‌ها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامه‌ها بودند که این کارها را می‌کردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک‌بار، گاهی چند ساعت یک‌بار یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر می‌کند، مردم را نگران می‌کند، ذهن مردم را خراب می‌کند. یک دروغی را مطرح می‌کند، شایع می‌کند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین می‌رود. یکی از وظایف قوّه قضائیّه برخورد با این مسئله است. البتّه این‌جا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اوّلاً می‌شود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید، اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیّه کنید، اینها چیزهای مهمّی است‌» ۷ تیرماه ۱۴۰۱ ‌✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi