˹✨﷽✨˼
#پاے_منبر_موݪا
#نهجالبلاغه
اين چنين بود تا روزگار خليفه اول بسر آمد و او خلافت را به ديگري پاس داد. آنگاه امامعلیهالسلام از قول «اعشي»، شاعر معروف عرب، چنين مَثَل آورد: «چه دور است بين روز من كه بر پشت اشتري زير تازيانه خورشيد ميرانم، با روز «حيّان» برادر «جابر» كه در سايهسار منزل ميآرمد.» شگفتا او كه در زندگيش ميخواست از مركب خلافت به زير آيد، چگونه آن را براي ديگري پس از مرگش زين كرد؟! راستي هر يك تا توانستند ناقه خلافت را به سهم خود دوشيدند! به هر صورت او كه طبيعتي خشن داشت، خلافت را در آن مستقر ساخت. طبيعتي كه برخورد با آن «جراحت شمشير» بود و ارتباط با آن «سوهان روح» و مالامال از لغزشها و عذر خواهيها.
«مركب» خلافت زير پاي «راكب» تندخوي آن تعادل از كف داد و همه راههاي چاره را هم بست، بدين سان كه اگر افسارش را تنگ ميگرفت بينياش مجروح ميشد و اگر رهايش ميساخت سقوط ميكرد. به خدا سوگند، مردم در بيراهه و بيثباتي و نابساماني گرفتار آمدند. و من هرچه بود، بر اين رنج طولاني و اندوه جانكاه شكيبا بودم تا راهش به پايان رسيد.»
#خطبه_سوم_بخش_دوم
#خلافتدستبهدستشد
┄┅•|•⊰❁〇⃟🕊❁⊱•|┅┄
➣ @khadem_astan