eitaa logo
خادمان افتخاری حضرت‌فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها
7.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
48 فایل
ویژه خادمین افتخاری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه‌سلام‌الله‌علیها آموزش مجازی و غیرحضوری، اطلاع از اخبار و رویدادهای مربوط به حرم مطهر و خادمان افتخاری، ارتقاء سطح آگاهی عمومی خدام، #جهاد_تبیین https://eitaa.com/khadem_astan ادمین: @khademharam86
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═══✼✼═══┅┄ من بودم و و شهید عباس رضایی. یک چیزی خورد به تنه‌ام، به خودم اومدم. فکر کردم تنه درخته، هیچی نگفتم، دُم بالاییش رو توآب که دیدم. گفتم همه چیز تمام شد». ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ آروم گفتم: «امیر، کوسه!» گفت: هیس!... دارم می‌بینمش... دیدم داره می‌خونه. من هم شروع کردم. همین‌طور داشت حرکت می‌کرد. اگه کوچکترین صدایی در می‌اومد با تیر عراقی‌ها سوراخ سوراخ می‌شدیم و اگه کاری نمی‌کردیم با دندون‌های تیکه تیکه می‌شدیم. کوسه مقداری دور شد. خوشحال شدم. گفتم حتما گرسنه نیست. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ مجدد شروع کرد به ذکر گفتن. کوسه دوباره به ما نزدیک شد. امیر ذکر می‌گفت؛ من هم همین‌طور. نزدیک‌تر شد. با خودم گفتم لعنتی! کوسه شروع کرد دورمون چرخید. می‌گفتن کوسه قبل از حمله، دو دور، دور شکارش می‌چرخه، بعد حمله می‌کنه و دیگه تمومه. دور اول دورمون زده بود. من اَشهدم رو خونده بودم. چه سرعتی داشت. دور دوم رو که زد، با همه‌چیز و همه‌کس خداحافظی کردم: خانواده‌ام، برو بچه‌های شناسایی، غواص‌ها و... نزدیک نزدیک که رسید، صدای امیر آروم بلند شد، صداش هیچ‌وقت یادم نمی‌ره: - یا مادر، یا ، خودت کمک‌مون کن... کوسه داشت همین‌طور نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. دیگه با ما فاصله‌ای نداشت. گفتم دست به اسلحه یا نارنجک ببرم. به خودم گفتم شاید یه نفرمون رو کوسه بزنه، دو نفر دیگه رو عراقیا بکشن. منصرف شدم. کوسه از کنارمون رد شد. صدای امیر یک بار دیگه به گوشم رسید: - یا ... ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ کوسه از ما کاملا فاصله گرفت و رفت. امیر توی آب گریه‌اش می‌کرد. باورمون نمی‌شد که هنوز زنده هستیم. پاش به خاک که رسید، عجیب عوض شده بود. این‌قدر منقلب شده بود که انگار یه نفر دیگه‌اس. بیشتر وقت‌ها غیبش می‌زد. پیداش که می‌کردن یه پناهی پیدا کرده بود، چشماش خیس بود و زیپی کوچیکش دستش بود. این اتفاق هفت شب قبل از افتاده بود. توی این مدت اگه امیر اسم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رو می‌شنید، گریه امونش نمی‌داد. راوی: منبع: کتاب آسمان زیر آب ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝