..
یک سینه پر از حسرت دیدار و دگر هیچ
یک ساک پر از البسه از قبل و دگر هیچ
چند تکه پلاک ، یک تسبیح و یک مهر
یک برگ وصیت ته ساکم و دگر هیچ
یک پیراهن خاکی جبهه ، یک دست نوشته
که فقط حک شده درسینه ی پردرد دگر هیچ
یک خاطره نه ،صد خاطره در دل بنشسته
اشفتگیش مانده مرا،چشمِ گریان و دگر هیچ
یک عکس نه،چند عکس مرا مانده ازایشان
دستم برسدبوسه زنم عکس عزیزان ودگر هیچ
آیا شود آیاکه به یکباردگربوسه زنم روی شهیدان
عطری بنشیند سرورویم؟! خوابم اما ودگر هیچ
زخم تیری تن من مانده عزیزان که مهم نیست
زخم است غم هجر مرا ، برده توانم و دگر هیچ
خجلت زده از بار گناه، زار و پریشان شدم اما
امیدشفاعت طلبم،از شهدا ختم کلام ودگر هیچ
#دلتنگیازدوریرفقا
#خادمنوشت
@khadem_koolebar