فاطمیه، حالِ ما مثلِ محرم میشود
میهمان کاسههای چشم، زمزم میشود
زیر سقفِ روضهی مستورِ ناموس خدا
هر کسی که مادرش زهراست، مَحرم میشود
آبِ کوثر را به قوریهای هیئت ریختند
چای اینجا با دمِ سینهزنان دم میشود
در عزای فاطمه، محجوبههای شهرمان
چادری که روی سر دارند، پرچم میشود
روضهی مردانِ مشکیپوشِ مادر بیصداست
«روضهخوانی» با زبان پیرهن هم میشود
در نبردی که سلاحِ گریه میآید به کار
فاطمیه، جبههی خطّ مقدم میشود
با بهانه بیبهانه اشک، میریزیم ما
با در و دیوار هم مقتل مجسم میشود
خم نیاوردیم، بر ابرویمان در مشکلات
زیر بارِ روضه اما قدّمان خم میشود
میشویم از داغِ مادر گریه گریه پیرتر
مثل شمعی، قطره قطره عمرمان کم میشود
اشک میریزیم، شاید زخم او بهتر شود
چون نمیدانیم، آیا اشک، مرهم میشود؟
#نـوكــر_نـوشـت:
#زهــرا_جــان
غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم
روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر💔
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخيرhttps://eitaa.com/khademalmahdi12
صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من
یک روز دیگر است که هستی کنار من
شکرخدا، گمان کنم امروز بهتری
پیراهن جدید مبارک، بهار من
نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد
نان پخته ای که سر برسد انتظار من
از آتش تنور کمی فاصله بگیر
آتش بد است با من و با روزگار من
مثل قدیم باز #علی_جان صِدام کن
دستی بکش به روی دل بیقرار من
#زهرا برات لقمه گرفتم، قبول کن
روزه بس است آب شدی روزه دار من
افتاده ام به پات، بمان، جان من بمان
رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من
اسما، برای خانه دوتابوت لازم است
مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من
من بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟
تا عرش رفت آه دل ذولفقار من
روز دهم قرار من و تو دم غروب
وقتی که خورده است به مقتل گذار من
وقتی که شمر رفته روی سینه ی #حسین
سر میبرد مقابل چشمان تار من
خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند
وای از غرور دختر ناقه سوار من
#نـوكــر_نـوشــت:
#فاطمه_جان💔
باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن
حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير
https://eitaa.com/khademalmahdi12
حال تو مثل کبوترهای بی بال و پر است
خنده هایت فاطمه! آرام جان حیدر است
بون نان در خانه پیچیده ست، پس شکرخدا
حال تو از روزهای قبل قدری بهتر است
خانه را جارو زدی، از بسترت برخاستی
از نگاهت می توان فهمید روزهای آخر است
ای ستون خانه ی من، حرفی از رفتن مزن
بی تو حالم مثل یک فرمانده ی بی لشکر است
این نمک نشناس ها آتش مهیا کرده اند
بی خبر از اینکه اینجا خانه ی پیغمبر است
موی زینب مثل حال حیدرت آشفته است
فاطمه! این حال و روز خانه ی بی مادر است
از همان روزی که آتش بوسه از بالت گرفت
جای بال زخمی و خاکی تو روی در است
چند ماهی می شود، حیدر شده خانه نشین
چند ماهی می شود زهرا میان بستر است
دستهایی را که می بوسید پیغمبر، شکست
راستی زینب چه حالی داشت وقتی در شکست
دست در دست حسن می رفت زهرا، ناگهان
روی خاک افتاد قرآن، سوره ی کوثر شکست
دستهای بسته ی مولا گواهی می دهد
بارها بعد از پیمبر حرمت حیدر شکست
یک مَلَک ای کاش چشمان حسن را می گرفت
لحظه ای که بی هوا بال و پر مادر شکست
#نـوكــر_نـوشــت:
#زهــرا_جــان💔
بغض دارم مرو از پیش علی، زهرا جان
تو نباشی چه کسی پاک کند اشکم را؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
ایام شهادت حضرت زهرا(س) تسلیت باد
https://eitaa.com/khademalmahdi12
تا زیارتنامه شد آغاز، غم پایان گرفت
دردِ دوری؛ با سلامی نسخهی درمان گرفت
من گِلی بودم بدون روح، در خاک نجف
تا نسیمی از حرم آمد وجودم جان گرفت
ابرها از آسمانِ شهر تو رد میشدند
خورد، برقِ گنبدت بر چشمشان؛ باران گرفت
هیبتِ ایوان طلایت آنقدَر محوم نمود
تا زبانم بند آمد ذکرِ «یا ایوان» گرفت
یک عروسِ حیدری دیدم که از صحن نجف
خاک را برداشت و با آن حنابندان گرفت
خواستم تا بهترین مدحِ تو را از بر شوم
زائری در صحن، ختم سورهی انسان گرفت
تا خداوندِ قلم یک سطر، در شان تو گفت
از امینی الغدیر؛ از شاعران دیوان گرفت
جایگاه دشمنان توست، قعرِ چاهِ ویل
تازه خیلی هم خدا بر حالشان آسان گرفت
مسجدی که «اَشْهَدُ اَنَّ عَلی» را قطع کرد
باید اصلا گنبد و گلدسته را از آن گرفت
داریوش و کوروش و این داستانها؛ بگذریم
کشور ما اعتبار از حضرت سلمان گرفت
#نـوكـر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
سلام هر سحرم جانبِ ضریحِ شماست
شروعِ صبح من هستی، رِوال از این بهتر؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير
بگذار کمی عرض ارادت بنویسم
دور از تو و با نیت غربت بنویسم
سجاده ی شب پهن شده، حیّ علی شعر
بگذار برایت دو سه رکعت بنویسم
بگذار که ده مرتبه در ظلمت این شهر
#یا_هادی، یا هادیِ امت بنویسم
شاید که چنان رود سر راه بیایم
بر صفحه ی صحرای جنون خط بنویسم
مقصود من از "یا من ارجوه رجب ها"
غیر از تو، که را وقت عبادت بنویسم؟
با ذره ای از مهر تو، ای چشمه ی خورشید
از نور تو، تا روز قیامت بنویسم
با این همه آلودگی، ای آیه ی تطهیر
از سوره ی انفاق و کرامت بنویسم
برداشته باد از رخ تو پرده و من نیز
بی پرده برای تو روایت بنویسم
شیر آمده از پرده برون با نفس تو
تا من هم از این رتبه ی خلقت بنویسم
تو ضامن شیر و پدرت ضامن آهوست
حق دل من نیست که حسرت بنویسم
من آمده ام نقطه سر خط بنویسم
از #جامعه، از #شرح_زیارت بنویسم
#نـوكـر_نـوشـت:
#علی_النقی🏴
عشق ما بر پسر فاطمه، مادرْ زادی ست
هــرچه داريم از الطاف امام هادی ست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #شهادت پیشوای دهم شیعیان #امام_هادی علیه السلام، تسلیت باد🏴
https://eitaa.com/khademalmahdi12
از بس حسن بخشنده و مهماننواز است
از عالم و آدم گدایش بی نیاز است
از سفرهاش هر قدر میخواهی طلب کن
دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است
زانو بغل کردن دگر معنا ندارد
وقتی که آقای کریمت چاره ساز است
هر جای عالم چشم میچرخانم انگار
پرچم سیاهِ «یا حسن» در اهتزاز است
استادِ عباس است، باید هم بگویند
شير جمل در هر نبردی یکه تاز است
در جنگها، الحق جلودارش نبودند
جنگاوریاش فخرِ تاریخِ حجاز است
سجاده را از زیر پایش میکشیدند
غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است
اینکه چهها شد در دل کوچه، بماند
از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است
#نـوكـر_نـوشـت:
#حسن_جانم
تو کریم اهل بیتی، من تهیدست و فقیر
ای عصای دست مادر دست مارا هم بگیر
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر
https://eitaa.com/khademalmahdi12
منی که غرق گناهم، شکسته بال و پرم
چگونه نام بلند تو را به لب ببرم؟
اگر که دوست نداری "خدا خدای" مرا
اجازه هست صدایت کنم به چشم ترم؟
خودم نیامده ام نیمه شب به درگاهت
تو خواستی که بیافتد به این حرم گذرم
بیا مرا جلوی دیگران خراب مکن
بگیر دست مرا که به سنگ خورده سرم
مرا ببخش و دوباره بگیر در آغوش
قسم به حرمت خون مدافعان حرم
بنا نبود فقط خوبها حـرم بروند
شبی بیا و مرا هم به کـربلا ببرم
تمام هستی من هست مادر و پدرم
فدای حضرت ارباب مادر و پدرم
اگر حسین نشد عاقبت کفن بشود
چگونه نوکرم و بهر خود کفن بخرم؟
هنوز نیمه ی شبهای جمعه می آید
نوای مادر او: تشنه ذبح شد پسرم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جان💔
گرچه دوریم، به یادِ تو سخن میگوییم
بُعد منزل چه بلاها به سرِ ما آورد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير
https://eitaa.com/khademalmahdi12
روزی که خاک صحن رضا آفریده شد
مهر سجود اهل سما آفریده شد
خورشید از درون ضریحش طلوع کرد
تا گنبدش رسید و طلا آفریده شد
آوای آسمانی نقاره خانه اش
پیچید تا فضا و صدا آفریده شد
از حلقه های پنجره فولاد محشرش
عیسی که جان گرفت و شفا آفریده شد
موسی ز دست خادم و دربان صحن او
وقتی مدد گرفت عصا آفریده شد
از سایبان گوشه ی صحن مطهرش
راهی به سوی کرب و بلا آفریده شد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یا_امـام_رضـا
به سینه دست گذاشتم، سلام ای سلطان
سلام آنکه مرا جز درت پناهی نیست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
چشمهای خستهات را باز دریایی نکن
اینقَدَر با اشک، رویت را تماشایی نکن
هیچ جا مانند اینجا چشم مردم شور نیست
روی ماهت را دوباره غرق زیبایی نکن
عمه مثل ابر طوفانزاست، پس با او بگو
بغض خود را بشکن و دیگر شکیبایی نکن
حنجرت زخم است و داغ اصلاً برایت خوب نیست
در خرابه با اسیران هم، همآوایی نکن
من، عمو، قاسم، علی اکبر همه پیش توئیم
در کنار نیزهها احساس تنهایی نکن
دیدنِ این سر میان طشت پیرت میکند
اینقدر با بوسهات از من پذیرایی نکن
چشمهایت را ببند و دست بر رویم بکش
دخترم! حتی نگاهی هم به بابایی نکن
روی دامان تو دارد باز خوابم میبرد
با زبانِ بی زبانی قصد لالایی نکن
#نـوكـر_نـوشت:
#رقیه_خاتون
هیئت تمام شد همه رفتند و تو هنوز
سر را بغل گرفته ای و زار میزنی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت خانم سه ساله #حضرت_رقیه سلام الله علیها تسلیت◾
در کنارت می شود احساس بوی کربلا
در تو پنهان ست اسرار مگوی کربلا
هر کسی پابوسیَت آمد به تهران،باطنن
راه خود را کج نموده او به سوی کربلا
صحن زیبایَت به لطف روضه های بی ریا
آبرویی کسب کرد از آبروی کربلا
هر کسی از آب سقا خانه هایَت می خورد
ناگزیراً می کند یاد عموی کربلا
اهل ری از برکت دست شما نوشیده اند
باده ی ناب نجف را از سبوی کربلا
زندگیَت یاد داده بر تمام عاشقان
راه انسان ساختن با خلق و خوی کربلا
#نـوكـر_نـوشت:
#یاسیدالکریم...
مارا وصالِ کرب و بلا گر نصیب نیست
هستیم پس دخیلِ تو یا سیـدالکریم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، سالروز ولادت حضرت #عبدالعظیم_حسنی علیه السلام بر شیعیان مبارک باد.
https://eitaa.com/khademalmahdi12
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
پا به پای تو در آن کوچه بیایم که نشد
همه همدست شدند دست خدا را بستند
خواستم این گره کور گشایم که نشد
ریختند بر سر من، دست زتو بردارم
هر چه کردم نکنند از تو جدایم که نشد
سعی کردم که به پیش تو نیفتم به زمین
قنفذ آنقدر زد، انداخت زپایم که نشد
دست خود را به در سوخته حائل کردم
جان شش ماهه خود حفظ نمایم که نشد
حیف شد بعد سه ماهی گل من وا می شد
می شد امروز بخوابد روی پایم که نشد
خواستم زودتر از این بروم نزد پدر
زینب اینقدر دعا کرد برایم که نشد
دست بشکسته اگر یاری زهرا می کرد
میشد این قطره اشک تو شفایم که نشد
به همین پهلوی بشکسته حلالم کن علی
خواستم دست تو را باز نمایم که نشد
#نـوكــر_نـوشــت:
#مـادر_جــان
یک کوچه و یک نگاه تار و کم سو
مسمـارِ در و غـلاف و تیغ و بازو
حق دارد، اگر که مـادرم میگیرد
یک دست به دیوار و یکی بر پهلو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
بیمار عشق تکیه به دارو نمیزند
شیعه به جز علی به کسی رو نمیزند
آدم هبوط کرد که همسایه اش شود
یعنی بهشت با نجفش مو نمیزند
حق با علی ست در همه احوال پس خدا
هر جا علی ست حرف ترازو نمیزند
تعظیم می کنم به نجف صبح و ظهر و شام
قلبم خدا گواست که بی او نمیزند
آیینه دار غیرت هر کس که مرتضاست
از تنگنای حـادثه زانـو نمیزند
یک تن نگفت در وسط کوچه ها کسی
در پیش مـرد لطمه به بانـو نمیزند
این روزها پرستوی مجروح مرتضی
از درد شـانه، شـانه به گیسو نمیزند
#نوكـر_نـوشـت:
#مـادر_جــان
اینکه ما تا به ابد، بنده ی مولا هستیم
چون مسلمان شده ی چادر زهرا هستیم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
https://eitaa.com/khademalmahdi12