eitaa logo
کمیته خادمین شهداءناحیه ری
302 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
933 ویدیو
16 فایل
خادم الشهدا بودن یک تفکر است .. تفکر و سبک زندگـی ! بیایید تمرین کنیم خادمـی شهدا را ❤ ■کمیته‌خادمین‌شهدا ناحیه ری👇 https://instagram.com/khademalshohada_rey هماهنگی خادمین برادر👇 @Mlatifi هماهنگی خادمین خواهر 👇 @khadem_shohada_f
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 سید سجاد همیشه در کارهای منزل به من کمک می‌کرد؛ مخصوصاً زمانی که مهمان داشتیم؛ مهمان را حبیب خدا می‌دانست و از مهمانی‌دادن لذت می برد. قبل از اینکه مهمان بیاید، همه چیز را حاضر می‌کردم چون سیدسجاد اجازه نمی‌داد من پذیرایی کنم. حتی گاهی خودش چای می‌ریخت و می‌آورد. هرچیزی در منزل داشتیم، برای مهمان می‌آورد. مثلاً برای صرف یک چایی در حضور دوستان اگر گز، شکلات، پولکی، قند یا هرچیزی بود با چایی می‌آورد. می گفت: باید برای مهمان سنگ تمام بگذاریم. بعد از اینکه مهمانها می‌رفتند، با هم ظرفها را می‌شستیم. اگر مهمان ها از دوستان خودش بودند، حتی اجازه نمی‌داد ظرف‌ها را بشویم و می‌گفت: شما فقط خانه را مرتب کن. در کمک به من در کارهای منزل، بین همه همیشه حرف اول را می زد. 🌷 _خادمین_ شهداء_ ناحیه _ ری ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇👇درایتا @khademalshohadarey ➖➖➖➖➖➖➖➖درروبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/khademalshohada_rey
🕊 🌷 علاقه عجیبی به خواندن کتابهای شهدا داشت. روز آخر به من گفت: مادر، من از هر شهیدی درسی گرفته ام؛ اگر روزی نبودم به دوستان و آشنایان بگویید: اگر می خواهید موفق و عاقبت به خیر شوند این کتاب ها را مطالعه کنند و با درس گرفتن از منش و رفتار شهدا زندگی خود را جلو ببرند. 🌷دانشجوی نخبه ی هوا و فضا 🌷شهیدی که به گفته ی فرمانده اش هفته ای حداقل یک خواستگار داشت!!! _خادمین_ شهداء_ ناحیه _ ری ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇👇درایتا @khademalshohadarey ➖➖➖➖➖➖➖➖درروبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/khademalshohada_rey
🌷 🌷 ما بچه که بوديم، بابا يادمان داده بود که در مدرسه هر کس پرسيد پدرتان چه کاره است، بگوييد کارمند دولت. کسی واقعاً‌نمی ‌دانست پدر ما سپاهی هست؛ فرمانده هست. الحمدالله در خانه هم يک طوری برخورد می‌کرد که حالا ما فکر نکنيم خبری هست! خودش عميقاً به اين قائل بود که اينها همه‌اش يک لحظه است؛ امروز هست و فردا نيست. اصلاً پست و مقام و درجه و جايگاهی که داشت حقيقتاً برايش بی‌ارزش بود. يادم هست هفته‌های آخر منتهی به شهادت ايشان بود. کمی مريض احوال و سرماخورده بودند. رفتند وسط هال و يک کاغذ A4 گذاشتند زيرپايشان. من و سعيد و مادرم را هم صدا کردند. گفتند پست و مقام برای من، مثل اين کاغذ می ‌ماند، نه وجودش، من را بالا برده و نه بعداً‌ اگر از زير پايم کشيده شود، زمين مي‌خورم. کشيدنش و وجودش برايم هيچ فرقی ندارد. شما هم طوری زندگی کنيدکه مقام برايتان اينطوری باشد. راوی: محمد مهدی کاظمی 🌷 _خادمین_ شهداء_ ناحیه _ ری ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇👇درایتا @khademalshohadarey
🕊 هر‌گاه‌ به‌ بهشت‌زهرا‌ میرفت‌، آبی‌ بر‌ میداشت‌ و‌ قبور‌ شهدا‌ را‌ می‌شست‌!💌 می‌گفت‌:‌ با‌ شهدا‌ قرار‌ گذاشتم‌ که‌ من‌ غبار‌ را از‌ روی‌ِ قبر‌های آنان بشورم‌ و آن‌ها هم‌ غبار‌ِ گناه‌ را از‌ روی‌ِ دل‌ من‌ بشورند!🍃 🌷 _خادمین_ شهداء_ ناحیه _ ری ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻به خادمین شهداءری بپیوندید👇👇درایتا @khademalshohadarey