eitaa logo
خادمان🌹شهدا🌹
422 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
15 فایل
ما‌ از خم‌ پرجوش‌ ولایت‌ مستیم عهدی‌ ازلی‌ با ره‌ مولا بستیم بنگر‌ که‌ وظیفه‌ چیست‌ در‌ این‌ میدان ما‌ افسر‌ جنگ‌نرم ♡‌آقا‌♡‌ هستیم ارتباط با مدیر 👇 @sarbaze_emamzman
مشاهده در ایتا
دانلود
19.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
″ آرزویم را می‌نویسم تا نکند یک وقت ؛ طعمِ احلی من العسل را در عالم آرزوها نچشیده باشم ...″ اللهم الرزقنا شهادة في سبیلک 🌼 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خادمان 🌹شهدا 🌹 @khademanshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشہ می‌گفت: در زندگی، آدمی موفق تر است ڪه ⇜در برابر عصبانیت دیگران"صبور"باشد. ⇜و ڪار بی‌منطق انجام ندهد. و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود.. :)! 🌸سلام صبحتون بخیر و شهدایی🌸 خادمان🌹 شهدا🌹 @khademanshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آن نفس که بمیر در آرزوی تو باشم❤️ بدان‌امید دهم‌جان که‌خاک‌کوی‌تو باشم بیاد شادی روحش صلوات 🌺 خادمان 🌹شهدا 🌹 @khademanshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سر بند یازهرایت💖 نشان از عشقی کهن دارد عشقی به عمق جنون🦋 و این جنون راتنها شهادت آرام میکند،🌷 شهادتی به گمنامی حضرت زهرا(س)...😔 💐 خادمان 🌹شهدا 🌹 @khademanshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سر بند یازهرایت نشان از عشقی کهن دارد عشقی به عمق جنون و این جنون راتنها شهادت آرام میکند، شهادتی به گمنامی حضرت زهرا(س)...
💠آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن! 🌺سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم عقب موتور نشسته بود. از خیابانی رد شدیم. ابراهیم یک دفعه گفت: امیر وایسا! من هم سریع آمدم کنار خیابان. با تعجب گفتم. چی شده؟! گفت: هیچی، اگر وقت داری بریم دیدن یه بنده خدا!‌ من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم. با ابراهیم داخل یک خانه رفتیم. چند بار یاالله گفت. وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالای مجلس بود. به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم. صحبت حاج آقا با یکی از جوان‌ها تمام شد. ایشان رو کرد به ما و با چهره‌ای خندان گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف ‌ها! ابراهیم سر به زیر نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمی‌کنیم خدمت برسیم. همین طور که صحبت می‌کردند فهمیدم ایشان، ابراهیم را خوب می‌شناسد حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد. وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. خواهش می‌کنم این طوری حرف نزنید بعد گفت: ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. ان شاء‌الله در جلسه هفتگی خدمت می‌رسیم. بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و به بیرون رفتیم. بین راه گفتم: ابراهیم جون، تو هم به این بابا یه کم نصیحت می‌کردی. دیگه سرخ و زرد شدن نداره!‌ با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی میگی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی!؟ گفتم: نه، راستی کی بود!؟ جواب داد: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی‌ها نمی‌دانند. ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب طوبی محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده. خادمان 🌹شهدا 🌹 @khademanshohada
✍می فرستیم سلام بر هادی  آن پیام آور گل و شادی  او هدایت گر جوانان است  در کویر بلای این وادی فاطمه فاطمه سلام سلام  خوب کسی را به ما نشان دادی یک جوانی بنام ابراهیم  هادی مردمان به آبادی می فرستیم سلام بر هادی  لطف کردی نمودمان یادی تو کمیل و ابوذر و عمار تو علم دار جبهه ی  رادی ای شهید دوست دارمت بسیار در پی کار ما تو افتادی تو نه گمنام هستی ای هادی اینهمه عشق بود خدادادی در همه عمر یادتان هستیم  ای شهیدان راه آزادی  بـــرادر شهیدم ....🌷
💌 🌹‌: می‌دانی الله اکبر یعنی چه؟ یعنی خدا از هر چه که در ذهن داری بزرگ‌تر است. خدا از هرچه بخواهی فکر کنی باعظمت‌تر است. یعنی هیچ‌کس مثل او نمی‌تواند من و شما را کمک کند. الله اکبر یعنی خدای به این عظمت در کنار ماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت‌ترین شرایط ما را کمک می‌کند. 🌾سلام صبح روزآدینه تون بخیر و شهدایی 🌾 خادمان 🌹شهدا 🌹
💢 هر در یکی از کوچه‌های محله بازی برگزار می‌کرد 💢 و در کنار ورزش درس‌های معنوی و را به بچه‌ها آموزش می‌داد، 💢 طوری که آن‌ها با شنیدن دست از بازی می‌کشیدند و برای آماده می‌شدند و همانجا نماز جماعت به جا می‌آوردند.
✅ امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه در وصف مےفرمایند: ‌ 💠آگاه باشید! آنان ڪه پدر و مادرم فدایشان باد، از ڪسـانے هسـتند ڪه در آسـمان‌ها معـروف، و در زمین اند! ‌ ✅ امام خامنه ای (سایه اش پایدار) درباره می فرمایند... 🕊 این شخصیت به قدرے جاذبه دارد ڪه انسان را هم‌چون مغناطیـس به خود جذب مے‌ڪـند؛ به خود میخ‌ڪوب مےڪند.
260.1K
🌷🌷 همیشه تاکید داشت يه انتخاب کنید برید دنبالش بشناسیدش باهاش ارتباط برقرار کنید شبیهش بشيد حاجت بگیرید شهید میشید «رفیق شهید خود شهید صدرزاده ، بودن » https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
32.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ابراهیم هادی شهید بی مزار، علمدار کانال کمیل چرا به شهید هادی میگن علمدار کانال کمیل؟؟؟؟ https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای ماندگار 💔 امشب، شب شانزدهم بهمن ماه ۱۳۶۱، شب عهد بستن شهید ابراهیم هادی و رزمندگان گردان کمیل برای شفاعت یکدیگر در روز قیامت یک شب قبل از عملیات و ۶ روز قبل از شهادت پهلوان ابراهیم هادی یادشان گرامی ایا مابه عهدی که باشهدا داشتیم پایبندیم؟؟!! https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
💠آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن! 🌺سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان سرآسیاب به سمت میدان خراسان در حرکت بودیم. ابراهیم عقب موتور نشسته بود. از خیابانی رد شدیم. ابراهیم یک دفعه گفت: امیر وایسا! من هم سریع آمدم کنار خیابان. با تعجب گفتم. چی شده؟! گفت: هیچی، اگر وقت داری بریم دیدن یه بنده خدا!‌ من هم گفتم: باشه، کار خاصی ندارم. با ابراهیم داخل یک خانه رفتیم. چند بار یاالله گفت. وارد اتاق شدیم. چند نفری نشسته بودند. پیرمردی با عبای مشکی و کلاهی کوچک بر سر بالای مجلس بود. به همراه ابراهیم سلام کردیم و در گوشه اتاق نشستیم. صحبت حاج آقا با یکی از جوان‌ها تمام شد. ایشان رو کرد به ما و با چهره‌ای خندان گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجب این طرف ‌ها! ابراهیم سر به زیر نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا، وقت نمی‌کنیم خدمت برسیم. همین طور که صحبت می‌کردند فهمیدم ایشان، ابراهیم را خوب می‌شناسد حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد. وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم ما رو یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید. خواهش می‌کنم این طوری حرف نزنید بعد گفت: ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. ان شاء‌الله در جلسه هفتگی خدمت می‌رسیم. بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و به بیرون رفتیم. بین راه گفتم: ابراهیم جون، تو هم به این بابا یه کم نصیحت می‌کردی. دیگه سرخ و زرد شدن نداره!‌ با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی میگی امیر جون، تو اصلاً این آقا رو شناختی!؟ گفتم: نه، راستی کی بود!؟ جواب داد: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی‌ها نمی‌دانند. ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب طوبی محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
‍ چشم های شرمنده ام را وادار ڪرده ام ڪه با چشمان ابراهیم عهد ببندد ڪه هر جا چشم ابراهیم بسته ماند، چشمان من نیز حیا ڪنند و خاموش بمانند... سلام بر پاکی چشمانت، ابراهیم♥️ https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
شهید هادی در یک اردیبهشت سال ۱۳۳۶ به دنیا اومد و تحصیلات دوران دبستان در مدرسه طالقانی و دبیرستان را در مدارس ابوریحان و کریم‌خان گذراند. ابراهیم تونست در سال ۵۵ دیپلم ادبی خودش رو دریافت کنه. اون از همون سال‌های پایانی دوره دبیرستان، مطالعاتی غیر از دروس تحصیلی خودشو هم شروع کرد. یکی از عواملی که در رشد شخصیتی ابراهیم نقش به سزایی داشت، حضورش در هیئت جوانان وحدت اسلامی شاگردی در محضر بزرگانی همچون مرحوم علامه محمدتقی جعفری بود. ابراهیم، در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، شجاعت‌های زیادی از خودش نشان داد. اون همزمان با تحصیل به کار در بازار تهران مشغول بود و پس از انقلاب، در سازمان های تربیت بدنی و سپس آموزش پرورش مشغول به فعالیت شد. ابراهیم در تاریخ 22 بهمن سال 61 و در سن 25 سالگی، بعد از یک زندگی پر از فراز و نشیب،در عملیات والفجر مقدماتی و در منطقه فکه، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. همونطور هم که خودش از خداوندمی خواست، پیکر مطهرش در کربلای فکه گمنام ماند. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
✍دستخط راستی اینجا به ما خیلی خوش میگذرد چون رزق مومنین دائما برقرار میباشد. رزق مومن که می دانید چیست؟ از همان سور های امام حسینی است که دائم برقرار است و ما هم آن را توی رگ میزنیم که قوت بگیریم؛ که اگر با دشمن رو به رو شدیم با یک مشت به درک واصلشان کنیم. والسلام. ابراهیم هادی https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
مجموعه ای ازایده های ناب وخوب برای تولد ❤️ ❤️ 1_ امشب وحتی روزتولد تامیتونید با شهید صحبتکنید...براش نامه بنویسید...براش نماز بخونید.... هرکار خیری انجام می دید ثوابشو به شهید هدیه کنید......خواسته هاتونو حاجاتتونو بهش بگید وازش بخواید که حتماکمک تون کنه که میکنه 2_یکی از نذرهای خیلی مجرب برای شهید هادی که خیلیا حاجت گرفتن هدیه 1000 صلوات به شهید هادی وشهید سعید سامانلو هست....... حتمااینو امتحان کنید 3_درشبکه های اجتماعی،گروه ها و کانال ها از شهید بگید‌...از زندگی نامه اش از عنایت هاش......برای مردم بگین ... دیگرانو با شهید آشنا کنید درفضای حقیقی هم همین طور و مطمئن باشید که اگر یک نفر به واسطه ی شما باشهید آشنا و وصل شه خیر کثیری نصیب شما میشه وعنایت خاصش شامل حالتون 4_اگر امکانشو دارید روز تولد یه سفره ی کوچیک تو منزل تون بذارید عکس چند تا شهید.... و بذارید و برای شهید هادی قرآن دعا یا هرچیزی که دوست دارید بخونید و بهش توسل کنید اگر دوست داشتید به دوستانتون هم بگید ... مطمئن باشید شهید به مجلس تون حضور پیدا میکنه وبرای تک تک تون دعای خیرمیکنه 5_روز تولد میتونید به نیت شهید نذری بدید...از یه شکلات ک تو محل کار میتونید پخش کنید گرفته تا حتی نذر لبخند به کودکان در روز تولدش که فردا هستش غذایی که پختید به نیت شهید هادی باشه. میل کنید وبه خانوادتون بگید این به نیت شهید هادی هست و اگر شرایط و امکانشو داشتید میتونید برای یکی دوتا از همسایه هاتونم ببرید و بگید که به نیت شهید هادیِ 6_ راستی سوره الرحمن سوره مورد علاقه ی شهید هادی بوده میتونید روزتولدش این سوره رو بخونید وبه شهید هدیه کنید درپایان باید بگم این ایده ها رو مهم نیست چندتاشو اما حتی اگه یکیشو اجرا میکنید خلوص نیت شما مهمه وارتباط دلی تون باشهید...پس سخت نگیرید و فقط دلتونو وصلش کنید که ان شاءالله خیرش بهتون برسه https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیاید سعی کنیم یه کم زندگی هامون سبک شهدایی پیدا کنه تا قلبمون بهشون نزدیک بشه و دستمونو بگیرن .. https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای به هم خوردنِ بالِ معصومِ فرشته ها می آید ، تـــو به دنیا آمده‌ای... ، در این مدت دوستیمان، انگار سالهاست که تو را میشناسم، نمیدانم چه رازیست، رازِ بودن تو... چه مهریست ، مهرِ به تو ... که زندگی ام را از پاییز به بهار رساندی ... سپاس خدایی که تـــو را به من داد ، در سالروز میلادت برایمان دعا کن، دعا کن رهرو راهت باشیم ، باشد که ما هم رستگار شویم ... خورشید کمیل هزاران صلوات نذر بودنت 🌸 بهار زندگیت مبارک 🌸 ❤️ https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹