eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
582 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
خمپاره صاف خورد کنار سنگر. حاج همت گفت: "بر محمد و آل محمد صلوات" نگاهش کردم. انگار هیچ چیز نمی توانست تکانش بدهد. دلم از این ایمان ها میخواهــد @khademe_alzahra313
حجت الاسلام والمسلمین قرائتیبرخورد_متفاوت_امام_صادق_با_گرانفروش.mp3
زمان: حجم: 1.54M
🔸 وقتی که امام صادق علیه السلام به گرانفروشی گفتند: بارک الله 🎙حجت الاسلام و المسلمین قرائتی @khademe_alzahra313
🕊🌸🌸قدم قدم تا میلاد 🕊🌸🌸 بخشی از : «خطبه نورانيه» امیرالمومنین علی علیه السلام «يا سَلْمانُ وَ يا جُنْدَبُ قالا لَبَّيْكَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ صَلَواتُ اللّه عَلَيْكَ قالَ كُنْتُ اَنَا وَ مُحَمَّدٌ نُورا واحِدا مِنْ نُورِ اللّه عَزَّوَجَلَّ فَاَمَرَاللّه تَبارَكَ وَ تَعالى ذلِكَ النُّورَ اَنْ يَشُقَّ فَقالَ لِلنِّصْفِ كُنْ مُحَمَّدا اى سلمان و اى جندب! عرضه داشتند: بلى اى امير مؤمنان كه درود خدا بر تو باد. فرمود: «من و حضرت محمّد صلى الله عليه و آله نور واحدى نشأت يافته از نور خداوند عزّوجلّ بوديم. تا آن كه خداى متعال به آن نور امر نمود كه دو قسمت شود [سپس] به نيمى فرمود: محمّد صلى الله عليه و آله باش منابع: 1. مشارق الانوار ص160 2. بحار الانوار ج26ص1-7 ح1 3. القطره احمد مستنبط 4.المناقب محمد بن علي علوي @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 رَحْمَةٌ لِلْعالَمینْ ؛ تمامِ مهربانی خداست برای تمامِ اهالیِ زمین. محمد چشم روشنی خداست ؛ نه برای من و تو نه برای امروز و فردا مُحَمَّدْ ص تا ابدیت ادامه دارد!... #مهربان_مثل_محمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ماه اومده - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 4.93M
🌸 #محمد_پیامبر_وحدت 🌸 #میلاد_پیامبر_اکرم(ص) 💐ماه اومده 💐جان و دل از راه اومده 🎤 #بنی #فاطمه @khademe_alzahra313
پسرخاله زن عموی باجناق یک روز سید حسن حسینی از بچه‌های گردان رفته بود ته دره‌ای برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن، عراقی‌‌ها پیش پای او را با خمپاره هدف گرفتن، همه سراسیمه از سنگر آمدیم بیرون، خبری از سید نبود، بغض گلوی ما را گرفت بدون شک شهید شده بود. آماده می‌شدیم برویم پائین که حسن بلند شد و لباسهایش را تکاند، پرسیدیم: «حسن چه شد؟» گفت: «با حضرت عزرائیل آشنا در آمدیم، پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محلمان بود. خیلی شرمنده شد، فکر نمی‌کرد من باشم والا امکان نداشت بگذارد بیایم. هرطور بود مرا نگه میداشت! @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا