شبی موقع خواب گفتم : «خدایا ، علی من کجاست؟» خیلی دلم شکسته بود. داغ سه جوان بر دلم بود.
شب خواب دیدم کنار نهر آب زلالی نشسته و کبوتری را به دست گرفته . گفتم : «مادرجان ، علی ، اینجا چه کار می کنی . »
خندید و با خوشحالی گفت : «مادر! من منشی #امیرالمؤمین شده ام . »
من هم همیشه با او که در ذهن و قلب من است می گویم : علی جان، اسم مرا هم بنویس . شاید به آبروی و بزرگی مقام تو ، آن امام همام شفاعتم کند.
برشی از #کتاب_روز_تیغ ؛ خاطرات #شهید_علی_ماهانی
@khademe_alzahra313
1_85836385.mp3
1.24M
🔊 #شهید_آوینی
عقل معاش ميگوید كه شب هنگامِ خفتن است، اما عشق ميگوید كه بیدار باش، در راه خدا بیدار باش تا روح تو چون شعاعی از نور به شمس وجود حق اتصال یابد.
@khademe_alzahra313
ساعت از #طلوع_فجر تا وقت طلوع آفتاب -
متعلق به #حضرت_امیرالمؤمنین (عليه السلام) است.
خوشا آنان که روزانه زیارت امین الله را از دست نمیدهند و هر روز با کانون و رکن عالم تجدید پیمان و عهد می نمایند
💠روز شهادت #رسول رسید
#شش سال پیش ۲۷ #آبان #دوشنبه بود
💠و امسال نیز #دوشنبه است
💠چه با خدای خود نجوا میکردی در این شب
💠چقدر به وصال نزدیک بودی در این شب
💠در دلت چه غوغایی بود برادر
💠وقتی بعد مدتها انتظار به وصال نزدیک میشدی چقدررررر شیرین بود
💠 #شش سال یک عمر است به ظاهر نبودی اما در دلها جایِ خود را پیدا کردی
🥀به مناسبت سالروز #شهادت برادر شهیدمان #شهید_رسول_خلیلی ودرصورت تمایل به نیت به آرامش رسیدن اوضاع جامعه میخوانیم و هدیه میکنیم سوره حدید را
التماس دعا
@khademe_alzahra313
رسول خیلی دست و دل باز بود
حتی با ارزش ترین وسیله زندگیش رو به راحتی میداد به رفیقش ، یعنی اصلا وابسته به چیزی نبود...
یادمه یه بار یه ماساژور خریده بود که تقریبا گرون بود
یه ماه بعدش که سراغش رو ازش گرفتم گفت یکی از دوستاش ازش خوشش اومده و رسول هم خیلی شیک داده بهش!😬
وقتی به چیزی دلبسته نبود خب از چیزی هم دریغ نمیکرد
البته بماند که من آآآآآآآآآی حرررررص خورررردم 😅
🔺نقل از برادر شهید رسول خلیلی
@khademe_alzahra313