روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
شهید همت از زبان همسرش
برای همه سؤال شده بود که چه طور حاجی با اینکه همیشه در خط مقدم جبهه است و جلوی گلوله دشمن، حتی یک خراش کوچک هم برنمیدارد.
تا آنجا که من یادم میآید فقط در عملیات «والفجر چهار» بود که یک ناخنشان پرید.
یک روز من به شوخی این مطلب را به حاجی
گفتم. خندید.
گفت: «اسارت و جانبازی، ایمان زیادی میخواهد که من آن را در خودم نمیبینم.
برای همین از خدا خواستهام شهادت را نصیبم کند؛
آنهم فقط روزی که جزو اولیائش پذیرفته شده باشم.»
بیشتر نیمهشب میآمد و سپیده صبح میرفت.
همیشه،
با وجودی که خستگی از سر و رویش میبارید، سعی میکرد در کارهای عقب افتاده
خانه کمکم کند.
🌿🌷🍃🌺🌿🌷🍃🌺🌿
@khademe_alzahra313
🍃🌹🕊
#سالروز شهادت
#گذری_بر_زندگی_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضائی
خیلی به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ارادت داشت.
ازین ارادتای خشک و خالی که فقط بشینی بگی آقاجان کی میای دورت بگردم ، نه !
دنبال آمادگی بود
دنبال آماده سازی بود
دنبال آگاهی بود....
همون اولای دوره ی آموزشی با چند تا از بچه ها دوره های مهدویت راه انداخته بود در مورد علایم آخرالزمان و آیات و روایات در مورد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و از این جور مسایل صحبت می کردن....
البته جلساتشون زیاد طول نکشید چون یکی از فرمانده هاشون فهمیده بود و بهشون گفته بود که تعطیلش کنن....
محمودرضا هم راحت پذیرفته بود....
خودش می گفت تو این جور جلسات اگه استاد نداشته باشی احتمال به انحراف کشیده شدن و مراد و مرید بازیای الکی زیاده....
(تجربه اش رو هم داشت.)
اما همش دنبال مطالعه درباره ی حضرت و شرایط ظهور و آمادگی برای ظهور بود....
این رو از نامه ی معروفی که برای خانومش تو ماه های آخر نوشته بود میشد کامل دید....
خلاصه این که انتظار محمود ، یه انتظار واقعی بود....
نمی خوام الکی محمود رو گندش کنم یا حالا که شهید شده مقدس بازی در بیارم ، نه....
محمود واقعا دغدغه ی امام زمانش رو داشت....
واقعا داشت سعی می کرد آماده باشه.....
واقعا فرمایشات حضرت آقا و اطاعت از دستوراتشون رو در راستای ظهور و تمرینی برای ظهور میدید .
راوی : دوست و همرزم شهید
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
🌸در این چله شهدایی که انس خاصی با حضرت زهرا سلام الله علیه 🕊داشتند را معرفی میکنیم🌸
سی ومین روز از چله
مهمان سفره شهید 🌷 محمد علی الله دادی 🌷
هستیم .
سردار محمدعلی اللهدادی سال 1341 در روستای پاریز از توابع شهرستان سیرجان به دنیا آمد. با شروع انقلاب وارد نهادهای انقلابی شد و در سال 1362 برای خدمت به مناطق محروم به شهرستان کهنوج رفت.
در دوران دفاع مقدس در لشکر 41 لشکر ثارالله به عضویت در تیپ ادوات درآمد و پس از شهادت حاج مهدی زندی مسئولیت فرماندهی تیپ ادوات لشکر را برعهده گرفت.
جانشینی لشکر 38 ذوالفقار نیروی زمینی، فرماندهی تیپ رمضان لشکر 27 حضرت رسول(صلیالله علیه و آله و سلم) و فرماندهی سپاه الغدیر یزد و... از دیگر مسئولیتهای وی پس از دوران دفاع مقدس است.
سردار شهیدمحمدعلی الله دادی روز یک شنبه 1393/10/28 در حالی که برای بازدید از استان قُنیطره سوریه عازم این منطقه گردیده بود، مورد حمله بالگردهای توپدار رژیم صهیونیستی واقع شد و به همراه شش تن از همرزمانش که جزو اعضای حزب الله لبنان بودند، به شهادت رسید.
- در سال های ۷۰ و ۷۱ زمانی که در تیپ دوم صاحب الزمان (عج)سیرجان با هم بودیم برای دقت در تیراندازی در مقابل اشرار مسلح قرار شد ۵ نفر پاسدار آموزش ببینند، ایشان این آموزش ها را خودش بر عهده گرفت (در حالی که جانشین فرماندهی تیپ بود) می گفت با بچه ها قرار گذاشتیم طوری تمرین کنند که همه بتوانند از فاصله ۲۰۰ متری یک خودکار را مورد هدف قرار دهند و گفته ام که من فقط تیر به بر پیشانی اشرار را قبول دارم، هر کس نمی تواند اینطور ماهر شود، برود، شب های زیادی با هم می رفتند راهپیمایی های طولانی، بدنسازی و عادت به کار در شب و نهایتا هم موجودیت اشرار مسلح هم به نابودی رفت و امنیت امروز ایجاد شد.
راوی: سردار محمد علی ایران نژاد (دوست و همرزم شهید)
💕🕊💕
💌#وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
🍃🌺@khademe_alzahra313 🌺🍃
لیله القدری بنام فاطمه_2.mp3
10.34M
#لیله_القدری_بنام_فاطمه ۲
سینهی فاطمه"س" مخزن رحمتی است که
با آن برای تمام بندگان خدا مادری میکند!
ماجرای این رحمت و این مادری چیست؟
آذر ماه سال 1362 ، لشکر در اردوگاه «قلاجه» مستقر بود.
فصل پاييز بود🍂🍁 و هواي منطقه سرد.🌧
حاج همت براي ماموريتي بيرون رفته بود.
و قتي آمد. متوجه شد که نيروها داخل اردوگاه نيستند 🌾 سراغ بچه ها را گرفت ، گفتند که آنها را براي رزم شبانه بيرون برده اند.
پرسيد:« توي اين هواي سرد ، چيزي با خودشان برده اند؟»🤔
گفتند: يک پتو و تجهيزات نظاميشان.
حاج همت وقتي شنيد که بچه ها فقط يک پتو همراه برده اند، ناراحت شد 😞. به همين دليل ، شب موقع خواب ، يک پتو برداشت و از سنگر بيرون آمد. وقتي بچه ها پرسيدند که چرا داخل سنگر نمي خوابي ،
گفت:« امشب نيروها توي اين سرما مي خواهند با يک پتو بخوابند، من چطور داخل سنگر به اين گرمي بمانم؟»🏝
پتو را برداشت و شب را در محوطه باز اردوگاه به سر برد.🥀🥀
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
🌸در این چله شهدایی که انس خاصی با حضرت زهرا سلام الله علیه 🕊داشتند را معرفی میکنیم🌸
سی ویکمین روز از
مهمان سفره شهید 🌷 اسماعیل دقایقی 🌷
هستیم .
🔹اسماعیل دقایقی درسال ۱۳۳۳ هجری شمسی در بهبهان به دنیا آمد. روح و روان اسماعیل در این کانون که ارزشهای اسلامی در آن به خوبی مشهود بود پرورش یافت و زمینهای برای شخصیت والای آینده او شد. این خانواده با توجه به مشکلاتی که داشتند، مجبور شدند به «آغاجاری» مهاجرت و با پایبندی به اصول انسانی و اسلامی، در آن شهر زندگی کنند...
او پس از عمری جهاد و ایثار در 28 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 جام شهادت را نوشید و اجر اخلاص و مجاهدت خود را دریافت.
🌹او ارادت خاصی به حضرت فاطمه زهرا (س) داشت.نخستین سخنی که پس از ازدواج با من گفت، این بود که من فقط به شما و خانواده خود تعلق ندارم، بلکه باید همواره در صحنه انقلاب حضور یابم و تلاش کنم.من و اسماعیل هشت سال با هم بودیم، ولی به جرأت بگویم که جمعا تنها یک سال در کنار من و بقیه این سالها در جبهه بود و با تمام عشقی که به امام خمینی و مردم داشت، با دشمن میجنگید.
او ارادت خاصی به حضرت فاطمه زهرا (س) داشت و جالب است بدانید وصیتنامه اش را در روز شهادت آن حضرت نوشت و سه سال پس از آن بود که در عملیات کربلای 5 که رمز آن یا فاطمه الزهرا بود به شهادت رسید.
راوی: همسر شهید
ابراهیم دقایقی فرزند سردار شهید اسماعیل دقایقی می گوید:
✨ پدرم با وجود همه صحنههایی که در جنگ دیده بودند، صحنهای که رزمندگان زیر بمباران با آرامش میایستادند و #نماز میخواندند را #لحظههای_ناب_جنگ بیان میکنند.
✨ در 6 سالگی که مرا به جبهه برد، یک صحنه در ذهن من ماندگار شد، ساعت 5 صبح بلند شدم دیدم کسی اطراف من نیست، خیلی ترسیدم که کجا رفتند؟ زمانی که آمدم بیرون از شدت سرما گردنم را نمیتوانستم تکان دهم، ولی دیدم در همان لحظه رزمندگان وضو میگیرند، خیلی تعجب کردم.
✨ پدرم توجه ویژهای به #نماز_جماعت داشت و اجازه نمیداد نماز جماعت برگزار نشود یا دیر انجام شود، موقع نماز اگر کسی جلو نمیرفت خودش به عنوان پیش نماز میایستاد تا نماز جماعت خوانده شود.