سال 1347 روستای معزآباد جابری شاهد تولد نوزادی بود که هیچگاه یاد وخاطره او را از ذهنها و سینه های سترگ هموطنانش پاک نخواهد کرد. شهید ستوان یکم علی اکبر انصاری جابری در لحظه های مقدس و ملکوتی روز نهم خردادماه سال 1347 در خانواده ای که پدر ومادرش به دیانت و تقوی آراسته بودند به دنیا آمد.
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
پدر و مادرش نامش را علی اکبر گذاشتند تا با الگو گرفتن از حضرت علی اکبر امام حسین و در سایه حمایت حضرتش زندگی اش سراسر مبارک وخجسته شود. علی اکبر دوران کودکی را در زیر سایه پر مهر ومحبت پدر ومادر و در کنار دیگر اعضای خانواده ادامه داد با رسیدن به سن کسب علم و دانش راهی مدرسه شد و تا سوم راهنمایی درس خواند . در سال 1366 با رسیدن به سن نوزده سالگی برای خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد نیروی انتظامی شد و در لباس نیروی انتظامی به خدمت به مملکت عزیزمان مشغول گردید.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
در سال 1375 ازدواج کرد که حاصل زندگی مشترکش دو فرزند(پسر13 ساله و دختر 8 ساله)می باشدکه از ایشان به یادگار مانده است. علی اکبر قریب به 24 سال خدمت صادقانه را درکارنامه درخشان زندگیش به ثبت رساند که هرگز جای جای این سرزمین مقدس خدمات صادقانه او را از یاد نخواهند برد.
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
در کنار حسن خلق و صداقت و خانواده داری او اعتقاد به مسائل دینی ومذهبی وپایبندی به شریعت و احکام اسلام از او انسانی نمونه ساخته بود تا آنجا که آرزوی شهادت را هرگز از ذهن ویاد خود بیرون نکرده بود در آخرین محرم زندگیش از خداوند آرزوی شهادت را طلب نمود و خداوند نیز به پاس سالها خدمت صادقانه اش آرزویش را در نهم خردادماه سال 1390 در سالروز تولدش به او هدیه دادو شهادت را سرانجام دنیا وآغاز زندگی دوباره اش در آخرت قرار داد
🔹سه روز قبل از شهادتش توی محوطه گردان 102 سراوان با علی ایستاده بودیم که یهو گفت: سید چند روز دیگه خدمتم توی مرز نمونده، قسمت نشد که شهید بشم!!!
🔹دقیقا سه روز بعد از این شوخی توی کوه سفید سراوان در درگیری با اشرار با اصابت سه گلوله به شهادت رسید.
🔹شهید علی اکبر انصاری جابری از مرزبانان نیروی انتظامی نهم خرداد 90 مصادف با روز تولدش در مرز سراوان در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسید.
🕊️🍂🕊️🍂🕊️🍂🕊️🕊️
❤️#شهید نوید صفری🌹
که اسیر بوده دست داعش⚔ و بعداز آزادی شهر های سوریه جسد شهید در حالی که سر در بدن نداشته پبدا می شود
تو وصیت نامه📜 شون نکته ی قشنگی نوشتن.
💬من خواهش می کنم وصیت که با دست خط خودش هست بخونیدنوشته که زیارت عاشورا رو چله بگیرید از طرف من بخونید.
مدتها بود بہ خوابم نیامدہ بود😔
دیشب قسمش دادم بہ #شهید_حججی🙏
همون دیشب حسین بہ خوابم اومد. تا دیدمش شروع ڪردم سؤال ڪردن
گفتم: ڪجایے
✅ در محضر #سید_الشهدا
یہ ڪم ساڪت شد
✅ گفت: جز #شهادت هیچے بہ دردم نخورد.
پرسیدم: #نماز_شب ؟
✅ براے #رضاے_خدا نبود... میدونے فقط چیزے پذیرفتہ میشہ ڪہ فقط و فقط براے رضاے خدا باشہ
گفتم: #هیئت رفتن هات؟
✅ ڪامل براے رضاے خدا نبود.
دیگہ نگذاشت چیزے بپرسم، خودش ادامہ داد ڪه:
🔸شهادت من رو برد بالا
🔸اگہ شهید نمیشدم، دست خالے بودم
🔸خیلے ڪار دارم، اگہ میمردم بدبخت میشدم
🔸 نفس ڪشیدن هم باید براے رضاے خدا باشہ
بہ سختے صحبت میڪرد، انگار اجازہ صحبت ڪردن نداشت. دوبارہ تأڪید ڪرد:
🔸 جز شهادتم هیچے بہ دردم نخورد، اعمال دیگم براے دل خودم بود
آخرش هم گفت:
🔶خیلے زود دیر میشہ
بهش گفتم حسین جان سفارش منم بڪن.
خندید
هیچے نگفت
رفت
⚛ راوی: همسر شهید مدافع حرم #حسین_محرابے
روزتان شهدایی
#اخلاص
#حسین_محرابے
#شهید_خنده
💕🕊💕
💌#وقت_سلام ✋
نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه میخواهد
کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه میخواهد
عطش دارم،تو درجریانی و دیریست میدانی
دلم یک جرعه از دریای سقاخانه میخواهد
💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐
☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️
🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸
#التمــاس_دعـا
❤️زندگیتون امام رضایی❤️
#لطفا_نشر_حداکثری
👈 #فوروارد_یادتون_نره 🌹
﷽❣️ #سلام_امام_زمانم ❣️﷽
🌼🍃مهدے جان، امام خوبم!
دلتنگ آمدنت هستم
کاش آنگونه باشم که تو می خواهی
🌼🍃امامم مرا از نفس رهایم ده
جز تو که طبیب قلب من باشد
کسی را زین میان نمی بینم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#روزتون_مهدوے 🌼 🍃
#فرجمولاصلوات
#قرآن19طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
😍❤️🍃
صبــــح یعنـــے #تُـــــ در دنــــجتــــرین جــــاےدلـــــ❤️ــــــم حـــڪ بـــاشے
و...
مــــن گـــوشـــہاے از چـــشم تـــو را
شعــــر نـــابے ڪنم و روشنـــــےروز خــــود گــــردانــــم❤️❤️😍
#حـــاجهمتـــــ
سیــــدالشهــــداےجنـــگ
عڪس ڪمتــر دیـــده شده
#شهید_ابراهیم_همت
#شهیـــدعلےخـــوش لفظ
روزتــــونشهــــدایے❤️
@khademe_alzahra313
▪️باید اینجا حرم درست کنند
▪️چار تا مثل هم درست کنند
▪️با امام حسن سزاوار است
▪️چند باب الکرم درست کنند
▪️ با طلا دور مرقد سجاد ع
▪️بیتی از محتشم درست کنند
▪️ به تولای باقرع و صادقع
▪️صحن دارالقلم درست کنند
▪️نزد ام البنین نمادی از مشک و
▪️دست و یک علم درست کنند...
✔️ باید اینجا حرم درست کنند....
#هشتم_شوال #سالروز_تخریب_بقیع
🏴 #سالروز_تخریب قبور ائمه مظلوم بقیع علیهمالسلام تسلیت باد. 🏴
♥️اللهم_عجل_الولیک فرج❤
️@khademe_alzahra313
◾️در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ چه گذشت:
▪️ ويرانى قبور ائمه بقيع عليهم السّلام .
▫️در اين روز در سال ۱۳۴۴ ه’ قبور ائمه بقيع عليهم السّلام و نيز قبر حضرت حمزه در احد به دست وهابيون تخريب شد.
🔴 وهابيّت علاوه بر قبور مطهّر ائمه معصومين عليهم السّلام، ديگر قبور را هم تخريب نمودند كه عبارتند از:
⭕ قبر منسوب به فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها،
⭕ قبر مطهّر فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مادر أمير المؤمنين عليه السّلام،
⭕قبر مطهّر حضرت امّ البنين سلام اللَّه عليها،
⭕ قبر ابراهيم پسر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله،
⭕ قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق عليه السّلام،
⭕ قبر دختران پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله،
⭕ قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله،
⭕ و قبور شهداى زمان پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله.
وهابيّان در سال ۱۳۴۳ در مكه گنبدهاى قبر
⭕ حضرت عبدالمطلب،
⭕ ابى طالب،
⭕ خديجه،
⭕ و زادگاه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها را با خاك يكسان كردند.
در جدّه نيز قبرحوا و ديگر قبور را تخريب كردند.
⭕ در مدينه گنبد منّور نبوى را به توپ بستند.
ولى از ترس مسلمانان قبر شريف را تخريب نكردند.
در شوال ۱۳۴۳ با تخريب قبور مطهّر ائمه بقيع عليهم السّلام ، اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهّر را به يغما بردند.
⭕ قبر حضرت حمزه عليه السّلام و شهداى احد را با خاك يكسان كردند،
⭕ و گنبد و مرقد حضرت عبداللَّه و آمنه پدر و مادر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله،
⭕ قبر اسماعيل پسر حضرت صادق عليه السّلام و ديگر قبور را هم خراب كردند.
⭕در همان سال به كربلاى معلى حمله كردند، و ضريح مطهّر را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهّر را كه اكثراً از هداياى سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود،غارت كردند.
⭕ و قريب به ۷۰۰۰ نفر از علماء، فضلا و سادات و مردم را كشتند.
⭕ سپس به سمت نجف رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند.
📗منبع: تقویم شیعه
#هشتم_شوال
#تخریب_بقیع
@khademe_alzahra313
اے ماهترین ماهترین ماهترین ماه
اے از دلم آگاه و اِے حضرٺ دلخواه
تحقیق نمودیم ڪہ اڪسیر بقا چیسٺ
از عرش یڪے گفٺ، علـےًّ ولےالله
#یاامیرالمومنین
یکشنبه های علوی فاطمی
@khademe_alzahra313
═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کلیپ بسیار زیبا
🎶بانوای:
#حاج_مهدی_رسولی
👌 #سالروز_تخریب_بقیع
💯 زمین صحن و ابرها مناره...
@khademe_alzahra313
#سینه زنی ویژه ایام تخریب بقیع
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
حرم بنا میشه؛
یه روز مدینه مثله مشهدالرضا میشه
یه روزی کاشی هایِ صحنشم طلا میشه
حرم بنا میشه ..
فکرشُ بکن
مدینه باشه باشی با یه دنیا سینه زن
فکرشُ بکن
تو رویاهات تویِ حرم قدم بزن
فکرشُ بکن
ببینی بالا میره پرچم حسن
از غریبی در میاریم آقا رو
پیدا میکنیم مزارِ زهرا رو
حرم بنا میشه؛
شبیه اربعین پر از برو و بیا میشه
دم ضریح چه روضه هایی که به پا میشه
حرم بنا میشه ..
فکرشُ بکن
بقیع با خادمایِ خوب و مهربون
فکرشُ بکن
نداره اذیتی برایِ روضه خوان
فکرشُ بکن
نداره هیچکسی کاری به گریه مون
طرح سقاخونه ها چقدر غوغاس
روبرویِ قبرِ مادرِ عباس
از غریبی در میاریم آقا رو
پیدا میکنیم مزارِ زهرا رو
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#تخریب_بقیع
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
سلام همسنگران بزرگوار 🌷 امروز چله سوم رو شروع میکنیم بانام چله 🌟 رزمایش محمدی صلی الله علیه وآله
بخش دوم از مراقبتهای چله بیست و دوم 👇👇👇
✅ 1 - نماز استغاثه به امام زمان عج
✅ 2- تلاوت قرآن، حداقل سوره یس شبی یکبار
✅ 3- مراقبت به بیداری بین الطلوعین
✅ 4- خواندن دعای اللهم الرزقنا توفیق الطاعه
✅ 5- سجده طولانی
سلام علیکم
سی و هفتمین روز از 💫 چله چهارم 💫 مهمان سفره شهید 🌷بهرام شهپریان🌷هستیم.
خاری بود در چشم دشمنان و منافقین پست
بارها تهدید به ترور شد و سه بار ترور نافرجام شد
به خاطر همین تهدیدها نه بار مجبور شد منزلش را عوض کند و همیشه حتی در خانه هم اسلحه در کنارش بود
حتی بعد از شهادت، مراسم ختمش را هم تهدید به بمبگذاری کرده بودند
اعجوبه ای بود، نقشه ای عملیاتی کشیده بود که در غالب عملیاتی نفوذی و مخفی صدام را در عراق ترور کند
بهرام شهپریان فرزند و عزیز دردانه خانوادهای مرفه و متمول بود. در فامیل او را «شاهنوه» لقب داده بودند. شهپریانها که پیشتر به صرافنژاد شهرت داشتند، اغلب آدمهای متمولی بودند و غیر از پدر بهرام که با درجه سرهنگی ریاست حوزه نظام وظیفه اسبق را برعهده داشت، عموهایش هم همگی از افسران ارشد و صاحبمنصبان نظامی بودند. در چنین خانوادهای که شاهدوستی موروثی بود، بهرام عاشق امام شد و همه زندگیاش را وقف انقلاب کرد. بهخاطر حضور در کمیته و سپس سپاه از ارث محروم شد، اما خودش را از هدفی که در آن گام نهاده بود محروم نکرد. شهید بهرام شهپریان دانشآموخته رشته مهندسی برق در یکی از دانشگاههای ایتالیا که بعدها بنیانگذار دورههای چتربازی و اسکی رزمی در سپاه شد، ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در حادثه سقوط بالگرد حاملش به شهادت رسید.
ماجراي شهادت بهرام را قبل از شهادتش ديده بودم. در خواب صداي آيه إِذا الش�'َم�'سُ كُو�'ِرَت�' را ديدم كه از آسمان خوانده ميشد. آيه به آيه تصاويرش ترسيم ميشد. طبق آيات خورشيد تاريك شد، كوهها پنبهاي و ميتركيد. گرد و خاك فضا را پوشانده بود. همسرم به سمت ما آمد، دست من و پسرم را گرفت و با خود به مكاني برد كه ميگفتند فقط خانواده شهدا وارد شوند.
چادرم خاكي بود. همه با دست ما را نشان ميدادند. كمي به جلوتر رفتم جمعيت در حال سينه زني بودند و براي من گريه ميكردند.
جمعيت را كنار زده و خانه كعبه را ديدم. امام(ره) با عمامه سبز بر روي صندلي كنار خانه كعبه نشسته بود. بالاي سر ايشان هم يك نفر ديگري بود كه ايشان را نميديدم تنها صدايش را مي شنيدم كه مي گفتند كنار برويد تا اين زن زيارت كند.
خانه كعبه شكاف برداشت و من وارد شدم. آيات قرآن بر روي نوار سبز، مشكي و سفيد نوشته شده بود و دور تا دور خانه را پوشانده بود. دستم را بر رويشان كشيدم و زيارت كردم. مادر بزرگ پيري داشتم كه او را هم با خود به داخل بردم.
امام (ره) گفت بايد به جمعيت غذا بدهي. ظرفهاي غذا را در دست من داده و من بين جمعيت پخش مي كردم. امام فرمودند شما از اين غذا سهمي نداريد، سهم شما چيز ديگري است.
در صحنه اي ديگر منزل مادرشوهرم را ديدم كه آشپزها ديگهاي غذا را آماده مي كردند. سفره افطار پهن بود و جمعيت زيادي بر سر سفره نشسته بودند كه ناگهان هلي كوپتري آتش گرفت و تكيههاي آن بر زمين ميافتاد. هر شخص خود را به كناري كشيده تا سالم بماند.
مزار شهید بهرام شهپریان
در گلزار شهدای بهشت زهرای (س) تهران
قطعه ۵۳، ردیف ۱۴۷، شماره ۹
بهرام واقعاً خودش را وقف کشور و انقلاب کرده بود. با آن جسارت مثالزدنی که داشت، هر کاری انجام میداد تا بار انقلاب روی زمین نماند. ایشان تا میتوانست به کشورهای مختلف مثل سوریه و لبنان و حتی ژاپن و جاهای مختلف میرفت تا چیزهای بیشتری یاد بگیرد و به همرزمانش یاد بدهد. اسکی رزمی را بهرام وارد آموزشهای سپاه کرد. یا اولین دورههای چتربازی در سپاه را بهرام پایهگذاری کرد. کلاً در بحث آموزش ید طولایی داشت. یک مدتی هم مسئول اعزام شده بود. البته من هیچوقت از مسئولیتهایش مطلع نمیشدم؛ چون در خانه حرفی از کارش نمیزد. بعد از شهادتش و در صحبتهای همرزمانش متوجه میشدم او فلان مسئولیت را برعهده داشته است. بهرام بیشتر در شهر حضور داشت و آموزش میداد، اما این موضوع باعث نمیشد از جبهه غافل باشد. مقارن با عملیات سریع خودش را به جبهه میرساند، اما، چون در پادگانهای آموزشی مسئولیت داشت، حضورش در جبهه به همان چند روز عملیات محدود میشد. چندین و چند بار هم در جبهه و هم در حین آموزشی مجروح شد. در عملیات فتحالمبین هر دو دستش شکست، سه بار هم ترورش کردند