سلام اے صاحب دنیا کجایے ؟
گل نرگس بگو مولا ڪجایے ؟
جهان دلتنگ رویت گشته بنگر ،،
تو اے روشنگر شبها ڪجایے ؟
شده حسرت به دلها قبر زهرا
چراغ مرقد زهرا ؛ ڪجایے؟
سه شنبه دیگری از راه رسید
جهت تعجیل در ظهور صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_35
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
❄️🍃🌹🍃❄️
@khademe_alzahra313
🔻شهادت مظلومانه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را خدمت امام زمان علیه السلام و دوستدارانشان تسلیت عرض می نماییم.
♥️ #اللهم_ارزقنا_شهادت ♥️
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد الصّادِقِ، خازِنِ الْعِلْمِ، الدّاعى اِلَيْكَ بِالْحَقِّ، النُّورِ الْمُبينِ، اَللّهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلامِكَ وَوَحْيِكَ وَخازِنَ عِلْمِكَ وَلِسانَ تَوْحيدِكَ، وَوَلِىَّ اَمْرِكَ وَمُسْتَحْفِظَ دينِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ
از غربتت چشمان ما را اختیاری نیست
بر رویِ قبرِ خاکی ات سنگ مزاری نیست
کاشانه ام آباد باشد ، قبرِ تو خاکی!
جانم به قربانت مرا دیگر قراری نیست
با این همه شاگرد ماندم از چه در کوچه
در شام فتنه عاشقی و جان نثاری نیست
اشرار یثرب ناسزا و هیزم و آتش
این رسم رسمِ بردنِ پرهیزکاری نیست
افتاده ای بر خاک کوچه ، بهتر از صحراست
حداقل در معبرت تیزیِ خاری نیست
خاکی شده پیشانی ات اما به رخسارت
از ضربِ سنگی تیز خونِ تازه جاری نیست
عمامه ات افتاد از رویِ سرت اما
دورت برایِ غارتت داد و هواری نیست
*گفت منصور دوانقی (لعنت الله علیه) بعد ازین هر کسی رو میخواستی بفرستی دنبالِ من هر ساعتی خواستی بفرست اما دو تا چیز و رعایت کن ...
یکی این که خانۀ من در داره اگه درب بزنید بیدارم .. چرا از دیوار اومدن ..
دوم ، این بد دهنُ دیگه نفرست سراغ من .. میخوام بگم امام صادق یه نفر یه حرف زد ، خیلی ناراحت شدی .. بمیرم برا اون بچه هایی که از کربلا تا شام همش ناسزا شنیدن ...*
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 فصل اول قسمت 3⃣1⃣ وژیلا حس کرد که راهی جز
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم
همت
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
فصل اول
قسمت3⃣1⃣
حاج احمد هم همین حس را داشت
محمود شهبازی ،عباس کریمی،سید
رضادستواره،علیرضاناهیدی،
مجتبی صالحی،اسماعیل
قهرمانی،جعفر جهروتی،و... همین
حس را داشتند.😔😔😞
محمود مرادی جانشین فرمانده
گردان ((انصار الرسول)) هم همین
عقیده را داشت که نوشت:😒😒
((وضعیت جنوب تجربه ی تازه ای
بود که در وهله ی نخست حس
کنجکاوی وسپس شیرینی و
حلاوت خاصی را در ما ایجاد
می کرد☺️☺️
پس از استقرار کامل کادر اصلی
تیپ،نیروهای بسیجی ورسمی
سپاه از تهران و سایر شهرها و
روستاهای کشور وارد دوکوهه
شدند.😊😊
حضور انبوه این نیروها به دلیل
تبلیغات و رسانه های گروهی بر
روی محور های جنوب صورت
می گرفت😊😊
در این میان من و دیگر نیروهایی
که از غرب امده بودیم مظلومیت
نیروهای مستقر در جبهه های غرب
را به خاطر می آوردیم.😔😔
🍂🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀🍂🍀
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 فصل اول قسمت3⃣1⃣ حاج احمد هم همین حس را داشت
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
فصل اول
قسمت 5⃣1⃣
ابراهیم همت گرچه غرق در کارهای
سروسامان دادن و راه اندازی تیپ
۲۷ لشکر محمد رسول الله و غرق
در آشناشدن با منطقه جنوب و
محاسن و معایب جنگیدن در
دشت با نیروهای دشمن بود😔
اماحتی یک لحظه هم خیالش از
یاد همسرش ،تنهایے،غربت و
مشکلات زندگے اش،خالی و آسوده
نبود😒😒😒
هر جا مے رفت و هر کارے مے کرد
ژیلا هم با او بود.😔😒
با او راه مے رفت.با او حرف مے
زد،با او سرما و گرما را تجربه
مے ڪرد و با او به دفاع از
کشورش مے پرداخت.😔😔
ژیلا هم همین طور بود .توے
خواب،توی بیدارے، توے
کوچه،توے خیابان و هرجا ڪه
بود ،هرجا ڪه خیالش مے رفت ،با
ابراهیم بود.😔😒
با همسرش ڪه تازه یڪ ماه بود با
او عروسے کرده بود و هنوز
نتوانسته بود ،با آرامش،بدون
دغدغه ی خاطر و به دور از
اضطراب ڪنارش بنشیند،😔😒😞
نگاهش کند،دست هایش را بگیرد و
سر بگذارد روے شانه هایش و
خستگے اش را بگیرد😔😒😞
ادامہ دارد...
🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
mohamadhoseinhadadian-@yaa_hossein.mp3
4M
⚫️حوزه علمیه تو بوده حسینیه تو
🎤 محمدحسین_حدادیان
🏴 تسلیت شهادت امام صادق علیه السلام
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
مراقبت های چله پنجم 👇👇👇 💫🌟هدیه اعمال خیرمان از طرف شهید روز به بقیه الله الاعظم عج 🌟💫 ✅ 1_ رفت
سلام علیکم💐
دهمین روز از چله 🌟 پنجم 🌟 مهمان سفره شهید 🌷 جواد اللهکرم 🌷هستیم.
#روایتی از #شهید مدافع حرم «جواد الله کرم»؛
💢امشب کمتر شوخی کنید، #شهادتم نزدیک است
#همرزم شهید: شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی میکردیم، جواد گفت: بچهها امشب کمتر شوخی کنید. تعجب کردم، به شوخی گفتم: «جواد نکنه داری شهید میشی» گفت: «آره نزدیکه» هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم. همه لحظهای سکوت کردند. یکی از بچهها دوربین آورد و گفت: «بگذار چند تا عکس بگیریم» قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد.
همرزم شهید: وقتی شهید امین کریمی با تیر دشمن روی زمین افتاد، جواد الله کرم هم تیر خورد ولی چیزی نگفت. بالاخره فرمانده باید خودش را جلوی نیروهایش سرحال نشان دهد. گذشت و بعد یک ساعت روستا کامل دست ما بود. به اتفاق آقا جواد انتهای روستا نشستیم و تازه وقت کردیم که از شهادت امین کریمی بغض کنیم. جواد الله کرم گفت: « #امین خیلی بچه خوبی بود، از اوایل پاسدار شدنش من می دونستم که #شهید میشه.» با تعجب پرسیدم: «مگه شما از اون موقع می شناختینش؟» گفت: «بله. من مربیشون بودم. از همون موقع می رفت دنبال جدیدترین اطلاعات و سختترین کارها و درست کردن پیشرفتهترین وسایل تخریب و خلاصه خیلی آدم مخلصی بود.» ما هم از همان دیدارهای اول میدانستیم تا چند وقت دیگر باید اسم #آقاجواد را اینطوری بنویسیم: « #شهیدجواد_الله_کرم».