eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
582 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امام زمانم... آقا برای تو نه ! برای خودم بد است هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا😔 من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین شاید غلام خانه زهرا کنی مرا @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
صبح‌بخیر هر صبحم را،🌤 به یڪ لبخندت پیوند مےزنم؛🌱 ڪه گردد عاقبتم🕊 ☺️🌹 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 🌷۳شنبه ها مهمان ائمه بقیع هستیم 🌴السلام علیک یا مولای یا علی ابن الحسین 🌴السلام علیک یا مولای یا محمد ابن علی 🌴السلام علیک یا مولای یا جعفر ابن محمد بنا به سفارش بزرگان اعمال مستحبی امروز رو هدیه میکنیم به ائمه بقیع و مادران بزرگوارشان @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@Panahian_ir4_5857087656499872140.mp3
زمان: حجم: 1.97M
🎵 غدیر سه روز است!! 🔻چطور دو ماه عزاداری می‌کنیم، سه روز نمی‌توانیم جشن بگیریم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامہ سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🌷🌹💐🌷🌹💐🌷🌹💐🌷🌹 فصل پنجم قسمت 2⃣9⃣ حاج آقا این طورے ڪ
زندگینامہ سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌷💐🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷🌹💐 فصل پنجم قسمت 3⃣9⃣ مے شنوے ڪه!این روزها ما بہ هر جاڪه مراجعه مے ڪنیم تا از رده هاے مافوق درباره ے هویت و تعداد یگان هاے ارتش عراق در منطقه ے محول شده بہ تیپ ۲۷محمد رسول الله (ص)و جبهہ ے غرب دزفول ڪسب اطلاع ڪنیم،همه جا به ما مے گویند:😢 نیروهاے عراقے در این منطقه عبارتند از :لشڪر۱مڪانیزه و لشڪر ۱۰زرهے عراقو نہ بیشتر.👌 همت گفت:لشڪر ۱مڪانیزه و لشڪر ۱۰زرهے عراق هم ڪه مشهور به القادسیه اند،تحت امر سپاه چهارم ارتش عراق یا همان قواے حطین اند.👌👍 فرمانده ے این سپاه هم با سرلشڪر هشام صباح فخرے است و مے دونے ڪہ عقبه ے این سپاه در شهر العماره و در مجاورت مرز بین المللے فڪه است.👌 و قرارگاه تاکتیکے سپاه چهارم ارتش عراق هم در منطقه ے برقازه یعنی در ارتفاعات مرزے میشداغ است👌 حاج احمد گفت: پس اولویت اول ما در این عملیات بایستے نفوذ در قلب نیروهاے دشمن و منهدم کردن و بہ هم زدن این لشڪر مهم دشمن و نابود کردن تجهیزاتش باشد.👌 همت گفت:البته ولی این دفعه بہ نظر میاد ڪار مشکل ترے در پیش داریم.😢 حاج احمد گفت:اول باید اطلاعات دقیق ترے از مواضع،تعداد،تنوع و توان آتشبارے این قبضه هاے مرگبار بہ دست بیاریم و باید بتونیم توے این لشڪر با همہ ے پیچیدگی هاش نفوذ ڪنیم و ضربات ڪوبنده ے چریڪے بہ آن وارد ڪنیم و گرنه....😢 و گرنہ حمله ے مستقیم و از روبه رو ، باعث شڪست ما خواهد بود.👌 حاج احمد گفت: منظور من،همین بود.👍 خب،پس نیاز به شناسایے بیشتر و دقیق تر مواضع ونیروهاے دشمن داریم👌 حتما.☺️ حاج احمد متوسلیان و حاج ابراهیم همت، پس از این گفتگو ، در اولین فرصت نزد حسن باقرے رفتند تا ببینند ڪه چه کار باید بکنند؟ ادامه دارد....🌹
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامہ سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌷💐🌹🌷💐🌹🌷💐🌹🌷🌹💐 فصل پنجم قسمت 3⃣9⃣ مے شنوے ڪه!این رو
زندگینامہ سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 💐🌷🌹💐🌷🌹💐🌷🌹💐🌷🌹 فصل پنجم قسمت4⃣9⃣ بعد از دوسه شب فاطمه خانم هم رفت. چندروز دیگر،روزها آمدو شب ها رفت و ژیلا را تنها گذاشت.😢 ژیلا دوباره با مهدے و با ترس ها و تردید هایش در اندیمشک تنها مانده.😞در دزفول، در شب ها و روزهاے بمباران اندیمشک و دزفول.😢 مرا مے ڪشے از فراق خویش ابراهیم!😞😔.....نیستے ڪه خلوت اشڪ هاے مرا ببینے بر سرماے دلم و چشم به راهے ام مرهمے بڱذارے ابراهیم!😢 تو آن جا، مے دانم در میان آتشے ڪه در دل دارے و در پیرامون خویش،بی هراس اما مضطرب، به هرسوی مے دوے و من این جا تمام اضطراب هایت را بر شانه هاے ناتوان خود حمل مے ڪنم و دورے ات را به امید دیدار دیگر تاب مے آورم.😭😔😢 من دور از تو ڪے بوده ام ڪه جایے براے گلایه باشد ژیلا.😢وقتے تو همه جا و همه وقت در پیش چشم هاے منی؟☺️ در سنگر، در منطقه، در ڪوه و دشت و هر ڪجایے ڪه باشم و هستم،تو هم هستے با من ، به یقین!!🙂👌 ابراهیم!😊 به مادرم زنگ بزن .بگو دست ڪربلایے را بگیرد و دوتایے چند روزے بیایند این جا.😢ما نمے توانیم برویم،آن ها ڪه مے توانند بیایند.👌😢 چشم، زنگ مے زنم . همین امروز مے روم زنگ مے زنم.شاید هم ڪه بتوانند بیایند.☺️ ان شاالله !مے آیند.مطمئن باش!😉👌 یک ساعت بعد ژیلا به مادرشوهرش ،نصرت خانم زنگ زد و پس از سلام و احوال پرسے به تأڪید گفت:((ابراهبم گفته بیایید این جا.مے خواهم ببینمتان.))☺️ نصرت گفت:((پس بگو حسین جهانے را بفرستد دنبالمون .))👌 ژیلا گفت:((شما با آقاجان آماده باشید.حسین جهانے مے آید دنبالتان. مے آید در خانه تان.))☺️👌 چشم ما آماده مے شویم .بیاید.👌 ادامہ دارد....🌹 ادامہ این داستان ان شااللہ فردا در کانال