eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣️ ❣️﷽ ❤️ 🍃ای درد سینه سوز دلم را علاج، 🌸تاریکْ خانه‌ی نفسم را سراج، 🍃دنیای ما بدون حضورت جهنم است 🌸دردم تویی، علاج تویی، احتیاج 💕 ⚘أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚘ @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
زندگــی از آغاز می‌شود ✨ آنانڪہ یڪ عمر مرده اند ، 🍁 یڪ لحظہ هم شهید نخواهند شد☝️ روزتون متبرک با 🌹 @khademe_alzahra313
سلام ✨صبح روز سه شنبه تون پر از خیر و شادی و برکات ☀️امروز متعلق است به امام سجاد، امام محمدباقر و امام جعفرصادق علیهم السلام 🎁مهمانشون هستیم ان شاء الله با آگاهی ، کارهامون رو با نیت الهی انجام و به این بزرگواران هدیه می دهیم ✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا شرکت در این طرح ، خواندن ادعیه امروز، لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن و... ✨غذای غیر نذری نخوریم حتی میوه یا آب خوردنمون با نیت باشه خلاصه تو خونه های ما همه فقط غذای حضرتی می خورند (غذای جسم و روح) 💫هدیه هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله دعای روز سه شنبه: https://eitaa.com/womanart2/82 زیارت روز سه شنبه: https://eitaa.com/womanart2/83 ✨✨✨✨✨✨✨@khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی گفت می‌خواهد برود از شنیدن حرف‌هایش تعجب کردم!! گفتم اصلاً به شما نیاز نیست که بخواهید به آنجا بروید. شما روحانی هستید و می‌توانید همین‌جا بمانید و مردم خودمان را هدایت کنید😊 اما می‌گفت رفتن به جمع برایم تکلیف است. چطور من روی منبر می‌روم و به مردم می‌گویم این کار را بکنید و این کار را نکنید بعد وقتی از منبر پایین می‌آیم خودم این کارها را انجام ندهم.⁉️ می‌گفتم الان پسرمان حسین کوچک است و دوست دارم شما در خانه کنارش باشید. می‌خواهم همیشه شما را ببیند و شما را الگوی خودش قرار دهد و شبیه شما شود.😌 اما شهید می‌گفت من الگوی خوبی برای حسین نیستم و حسین الگویش باید (عج) و (ع) باشد نه من☝️ پسرم الان نزدیک به چهار سال دارد. به هرحال مخالفت کردم و گفتم الان برای رفتنتان خیلی زود است. الان ما اول راه و زندگی‌مان هستیم اگر می‌شود چند سال دیگر بروید.🌸 ایشان اینگونه توضیح می‌داد که فکر کن الان امام حسین(ع) به ما نیاز دارد، من می‌توانم بگویم (ع) الان صبر کنید چون من اول زندگی‌ام هستم و چند سال دیگر می‌آیم❗️ اصلاً شاید چند سال دیگر به من نیاز نداشته باشند. وقتی گفتم بچه‌مان کوچک است گفت امام حسین(ع) هم بچه کوچک داشت و شما می‌خواهید فردا به حضرت فاطمه(س) بگویید به وظیفه‌ام عمل نکردم چون بچه‌ام کوچک بود.❗️ «شاهدان عینی می‌گویند مصطفی پس از شهادت چشمانش را باز می‌کند و به همرزمانش لبخند می‌زند🕊» راوی: همسر محترم شهید مدافع حرم مصطفی خلیلی🌹
از خصوصیت بارز شهید اهتمام فراوان او به نماز اول وقت بود. به نماز شب اهمیت می داد و همسرش در این زمینه می گوید: «از صدای قرآن خواندن و گریه کردنش می فهمیدم که برای نماز شب بیدار شده است». همیشه بیش از سخن گفتن، با عمل خود بر دیگران تأثیر می گذاشت. به پدر و مادرش بسیار احترام می گذاشت. شهید اهل صله رحم بود و اگر کسی مریض می شد، به عیادتش می رفت. همسر شهید می گوید: «هیچ وقت انتظار کمک از شخصی را نداشت و توکلش فقط به خدا و امام زمان(عج) بود. همیشه در کارهای خانه به من کمک می کرد و خیلی برای پسرمان وقت می گذاشت».
همسر شهید می گوید : 👇 👇 ما یک بار با هم به تهران سفر کرده‌ بویم و سری هم به گلزار شهدا زدیم. شهیدی در بهشت زهراست که همیشه از قبرش بوی گلاب می‌آید. آنجا به آقا مصطفی گفتم از این شهدای خاص خیلی خوشم می‌آید. گفت که شهدا همه خاص هستند. گفتم مثل این شهید که از مزارش بوی گلاب می‌آید یا مثل شهید حقیقی که هنگام شهادتش خندید؛ از این ویژگی‌ها خیلی خوشم می‌آید. زمانی که همسرم شهید شد دوستانش می‌گفتند ما او را به عقب آوردیم و داخل کیسه‌ای گذاشتیم. بعد که گروه فاطمیون می‌آیند و می‌گویند ما می‌خواهیم مصطفی را ببینیم. کیسه را باز می‌کنند و صدای داد و فریاد بلند می‌شود که بروید دکتر بیاورید. بعد دوستانش که می‌آیند ببینند چه شده می‌گویند مصطفی چشمانش باز بود و لبخند می‌زد و همه فکر کرده‌اند او زنده است. می‌گویند شهدا مقامشان را در آن دنیا می‌بینند به همین دلیل هنگام شهادت لبخند می‌زنند.   من خیلی به آقا مصطفی افتخار می‌کنم. به قول آقا، شهدا در زمان حیاتشان از اولیاء‌الله هستند. من به این یقین پیدا کرده‌ام که واقعاً ایشان در زمان حیاتشان از اولیاء‌الله بود. از زمانی که من این تصمیم را گرفتم و به ایشان رضایت دادم که برای جهاد بروند تا همین الان که چندین ماه از شهادتش می‌گذرد حتی آن لحظه که به من گفتند شهید شده یک لحظه هم در ذهنم نیامده که کاش نمی‌گذاشتم برود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمانی که پیکر همسرم را آوردند به حسین گفتم پدرت شهید شده است. خودش به پسرمان گفته بود می‌روم دشمنان امام حسین(ع) را بکشم و شب‌ها برایش از امام حسین و یارانش می‌گفت. زمانی که شهید شد حسین خیلی بی‌قراری پدرش را می‌کرد، می‌گفت پس پدرم کجاست و چرا نمی‌آید؟ قول می‌دهم اگر بیاید من دیگر اذیتش نکنم. پدرش خیلی اهل عطر بود و حسین هم همینطور شده بود. به خودش عطر مالید و گفت وقتی بابا آمد می‌خواهم بگویم مرا بو کند. وقتی پیکرش را آوردند دوستان مسجدی‌شان هم آمدند و بالای پیکرش بیقرار بودند و حسین شوکه شده بود و می‌گفت مامان چرا به من دروغ گفتی؟ اگر بابا شهید شده پس چرا اینها گریه می‌کنند. برای شهید که گریه نمی‌کنند.
❗️ 🍃در محضر آیت الله بهجت : راه خلاصی از گرفتاری ها منحصر است به (عج)، نه دعای همیشگی و لقلقه زبان، بلکه دعا با خلوص و صدق نیت! ✨✨✨ 🍃 مستی، نه از پیاله نه از خم شروع شد 🍃 از جاده سه شنبه شب قم شروع شد ... 🔸 @khademe_alzahra313
🍁 هی با دلم دو قدم نزدیک می‌آیم دوباره می‌ایستم؛ دوباره دو قدم، دوباره ایست... دارم فکر می‌کنم، به همین روزهایی که حرم نیستم 🍀 به همین لحظه‌‌ها که هوای دیدن ضریح، قلبم را پر کرده زیارت که جای خود؛ چقدر حتی با همین امید دیدار 🌸 قشنگ‌تر است . . . از دور بشنوید امام خوبم، 💜 سلام ساده‌ی عاشقانه‌ام را : ✋💚 اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری اَلصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃 ڪلیڪ ڪنید 👇 🌺🍃 @khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_بیست_سوم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا زینب :حنانه میای بریم مشهد ؟ -آره عزیزم ز
با اتوبوس میرفتیم مشهد اما من فقط بغض و سکوت بودم بالاخره رسیدیم شهر مشهد اول رفتیم یه هتل منو زینب تو یه اتاق بودیم زینب : حنانه یه ذره استراحت کنیم ناهار بخوریم بریم حرم -دیر نیست ؟ زینب: خب خسته ایم یه ذره استراحت کنیم تا عصر میمونیم حرم -باشه بزور برای جلوگیری از ضعف کردن چند قاشقی خوردم هتلمون نزدیک حرم بود ورودی حرم بودیم زینب گفت باید اذن دخول بخونیم من عربی بلد نبودم ماتمم گرفته بود چه جوری بخونم انگار یکی از تو درونم داشت اذن دخول میخونه وارد صحن رضوی شدیم همین که چشمم به گنبد طلا خورد اشکام جاری شد زینب سلام امام رضا(ع) را بلند خوند منم باهاش تکرار کردم زینب پاشد نماز بخونه اما من نماز خوندن بلد نبودم 😫😫 زینب :حنانه میای بریم جلو -نه من میترسم خیلی شلوغه زینب: باشه پس تا تو نماز بخونی منم میرم زیارت - باشه زینب که رفت زانوهام بغل کردم و گفتم آقا شهدا منو آوردن اینجا من نماز خوندن بلد نیستم خودت کمکم کن .. ✍ نویسنده : بانو.....ش   📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده @khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_بیست_چهارم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا با اتوبوس میرفتیم مشهد اما من فقط بغض و سکو
اون چندروز منو زینب همش میرفتیم حرم فقط ی بار زینب بازار رفت برای خرید زغفران و انگشتر اما من نرفتم اون چندروز مشهدمون سریع گذشت وقتی از مشهد برگشتیم رفتم اسممو کلاس رزمی کاراته ثبت نام کردم نماز خوندن شده بود غمم واقعا بلد نبودم نماز بخونم 😫😫 دستام تو هم قلاب کرده بودم خدایا من باید چیکارکنم تانماز بخونم خودت کمکم کن تو همون حالت گریه، خوابم برد خواب دیدم تو شلمچه ام 😭😭 یه جمع از برادران بسیجی اونجا بودن یه آقای بهم نزدیک شد و گفت : سلام خواهرم تو حسینه نماز جماعت هست شما هم بیا -آخه من نماز خوندن بلد نیستم شما بیا یاد میگیری -ببخشید حاج آقا شما کی هستی؟ من محمد ابراهیم همتم به سمت حسینه رفتیم حاج ابراهیم ایستاد ذکرای نماز بلند گفت منم میخوندم تو خواب نماز خوندن یاد گرفتم بعداز اتمام نماز حاج ابراهیم رو به سمتم کرد و گفت :خانم معروفی من برادرتم همیشه تا زمانی که چادر مادرم سرته من برادرتم هرجا کم آوردی بهم متوسل شو صدام کن حتما جوابتو میدم یهو از خواب پریدم اذان صبح بود رفتم وضو گرفتم قامت بستم برای نماز صبح بدون هیچ کم و کاستی تمام ذکرها یادم بود بدین ترتیب نماز خوندن توسط حاج ابراهیم همت یاد گرفتم چندماهی از ماجرای نماز میگذشت احساس میکردم چشمم تار میبینه از یه دکتر چشم وقت گرفتم فردا نوبت دکترمه .. ✍ نویسنده : بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده .. @khademe_alzahra313
🌹بخوان دعای فرج را که دست غیب خدا 🌹حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد... 🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...🌟 به رسم هرشب:الهی عظم البلا⚡️ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣️ ❣️﷽ ❤️ 🍂بی تو تر از برگ خزان 🌾بی تو کمرنگ تر از صورتِ آب💧 🍂 بی روح تر از قالب سنگ 🌾بی تو جان آمده تنگ💔 🍂نور خورشیـ☀️ـد متاب 🌾هست بر ساحل دل ماسه های و ماتم که به جا مانده ز دریای فراق💕 به بشتاب...! 🌸🍃 @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
ای ...!🕊 و طݪوع هر چہ ڪه خوبے براے ☝️ ما را هميڹ بس اسٺ ڪه دݪ بسته شمایـیم...♥️✨ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا