eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
609 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸 ♡ مقیم خاک جنّٰاتُ النَّعیمم گدای آستان بوس کریمم ♡ از آن روزی که چشمم بازکردم نمک پروردهٔ عَبْدُالْعَظیمم @khademe_alzahra313
✨🌷﷽🌷✨ 🍃🌸🍃زندگینامه حضرت عبدالعظیم حسنی ❇ حضرت عبدالعظیم حسنى (علیه‌السلام)در چهارم ربیع الثانى سال ۱۷۲ هجرى در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبدالله بن علی،‌از نوادگان امام حسن مجتبى (علیه‌السلام) است كه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد.    🌟 حضرت عبدالعظیم ‌از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین (علیهم‌السلام) و نیز از چهره‌هاى بسیار محبوب و مورد اعتماد نزد اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) به شمار می‌رفت. دوران وى گرچه عصر حاكمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیرى نسبت به شیعیان بود, ‌ولى مدافعان دین و حافظان مكتب كه روایات امامان را ثبت و نقل می‌كردند نقش عمده‌اى در پاسدارى و صیانت از فرهنگ والاى اهل بیت (علیهم‌السلام) داشتند و این بزرگوار یكى از سنگربانان عقیده تابناك تشیع محسوب می‌شد كه در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار (علیهم‌السلام) سخت كوشا بود. ستایشهاى فراوان ائمه (علیهم‌السلام) از وی, نشان دهنده‌ى شخصیت والاى علمى و معنوى وى می‌باشد. 🍃« شیخ محمد شریف رازی» پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) نسبت به ساحت ائمه معصومین (علیهم‌السلام) چنین می‌نویسد: « رفتار و عادت كریمانه حضرت عبدالعظیم(علیه‌السلام) این بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد یا امام هادی(علیها‌السلام) می‌شد با كمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع در حالیكه دست‌هاى خود را از ردا بیرون آورده بود،‌با كمال ادب به محضر آن امام سلام می‌كرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیك خود می‌خواند و در كنار خویش می‌نشاند؛ به حدّى كه زانوى مباركش به زانوى مبارك امام می‌چسبید و امام كاملاً از احوال او سؤال می‌كرد كه این موجب غبطه دیگران می‌شد. 🍃شیخ صدوق «رحمت الله علیه» در كتاب « كمال‌الدین» می‌نویسد: وقتى كه حضرت عبدالعظیم (علیه‌السلام) خدمت امام هادی(علیه‌السلام) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود،‌امام فرمودند: ‌تو از دوستان حقیقى ما هستی. مؤلف كتاب «جنة النعیم» می‌گوید: شخصى به نام ابا حماد رازى ـ از شیعیان و موالیان شهر رى ـ با وجود مشكلات آن زمان به سامراء‌ رفت و خدمت امام زمانش حضرت على النقى (علیه‌السلام) رسید و مسائلى را پرسید. ‌امام ضمن پاسخ به مسائل او فرمود:« اى ابا حماد! هر گاه مشكلى از امور دینى برایت پیش آمد،‌جواب مشكل خود را از عبدالعظیم حسنى بخواه و سلام مرا به او برسان» 🌟در فضیلت زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) به این روایت بسنده می‌كنیم: مردى از اهل ری، خدمت امام هادی(علیه‌السلام) رسید. امام از او پرسیدند،‌كجا بودی؟ گفت به زیارت سیدالشهدا(علیه‌السلام) رفته بودم. ‌حضرت فرمودند:‌ بدانكه اگر قبر عبدالعظیم حسنی (علیه‌السلام) را زیارت كنى گویا حسین بن علی(علیه‌السلام) را زیارت كرده‌ای. 🌟🌺🌟 امام رضا(علیه‌السلام)خطاب به حضرت عبدالعظیم حسنى چنین فرمودند: « اى عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خودشان راه ندهند. آنان را به راستگویى و امانت دارى و سكوت و ترك مجادله در كارهاى بیهوده و دیدار و توجه به یكدیگر سفارش كن،‌چرا كه اینها مایه نزدیك شدن به من است» 📚 امامزادگان رى ،‌ج ۱،‌ ص ۷۸ 💖✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💖✨وآلِ مُحَمَّدٍ 💖✨وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی رفتم دانشگاه و سراغشو را گرفتم، گفتند به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته است و چند روز بعد دوباره جهت بررسی وضعیتش به دانشگاه رفتم که بازم نبودند. یکی از دوستانش گفت که سیدیوسف روزهای پنجشنبه و جمعه توی یک کوره آجرپزی کار می کنه و وقتی علتشو پرسیدم گفت : اونجا یه خانواده مستضعف هست که پدرشان فلج می باشد و مادرشان هم با سختی کارگری می کند و شش سرعائله اند، سیدیوسف درامد خودشو به اون خانواده می داده و هیچکس هم اطلاعی نداشت. 🌷
سید یوسف کابلی آبان 1335 در شهر چالوس و در خانوادهای متعهد به اسلام، چشم به دنیا گشود. از کودکی با قرآن و اهلبیت(ع) انس گرفت. به همت مادرش قرآن حفظ میکرد و قبل از این که به مدرسه  برود، تعداد زیادی از سوره های کوچک قرآن را حفظ بود. ابتدایی را در مدرسه ی شاپور و دبیرستان را در دبیرستان شریعت شهر چالوس گذراند. بسیار با استعداد و باهوش بود، تا آخر تحصیل نمرهی کمتر از 18 نداشت و همیشه شاگرد ممتاز کلاس بود. با معلمها و دوستانش بحثهای جنجالی علمی راه میانداخت. خیلی وقتها نادرستی قضیه های ریاضی کتاب درسی را اثبات میکرد و شگفتی دبیرهایش را برمیانگیخت. بیشتر اوقات در خانه میماند و کتاب میخواند. به کتابهای علمی و مذهبی علاقه داشت. واقعه ی کربلا را بارها با علاقه میخواند و گریه میکرد. ورزش هم میکرد و در کاراته کمربند سیاه گرفته بود. سال 1355 در مهندسی مکانیک دانشگاه علم و صنعت قبول شد. دانشگاه، شکل جدیدی به شخصیتش داد. فعالیتهای اجتماعی – مذهبی را آنجا شروع کرد. روحیات مذهبی و هوشیاریش، او را به مبارزه و فعالیتهای سیاسی کشاند. در بحبوحه ی انقلاب به چالوس برگشت و به برپایی راهپیماییها، پخش اعلامیه های امام، مبارزه با ساواکیها، برگزاری جلسات سخنرانی، ساختن مواد منفجره و تصرف شهربانی پرداخت. دانشگاهها که باز شد به تهران برگشت. سید یوسف در دانشگاه و در کنار تحصیل به عنوان یک بسیجی با سپاه همکاری میکرد و در مساجد نیروهای مردمی اسلحه شناسی یاد میداد. خرداد 59 انقلاب فرهنگی موقتاً دانشگاهها را تعطیل کرد. سید یوسف برای اینکه مفیدتر و در خدمت انقلاب باشد. هفتم تیر 59 به عضویت رسمی سپاه درآمد.
اواخر زمستان 60 و پس از مداوای نسبی به جبهه برگشت و در عملیات فتح المبین و سپس در بیت المقدس شرکت کرد. علیرضا ناهیدی یک گردان توپخانه ی غنیمتی عراقیها را به او سپرد تا برای عملیات بیت المقدس راه اندازیش کند. با این که پای راستش به شدت آزارش میداد، این ماموریت را انجام داد و در مدتی خیلی کوتاه توپهای 122م.م را آمادهی عملیات کرد. سید یوسف کابلی از جمله فرماندهان موفق و موثر در شکل گیری و سازماندهی توپخانهی لشکر 27 حضرت رسول (ص) بود. به همین خاطر باید او را یکی از بنیانگذاران توپخانه سپاه برشمرد. بعد از این که لشکر 27 از لبنان برگشت، در عملیاتهای مسلم ابن عقیل (ع) مسئولیت عملیات توپخانه ی قرارگاه نجف اشرف را عهده گرفت و در عملیات والفجر مقدماتی، معاون طرح و برنامهی تیپ ذوالفقار بود و در والفجر یک، حاج همت او را به عنوان فرمانده تیپ سلمان لشکر 27 برگزید. در این عملیات، تک تیراندازهای عراقی سید یوسف را در محاصره انداختند و زانوی پای راستش که فلج بود دوباره به شدت مجروح شد. در والفجر 3 حاج همت او را به عنوان معاون تیپ پیاده مکانیزه ذوالفقار لشکر و در والفجر 4 و خیبر و بدر، پس از شهادت علیرضا ناهیدی، فرماندهی تیپ ذوالفقار لشکر برگزید. بعد از عملیات بدر دوباره برگشت دانشگاه و درسش را تمام کرد و مهندس مکانیک شد. موضوع پایان نامه اش طراحی و ساخت ماسوره ی خمپاره بود؛ یکی از نیازهای جبهه و جبهه که متاسفانه ناتمام ماند. بلافاصله پس از اتمام درس به جبهه برگشت و در عملیات کربلای 4 و کربلای 5 شرکت کرد. او مسئولیت راه اندازی یگان ذوالفقار تیپ تازه تاسیس 110 خاتم الانبیاء (ص) تهران را قبول کرده بود که شهید شد.
یکی از همرزمانش روایت میکرد: عملیات کربلای 5 تازه شروع شده بود و کابلی به خط رفته بود که بچه های یگان ذوالفقار را سر و سامان بدهد. ازسر شب تا سحر با آن پای مجروح راه رفت و کار کرد. سپیده ی صبح را که دید در یکی از سنگرهای خط مقدم شلمچه به نماز ایستاد. نافله ی صبح را خواند و در حال ادای نماز صبح بود که تیر مستقیم تانک دشمن سنگرش را به آسمان برد. بعد از سالها جهاد در جبهه های کردستان و جنوب، سرانجام مهندس سید یوسف کابلی در سحرگاه روز هجدهم بهمن سال 1365 به درجه رفیق شهادت نائل آمد. مزار او در بهشت زهرای تهران است.
* وصیت نامه ... امیدوارم که خدای متعال، رحمت خود را نصیب بنده گناه کار خود بفرماید و مرا به آرزوی قبلی خود یعنی شهادت فی سبیل الله برساند که (این را) تنها راه نجات خود میدانم و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گنهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به خصوص حضرت سید الشهدا (ع) بروم، من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این انقلاب گذاشتم به این دلیل است که خود را بدهکار انقلاب و اسلام میدانم و انقلاب اسلامی بر گردن بنده، حق زیادی داشته که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| عظمت حضرت عبدالعظیم 🔺در روایات آمده است که زیارت امام حسین علیه‌السلام در میان امامان دیگر از درجه بالاتری برخوردار است. با این وجود اگر کسی نتوانست به زیارت اباعبدالله علیه‌السلام برود، حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام را زیارت کند که از ثواب زیارت کربلا بهره‌مند می‌شود. کربلا را با خودت تا شهر ری آورده ای وَه چه نزدیک است با تو کربلا ، عبدالعظیم (ع) 🗓 به مناسبت سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ من جز تو کسی در دو جهان یار ندارم ❣ عصرجمعه،فرج وسلامتی ان حضرت باهم بفرستیم صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🌹اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج @khademe_alzahra313 بنده حقیر رو هم دعا کنید☺️
سلام علیکم بزرگواران عذر میخواهیم ادمین داستانمون گویا نیستن امشب ،اگر دسترسی داشتیم امشب اگر نشد ان شاءالله شب دیگه داستان رومیزاریم🌸🌸 سپاس از همراهیتون❤️
🌷✨﷽✨🌷 ✅شب سردی بود... ✍️زن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مى‌خريدند . شاگرد ميوه‌فروش ، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت . زن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوه‌هاى خراب و گنديده داخلش بود . با خودش گفت : «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونه . » مى‌توانست قسمت‌هاى خراب ميوه‌ها را جدا كند و بقيه را به بچه‌هايش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هايش شاد مى‌شدند . برق خوشحالى در چشمانش دويد... ديگر سردش نبود! زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوه‌فروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! » زن زود بلند شد ، خجالت كشيد . چند تا از مشترى‌ها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را كشيد و رفت. چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! » زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت : « اينارو براى شما گرفتم . » سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار . زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم . زن گفت : « اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسان‌ها و احترام گذاشتن به همه آنها بى‌هيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچه‌هات بگير . » زن منتظر جواب زن نماند ، ميوه‌ها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌كرد . قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست 💠【به ما بپیوندید 】↷ ____🍃🌸🍃 @khademe_alzahra313
🌹بخوان دعای فرج را که دست غیب خدا 🌹حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد... 🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...🌟 به رسم هرشب:الهی عظم البلا⚡️ @khademe_alzahra313
✨ نورانیت و زیبایی صورت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: « من کثرت صلاته بالیل حسن وجهه بالنهار؛ هر که بیشتر نماز شب بخواند هنگام روز زیبا و نورانی است.» 📚 فضایل و آثار نماز شب، به نقل از نهج الفصاحه ص 580 ✅نماز شب رو به نیت از شهدا و جمیع اموات مومنین هدیه کنیم به امام زمان عج به نیت تعجیل در فرج.... ...💚 💚.....
برای همدیگه دعاکنیم☘😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام مولای ما ، مهدی جان چه دلنشین است صبح را با نام شما آغاز کردن و با سلام بر شما جان گرفتن و با یاد شما پرواز کردن ... چه روح انگیز است با آفتاب محبت شما روییدن و با عطر آشنای حضورتان دل به دریا زدن و در سایه سار لبخند زیبایتان امید یافتن ... شکر خدا که در پناه شماییم ... @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
ڪاش می شد بچہ ها را جمع ڪرد سنگر آن روزها را گــــرم ڪرد ... جمعه ازراه رسید ویادشهدابا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khademe_alzahra313
🌴 ها مهمان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هستیم ... 🌼🌱اعمال مستحبی امروز را تقدیم به وجود مقدس پیامبر وپدر و مادر بزگوارشان میکنیم السّلام علیک یا مولای یا رسول الله ورحمة الله و برکاته 🌿🌿💚🌿🌿💚🌿🌿💚 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰شهیدی که روز تولد و روز# شهادتش یکی است 🔸وقتی برادر كوچكش (سید محمد) شهید شد، من خیلی بی‌قراری می‌كردم. سید رسول به من گفت: اگر شما فرزند دیگری داشتید، اینقدر بی‌قراری نمی‌كردید، چون من هم شوم، شما خیلی تنها می‌شوید😔 🔹یكی از دوستانم شهید شده، ولی كودكی از خود به یادگار گذاشته است. به او گفتم: پسرم، ازدواج تو مانعی ندارد، ولی هم سن تو كم است و هم اینكه هنوز چند ماهی از برادرت نمی‌گذرد. در ضمن در این اوضاع جنگ و جبهه كه نمی‌شود ازدواج كرد. 🔸سید رسول گفت: مادرم، ازدواج من از سر نیست❌می‌دانم در آینده شهید خواهم شد، قصدم داشتن فرزندی است كه از من برای شما باشد. وقتی فرزندم شش ماهه شد من به شهادت میرسم🌷 و دقیقا در شش ماهگی فرزندش به شهادت رسید.» 🔹سید رسول دوست داشت با دختری ازدواج كند كه با ایمان و از و سیده باشد. زیرا بر این باور بودكه خواهر شهید به خوبی انقلاب را درك كرده👌 و می‌داند چه دارد. به روایت: مادربزرگوارشهید ولادت : ۱۳۴۳/۸/۲۰ یزد شهادت : ۱۳۶۴/۸/۲۰ جاده اهواز_خرمشهر؛ اصابت ترکش