eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
•💔• •°لَوْاَدْرَكْتُهُ‌لَخَدَمْتُهُ‌اَيّامَ‌حَيَاتِے! اِمام‌حُسِين‌؏فَرمود:اَگرزَمان‌ حَضرَت‌مهدى‌عج💔 رادَرك‌میكردم،تمام‌عمر خِدمتگزارش‌بودم! اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج @khademe_alzahra313
ولادت 🍃باران نرم نرمک به تن شهر میزند و جان درختان را جلا میدهد. گوش کن! چه عاشقانه در گوش مردم این شهر میکند. میشنوی؟ پیغام آسمانیان را برایمان آورده. هر قطره اش دنیایی از حرف های ناگفته با خود دارد❣ 🍃اولین قطره ای که روی دستم میچکد پیکی ست که خبر از آورده از اولین های هفت سال پیش. آن موقع که هیاهوی گوش زمانه را کر کرده بود، کفتار ها به گرد زوزه می‌کشیدند زمان غرش شیران بود🌹 🍃اولین هایی که رفتند و صدای شان آهسته در این حوالی پیچید خبر پروازشان هم آهسته به گوش بعضی ها رسید. کوچ ابوخلیل نیز آهسته رخ داد ، در ، آن زمان که صدای پای به گوش می‌رسید😔 🍃قطره های دیگر خبر از شقایق های دیگر می‌آورند ولی من هنو گوش سپردم به نوای همان قطره اول. بوی پیچیده در این حوالی، بوی . . 🍃قطره میخواهد آخرین گفته هایش را هم بر دلم حک کند که میگوید: تا نباشی شهید نمی‌شوی‌. دنباله اش هم مرا بیتی مینوشاند: منزل وصل پس از رد شدن از است وصل اگر می‌طلبی روی خودت پا بگذار😓 🍃همه ‌معادلاتم را همین یک بیت بهم می‌ریزد کسی آهسته در گوش دلم نجوا میکند: رسول زمین...آقا رسول صدایمان را داری؟ اینجا زمین‌گیر شدیم کاری بکن، میشنوی چه میگوییم؟ 🎈🎁 ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز تولد @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_هفتاد_ششم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا اون چهارروز با آشفتگی من گذشت بالاخره شب ا
تو سال ۹۴کلا زندگیم عوض شد زینب راهی کربلا شد و من با اشک راهیش کردم خودمو هزاربار لعنت کردم که چرا سفر دوم کربلا را نرفتم تو این مدت منم پیگیر خادم الشهدا بودم تو سایت کوله بار عضو شدم شهریور ماه بود که باهام تماس گرفتن که کلاس خادمی داریم من همه ی آرزوم بود که خادم طلائیه و شلمچه باشم اما وقتی تو کلاس خادمی گفتن شرهانی قیافم 😐😐😐😣😣 دیدنی شد ای بابا شرهانی کجاست من اصلا این منطقه را نمیشناختم عجبا خدایا شانس پخش میکردی من کجا بودم رفتم خونه مامان :حنانه چته دختر؟ کشتی هات غرق شده ؟ -خادمیم افتاده شرهانی مامان:بسلامتی خب چته -من دوست داشتم طلائیه یا شلمچه باشم مامان :خدا خیر و صلاح آدما را بهتر میدونه برو لااقل یه ذره درمورد منطقه شرهانی تحقیق کن ببین کجاس و چی داره تا ی شناخت ازش داشته باشی -باشه ..... نویسنده: بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده @khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
#بسم_رب_الشهدا #قسمت_هفتاد_هفتم #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا تو سال ۹۴کلا زندگیم عوض شد زینب راهی کرب
چادرمو گذاشتم رو چوب لباسی پشت لب تاپ نشستم سرچ کردم منطقه جنگی شرهانی مطلب مخصوص خود منطقه شرهانی بود یادداشت کردم شرهاني لفظ عربي است كه برخي از اسامي مردان عرب شرهان است و يك طايفه بزرگ در بين اعراب شرهان مي باشد و از نظر لغوي به معني گوشت جدا شده از استخوان است و اگر با ( ح ) يعني شرحاني نوشته شود مفهوم گستردگي را دارد . به هر حال شرهاني مفهوم چيزي واضح و بدون غل و غش را مي رساند. شرهاني در اوج ارتفاعات جبل الحمرين ( كوههاي سرخ ) واقع شده است .جبل الحمرين رشته ارتفاعاتي است كه از شهر مهران بصورت نواري طبيعي موازي با مرز ايران و عراق بوجود آمده و دقيقا تا منطقه شرهاني ختم مي شود . از شرهاني به سمت فكه ارتفاعات سهل العبور شده تا حدي كه در فكه منطقه بصورت دشت وسيع در مي آيد . از ويژگيهاي طبيعي شرهاني وجود گلهاي سرخ ( شقايق ) در فصل بهار است در شرهاني حدود 5 ماه از سال هوا بسيار معتدل و بهاري و ساير ايام هوا گرم و سوزان است . از نظر ويژگي‌هاي مصنوعي در محل يادمان ، اقدامات زيادي از جمله برپايي پرچم كه به اعتقاد عراقي‌ها (عشايري شيعه عراق ) سرزمين پرچم‌ها نامگذاري شده است همچنين وجود تعداد 10 دستگاه تانك و نفربر به جا مانده از دوران جنگ تحميلي است عشاير عراقي هم مرز با ايران، به اين سرزميني كه داراي گنبدي كوچك و طلايي و صدها پرچم به اهتزاز درآمده است، موقف الاعلام(سرزمين پرچمها) مي گويند، و آن را از مقدسات ملت ايران مي دانند. اين يادمان در واقع مقر گروه تفحص لشگر 14 امام حسين(ع) اصفهان بود كه در اين منطقه و محدوده فكه شمالي و زبيدات عراق به تفحص شهدا مي پرداختند و شهداي تفحص شده را در معراج شهداي آن نگهداري كرده و سپس به اهواز مي فرستادند. در سال 1388 يك شهيد گمنام در اين محل دفن گرديد. ..... نام نویسنده: بانو.....ش 📚کپی رمان فقط با ذکر نام نویسنده @khademe_alzahra313
⚜سعی کنیم با نماز شب معامله‌ی نماز واجب کنیم؛ یعنی حداکثر توجه بدان بشود تا قضا نشود. حال چه کسی جرأت می‌کند که نماز واجب را عمداً قضا بکند‼️ و اگر یک وقتی شد، مانند آنکه آدم خوابش برد، مانند نماز صبح؛ نماز شب را قضا کند. ✅این چنین با نماز شب برخورد کنیم. ⛅أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج⛅ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌹بخوان دعای فرج را که دست غیب خدا 🌹حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد... 🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...🌟 به رسم هرشب:الهی عظم البلا⚡️ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به ذَرّه ذَرّاتِ حیات بینِ کُرات و کائنات یا رَحمة لِلعالمین بر تو درود و صلوات😍 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد ✨وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 💚 @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ @khademe_alzahra313
204_Page.MP3
844.5K
🕊🌹🕊🌹 _بسیار_زیبا -204 قرآن_کریم @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشــــق است اینکه یک نفر آغاز می‌‌کند هر روز صبح را🌿 به هــوایِ سلام تــو ...😍 🌹 @khademe_alzahra313
°•°•[📚🔮]•°•° یادمان‌باشد... ثانیه‍ به‌ثانیه‍ راحساب‌میڪنند... مبادالحظه‌اےرابدون‌یادخداوندبگذرانیم‌ڪه بدضررے‌خواهیم‌کرد...! اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر همراهان گرامی چله جدید همنشینی باشهدا رو شروع میکنیم جدید ✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی ✅ خواندن زیارت عاشورا از طرف شهید آنروز به حضرت زینب سلام الله علیها 👇👇 ✅ احسان والدین بیش از پیش ویژه👈 برای مجردها ✅ علاوه بر احسان والدین ، ( قاعده حسن التبعل )خوب شوهر داری کردن ویژه 👈 متاهلین
🌷خاطره شنیدنی در مورد محل دفن سردار شهید سلیمانی: 🔹 یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی تعریف میکند: 🌷 به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید یوسف الهی حاضر شده بودم و می‌دانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد. 🌷 به شهید حاج قاسم عرض می کردم که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود که، حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود...✋ 🌷 بعد که با پیکر تکه تکه شده شهید حاج قاسم روبه‌رو شدیم و شواهد امر حاکی از این بود که برای دفن پیکر مطهر سردار فضای زیادی نیز نیاز نیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم سلیمانی شدم.
🔰 کفن تازه شهید یوسف الهی در روز تدفین شهید سلیمانی 💠باور کنید حس کردم انگار همین یک ساعت پیش او را دفن کرده اند.به این تازگی بود!! 📆سه شنبه ۱۳۹۸/۱۰/۱۷ 🌷از صبح زود خودم را به رساندم. ولی هر چه تلاش کردم و گفتم عکاس و فیلمبردارم و میتونم خبرها را بهتر رسانه ای کنم چون کارت تردد نداشتم فایده ای نداشت ونتوانستم وارد محیط گلزار شوم. 🌷به خود متوسل شدم و زود جواب گرفتم سردار مرا به حضور پذیرفت. کنار دیوار مهدیه صاحب الزمان ‌(عج) روبروی محلی که برای دفن سردار بود نشسته بودم که متوجه همهمه و گریه اشخاصی که کنار قبر حضورداشتن و در حال آماده کردن قبر بودند شدم. 🌷دوربینم را برداشتم و شروع به فیلمبرداری شدم. بوی عطر فضا را پر کرده بود. دیوار کنار قبر کمی فروریخته بود. شخصی که داخل قبر بود حال عجیبی داشت. 🌷می گفت کفن شهید تازه بود و حتی نایلونی که دور شهید بود بخار زده بود.سریع دیوار قبر را ترمیم کردند و من بودم و یک دنیا .... 💠یکی از خادمین محترم گلزار شهدا اونجا حضور داشتن و شاهد قضیه بودن💠 🔻
سردار شهید سپهبد سلیمانی در خاطراتش با این شهید بزرگوار می‌گوید: « یک روز با حسین به سمت آبادان می‌رفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم. چندتا از کار‌های قبلی با موفقیت لازم انجام نشده بود و از طرفی آخرین عملیات‌مان هم لغو شده بود. من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم: چندتا عملیات انجام دادیم، اما هیچکدام آن‌طور که باید موفقیت‌آمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمی‌دهد. گفت: برای چی؟ گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید می‌دانم موفق بشویم. گفت: اتفاقاً ما در این کار موفق و پیروزیم. گفتم: حسین دیوانه شده‌ای! در عملیات‌هایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلاً وضع فرق می‌کنه و از همه سخت‌تر است، موفق می‌شویم! حسین خنده‌ای کرد و با همان تکه‌کلام همیشگی‌اش گفت: حسین پسر غلامحسین به تو می‌گویم که ما در این عملیات پیروزیم. »
🔰دو کرامت دیگر از همسایه ابدی حاج قاسم👇 🌷پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم. 🌷ساعت ۱۰ شب به بیمارستان رسیدیم. با اصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمی‌دانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمد حسین یوسف‌الهی هستید؟ با تعجب گفتیم: بله! 🌷جوان ادامه داد: حسین گفت: برادران من الان وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا!. وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین سوخته ولی می تواند صحبت کند. 🌷اوّلین سؤال ما این بود: از کجا دانستی که ما آمدیم؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم! محمّد حسین حتی رنگ ماشین و ساعت حرکت و ... را هم گفت! 🍃🌺🍃🌺🍃 🌷 زمستان ۶۴ بود. با بچه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلی خنده و شوخی گفت: در این عملیات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند. 🌷بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم. حسین به همه اشاره کرد به جز من! 🌷چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیات والفجر ۸ محقّق شد! جوان عارف🔻 🌷
✍ خاطره ای دیگر از عارف جبهه ها 👇 🌷به واسطه بارندگی زیاد، ماشین لندکروز وسط یک متر آب و گل گیر کرده بود هر چه هل می دادند، نمی توانستند آن را بیرون بیاورند. شاید حدود 10 نفر از بچه هابا هم تلاش کردند اما موفق نشدند. 🌷در این هنگام حسین از راه رسید و گفت: این کار من است، زحمت نکشید همه ایستادند و نگاه کردند حسین با آرامی ماشین را از آن همه آب و گل بیرون کشید. 🌷گفتم: تو دعا خواندی! وگرنه امکان نداشت که ماشین بیرون بیاید. گفت: نه، من فقط به ماشین گفتم برو بیرون. ◽شهید حسین یوسف الهی مسلط به خیلی چیزها بود که بروز نمی داد و فقط گاهی اوقات چشمه ای از آن اقیانوس عظیم را جلوه می کرد، آن هم جهت قوی شدن ایمان بچه ها. هر مشکلی به نظر می رسید، آن را حل می نمود، چهره بسیار باصفا، نورانی و زیبایی داشت.