﷽
در شهرِ غریب ، از وطن میگویم
از حسرت کربلا سخن میگویم🌱
اما به خدا اگر که زائر بشوم ...
در کربوبلا هم از حسن میگویم😍
#من_امام_حسنےام
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
نظرے ڪن بہ دلم←♥️
حال دݪم خوب شود🌼✨
حال و احوال رفیقٺــ🙌🏻
بہ خدا جالب نیسٺ : )🍂
#شهیدابراهیم هادی
࿐᪥✧🍃🌸🍃✧᪥࿐
💠 نمونه مهم صداقت آقای #رجایی را می توان در انتخابات ریاست جمهوری ایشان مثال زد زیر عکس معروفی که یک پیرمرد ،چانه ایشان را گرفته است از قول آن پیرمرد نوشته بودیم :« من از تو حمایت می کنم ولی از تو می خواهم اسلام را پیاده کنی .»
📄این تنها پوستر انتخابات او بود. من دیدم اگر این متن را از زبان آن پیرمرد بیاورم خیلی گیرایی دارد ؛ ولی ایشان با متن ، مخالف کرد و گفت این #دروغ است ، چون این پیرمرد در این دیدار چیز دیگری به من گفت و مطلبش این نبود .
🔸هرچه ما با اصرار زیاد به او گفتیم این یک کار تبلیغاتی است ؛ ایشان میگفت: نه ، چاپ این عکس به تنهایی و بدون متن کافی است.
🔖این اواخر دیگر ، من بعضی کارهای تبلیغاتی را به او نشان نمی دادم چون میدانستم قطعاً با انجام آنها مخالفت خواهد کرد .
📚برشی از کتاب « خلاصه ی خوبی ها»
#شهدا
↫از شما میخواهم⇩
↫چـادر مرا آن چنان با
⇠چـــادر خاڪے جدہ ے سادات⇢
پیوند بزنید...
↫ڪہ اگر جان از تنم رود⇩
چــــادر از سرم نرود...✓
شهدا نگاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
🕌| سلام صبح گاهی محضر ارباب
◽️السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
•°🌱
#سلام_امام_زمانم
#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
یک روز
به هیأت سحر میآید
با سوز دل و
دیدهٔ تر میآید...
یکروز
به انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده
قمر میآید...
الهی به حق حسین(ع)
#اللهمعجللوليڪالفرج
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
ای شــهــید
ڪاش بفـهمیم معناے ڪلام تو را
ڪہ:
"اگر ڪار براے خداست
پس گفتن براے چہ؟!"
واے بہ حالمان است
ڪہ غرقیم در این گفتنها و عمل نڪردن ها..
💠 شهیدی که حضرت زهرا(س) به او گفت: ما تو را دوست داریم: 💠
✅پاییز سال 1361 بود. بار دیگر با ابراهیم عازم منطقه شدیم. اینبار نقل همه مجالس،توسل های ابراهیم به حضرت زهرا(س) بود.هرجا میرفتیم حرف از او بود.به هر سنگری سر میزدیم از ابراهیم میخواستند مداحی کند و از حضرت زهرا بخواند.
🌙 شب بود. ابراهیم در جمع بچه شروع به مداحی کرد. صدای ابراهیم بخاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود. بعد از تمام شدن مراسم، دونفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند که باعث ناراحتی ابراهیم شد.
✳️آن شب ابراهیم عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، اینها مجلس حضرت زهرا(س) را به شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمیکنم. هرچه میگفتیم به دل نگیر اما فایده ای نداشت.
💯ساعت یک نیمه شب بود خسته و کوفته خوابیدیم. قبل از اذان بچه ها را بیدار کرد، اذان گفت و نماز جماعت به پا کردند و بعد از تسبیحات ابراهیم شروع به دعا خواندن و روضه خوانی حضرت زهرا(ع) کرد. اشعار زیبای ابراهیم اشک همه را جاری کرده بود.
🔘 بعد از خوردن صبحانه برگشتیم. گفتم: دیشب قسم خوردی دیگه مداحی نمیکنی ولی بعد نماز صبح...؟!
گفت:دیشب توی خواب دیدم وجود حضرت صدیقه طاهره(س) تشریف آوردند و گفتند:
« نگو نمیخوانم،
ما تو را دوست داریم.
هرکس گفت بخوان تو هم بخوان »
#شهید_ابراهیم_هادی🌸
01_Ghadame_Sedgh1389_9_22_Moharam_1432_Mashhade_Moghaddas.mp3
27.89M
برای شهید شدن ،
گاهی یک خلوت سحر هم کافیست..💞
🤍دل که شهید شود
💛زندگی که شهید شود
❤️در نهایت انسان،شهید میشود
✅اول شهیدانه زندگی کن؛
تا شهید از زندگی بروی...
#شهید_شهیدت_میکند
#رفیق_شهیدم ؛ #ابراهیم_هادی