♡ #استورے #پروفایل تڪرارمۍڪنمـ "سَلامـ علۍَالرئوف" تا بشنومـ دمۍ و "علیڪ‌السَلامـ" را.. #چهارشنبہ_هاے_امام_رضایے

تند خوانی جزء ۲۵ قرآن کریم به نیت شهید اکبر پورسعیدی

جای شهید برونسی خالی که 😔 میگفت: اگر میدانستم با مرگ من، يک دختر در دامان حجاب می ‌رود، حاضربودم هزاران بار بميرم تا هزاران دختر در دامان حجاب بروند.

درس احترام به والدین از #شهید_غلامرضا_صالحی #عند_ربهم_یرزقون

🌴چند_روز مانـده 🌾ڪه از این #رمضـان ڪم بشود 🌴روزےِ سـالِ منِ خستہ 🌾فراهـم بشـود 🌴بہ حسـابِ دلِ مشـتـاقُ 🌾پُـر از تـابُ تـبـم 🌴95روز_مانـده 🌾#محرم بشـود ‍🌴حسین جان😢 🌾امسال مـرا گـدای خوانـت بنویــس✍ 🌴در این روزهای آخر ماه رمضان 🌾در زُمـره ی خِیـل زائرانـت بنویــــس... 🌴دسٺ ‌ما را بہ ‌#محرم ‌برسانید فقط😔😭

🎥 فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی 🔹️ تو نیکوکاری و ما بدکارانیم، به زیبایی آنچه نزد توست از زشتی آنچه پیش ماست درگذر #ماه_مبارک_رمضان

ـ ـ جوابِ سلام، واجب است! پس بیایید هر روز صبح ، به او سلام کنیم! •اَلسَّلامُ‌عَلَیکَ یاخَلیفَةَ‌اللهِ وَناصِرَحَقّه♥️• #السلام‌علیک‌یاصاحب‌الزمان🌱 اجرک الله یا ابا صالح المهدی

*ســـلامـ‌ ارباب‌ دلمـ🌼🤚🏻* *آورده صبــا از گـــذرٺ عطـــــر خـــدا را* *تا روزے مـــا نیــز ڪنـــد ڪـــرب‌وبلا را* *انگار ڪـه فهمیـــده نسیــم‌ سحــرے باز* *صبح‌ اسٺ و دلـم لڪ زده ایوان ‌طلا را*

شَهْرُ رَمَضَان ‏ أَنْفَاسُکمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ و نفس‌هایتان در آن تسبیح است رسول الله فرمود...

🔴(تندخوانی) #جزء_26 #قرآن_کریم به نیت شهید اسماعیل آبدار

🔑نکات کلیدی جز ۲۶🔑

㉖دعای روز بیست ششم رمضان ❇️ اَللّهُمَّ اجعَل سَعیی فِیهِ مَشکورا خدایا کوششم را در این ماه مورد سپاس ❇️ وَ ذَنبِی فِیهِ مَغفُورا 🔶 گناهم را آمرزیده ❇️ وَ عَمَلِی فِیهِ مَقبُولا 🔶 عملم را پذیرفته ❇️ وَ عَیبِی فِیهِ مَستُورا 🔶 و عیبم را پوشیده دار ❇️ یا أَسمَعَ السَّامِعِینَ 🔶 ای شنواترین شنوایان

•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 💌 #شھـــــیدانه 🔻خيلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. #ماه_رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری بهش می‌رساند. 📆ولی يك هفته نشده، خبر سحری دادن‌ها به گوش سرلشكر ناجی رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه‌ی سربازها به خط شوند و بعد، يكی يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه: «سربازها را چه به روزه گرفتن.» ◽️و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك‌ها را برق انداختند و منتظر شدند. برای اولين بار خدا خدا می كردند سرلشكر ناجی سر برسد. ناجی در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. 🏥پای سرلشكر شكسته بود و می‌بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچه‌ها با خيال راحت روزه گرفتند. #شهید_ابراهیم_همت🌷

اگر کسی رو دارید میخواد به جای سربازی، حرم امام رضا علیه السلام دو سال سربازی رو سپری کند ، لطفا بهش اطلاع بدین . یاعلی *مهلت تا دهم اردیبهشت*