eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃❤️🍃 😂😍(( ))😍😂 وقتی پیدا نمیشد یه داشتیم. یکی از بچه ها رو می گرفتیم و بزور می خوابوندیم تا با بیل مکانیکی🚜 رویش خاک بریزن اونم التماس کنه تا شهدا خودشون رو بدهند تا ولش کنیم ... اون روز هر چه گشتیم پیدا نشد، کلافه شده بودیم، دویدیم و رو گرفتیم. خوابوندیمش رو زمین و یکی از بچه ها دوید و بیل مکانیکی رو روشن کرد، تا ناخن های بیل رو به زمین زد که روی عباس خاک بریزه ، پیدا شد. دقیقا همونجایی که می خواستیم خاکش رو روی بریزیم ... بچه ها در حالیکه از شادی می خندیدند ، به عباس گفتند: بیچاره ! تا دید می خوایم رو کنارش خاک کنیم ، خودش رو نشون داد، گفت: دیگه جای من نیست، برم یه جا دیگه برا خودم پیدا کنم.😂😄 چون تو می خواستی کنارش خاک بشی خودش رو نشون داده ها!!! و کلی خندیدیم ...😄😄😍 خاطره ای از زندگی : شهید مجید پازوکی(شهداےتفحص)
«» خوش به حال نور صفا را دیدند درشب واقعه مصباح خدا را دیدند خوش به حال زدنیا بستند در عوض بارگه هفت سماء را دیدند خوش بحال بنده شیطان نشدند در تجلی گه اخلاص خدا را دیدند خوش بحال ؛وای بحال من و تو ما کجا و شهدا؛ بین که کجا را دیدند ما پی تذکره کرب و بلا می گردیم شاه ذبیحأ به قفا را دیدند ما دعای فرج و ندبه زبر میخوانیم خورشید لقا را دیدند ماهرویان ره صدساله به یک شب رفتند قدمی پیش نهادند قدما را دیدند خوش بحال عقده گشایی کردند اهتزاز علم عقده گشا را دیدند دست بر سینه نهادند و سلامی دادند تاکه فرماندهی کل قوا را دیدند نام فرمانده کل است ای خوش آن قوم یل رادیدند. 🌺🌺🌺🌺 @khademe_alzahra313
حاجیان جمع اند دور هم همہ پس ڪجا رفتہ #حسـین فاطمہ حاجـیان رفتند یڪ سر در منا پس چرا او رفتہ سوے #ڪربـلا او بجاے موے سر ، سـر مےدهد #قاسم و #عباس و #اڪبر مےدهد سعے حـج او صفا با خنجر اسٺ مروه اش قبر #علـے_اصغر اسٺ #شیعیان_دیگر_هواے_نینوا_دارد_حسین❤️ #هرڪہ_دارد_هوس_ڪرببلا_بسم_الله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊 ╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮ @khademe_alzahra313 ╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
اقا امام زمان عج فرمودن هرجا روضه عموم باشه من خودمو سراسیمه میرسونم.... حواسمون ب اون لحظات خیلی باشه...
میگن اقا امام زمان عج فرمودن هرجا روضه عموم باشه من خودمو سراسیمه میرسونم.... اینہ کہ حواسمون خیلی باشہ.. بہ بہ روضه .....، @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپی چشم نواز از صحن و سرای علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام تقدیم به عاشقان آن حضرت❣ 🍃🌷یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ لى کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ (ع)🍃🌷 #کربلا #شفاعت #کلیپ #علمدار #عباس @khademe_alzahra313
❤️خواب شہید مدافع حرم، دو روز قبل از شهادت: 💕شب ۱۹ دے ماه ۹٤ عباس درحال بود ڪہ در خواب (س) را صدا میزد. دوستش عباس را از خواب بیدار میڪند و عباس خوابش را تعریف میڪند... 🌷بہ نقل از شہید بزرگوار عباس آبیارے: در خواب دیدم بانویے قد خمیده مقابلم ایستاده است و مرا صدا میڪند، جان پسرم بیا ڪنارم، من که متوجہ نبودم با من هست پرسیدم با من هستید؟ بانوے قد خمیده گفت: بلہ عباس جان بیا سمت راستم پسرم که نام برادرم عباس را دارے بعد را صدا ڪرد عباس جان توام بیا سمت چپم پسرم و بعد را صدا ڪرد و گفت پسرم هم اسم عمویم هستے بیا کنارم، را صدا ڪرد و فرمودند: هم اسم پدرم هستے بیا فرزندم، میثم ( ) جان توام بیا شما پسرم و بعد با بانوے قدخمیده به داخل رفتیم... 🌷دو روز بعد از خواب شہید عباس آبیاری در ۲۱ دی ماه ۹٤،در منطقه عملیاتی خانطومان هر پنج نفر رسیدند.
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 فصل هفتم قسمت5⃣2⃣1⃣ حاج همت همراه برادرش ولی الله برای شناسایی روی ارتفاعات ((گیسکه))رفته بود . پس از دقایقی گشت زنی و تمرکز روی مواضع دشمن،داخل سنگری شدند.👌 حاجی با دوربین از کناره های سنگر ارتفاعات شهر؛؛مندلی؛؛عراق را شناسایی کرد.دشمن متوجه حضور آن ها شد و اثپقدام به شلیک خمپاره کرد . اولین خمپاره در پنجاه، شصت متری آن ها به زمین اصابت کرد.دومی در حدود سی متری و سومی نزدیک تر .😢 ولی الله نگران شد وپ. حاج همت با کمال آرامش به او گفت :((باید برویم،الان سنگر ما را می زنند.))😢😱 هرطوری بود سنگر را ترک کردند اما هنوز خیلی از آن جا فاصله نگرفته بودند که گلوله ی خمپاره درست خورد به وسط سنگر و سنگر به هوا رفت.😢 ابراهیم و ولی الله به سنگری که منفجر شده بود نگاه می کردند و به اتفاق که قرار بود بیفتد، فکر می کردند.😞 نصرت آمده بود جلوی چشم شان.لبخند بر لب گفت:تا خواست خدا نباشه برگ از درخت نمی افته!☺️ در قرارگاه کربلا حسن باقری، صیاد شیرازی، رحیم صفوی،غلامعلی رشید(فرمانده عملیات سپاه دزفول)مجید بقایی (فرمانده سپاه شوش)مرتضی صفاری(فرمانده جبهه شوش)و محسن رضایی دور هم نشسته بودند.🌺 محسن رضایی فرمانده سپاه پس از کمی تردید، قرآن را باز کرد .سوره فتح آمد . همه خوشحال شدند .😊 ساعت سی دقیقه ی بامداد روز دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱عملیات فتح المبین با رمز یازهرا شروع شد. نیروهای چهار قرارگاه از چهار محور به دشمن حمله کردند.😔 نیروهای قرارگاه قدس در محور شمالی منطقه ی عملیات یعنی در محدوده ی تیشه کن و چاه نفت به طرف دشت عباس و عین خوش و تنگه ی ابو غریب مهمترین هدف آن ها بود. 👍 نیروهای قرارگاه نصر هم با هدف تصرف ارتفاعات((علی گره زد))بلتا، شاوریه و تصرف توپخانه ی دشمن در منطقه ی علی گره زد ، زیرنظر متوسلیان و# حاج همت، قجه ای، چراغی، وزوایی و معاونش# عباس ورامینی و کریمی حمله را آغاز کردند.😢 خاموش کردن توپخانه دشمن می توانست کمک بسیار بزرگی به پیروزی کند.😞 البته نیروهای نصر پس از خاموش کردن توپخانه دشمن بایستی پیشروی خود را به سوی مرز ادامه می دادند.😢 نیروهای قرارگاه فجر در غرب کرخه و مقابل شوش وارد عمل شدند و اگر به تپه های ابوصلیبی خات—که مسلط بر منطقه است–می رسیدند ، با ادامه ی عملیات می توانستند در حوالی((واوی))به ....👍 ادامه دارد.....🌼
زندگینامه سردار خیبر شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🥀🌺🌸🌸🌼🌻🌸🌹🥀🌺🌸 فصل هفتم قسمت7⃣2⃣1⃣ مستقل ۵۸ذوالفقار ،تیپ مستقل ۳۷زرهی ارتش و تیپ۲۷محجد رسول الله(با نه گردان)و تیپ۷ولی عصر و۲گردان زرهی از تیپ ۳۰زرهی سپاه هم از سه راهی قهوه خانه ، کوت کاپون، تپه چشمه، دهلیز شاوریه_که جزو اهداف آن ها در غرب پل نادری بود ، گذشتند و تپه ی مهم ((علی گره زد)) را تصرف کردند.👌 احمد و همت همراه گروهی در منطقه در حال شناسایی توپخانه دشمن بودند. 😢 مین خنثی می کردند . با قرص شب نما برگشتند ....😌 احمد و همت نقشه ی عملیات را در کف سنگر پهن کردند و به نیروها از جمله وزوایی از فرمانده گردان حبیب بن مظاهر گفتند که تصرف توپخانه دشمن به عهده شماست.👌 گردان حبیب حرکت کرد. معاونش ورامینی بود .عمران پستی هم یکی از نیروهای آن گردان بود.😊🌸 گردان حبیب گم شد . احمد و همت نگران شدند.😢بعد وزوایی راه را پیداکردند . نیروهای خط شکن حمله را شروع کرده بودند ، درگیری شروع شد.😞😢 آرپی جی زن ها تیربارچی دشمن را به هلاکت رساندند و تانک ها را به آتش کشیدند و سپس خود را به مقر فرماندهی توپخانه دشمن رساندند و آن را تصرف کردند .😉 همت به اسماعیل قهرمانی فرمان حمله داد .حمله شروع شد. احمد، همت و شهبازی کنار هم در سنگر تاکتیکی بودند. همت هدایت گردان انصارالرسول(ص)را بر عخپهده گرفته بود و به قهرمانی کمک می کرد.😊 سی دقیقه ی بامداد روز چهارم فروردین مرحله ی دوم عملیات فتح المبین شروع شد.هدف آزادسازی تنگه رقابیه و ارتفاعات آن و زمین های ((میش داغ)) بود.👌 نیروهای لشکر ۲۷محمد رسول الله(ص)هم در دشت عباس با دشمن به شدت درگیر هستند . کریمی زخمی می شود.😢 در مرحله ی سوم عملیات ، عراق عقب نشینی می کند.....🌸 ادامه دارد.....🌹
🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩 🥀 الهی به درگاهت، سر آوردم 🍂نه تنها برایت، بلکه از سر بهتر آوردم  🥀 پی به ظهر روز عاشورا  🍂 برای گفتن اللّه اکبر، آوردم  🥀برای به دشت کربلا یا رب  🍂چو همایون فر، آوردم 🔳 ◻️ 🔳 ◻️ ✋ سلام محضر اربابمون 📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. ✋ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
🔰به راستی که این نام برازنده توست. شنیده بودم را از می گیرند و تو این را بهتر میدانستی. 🔰خوب میدانستی راه کربلایی شدن از میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم بودی! آری بودی! 🔰از روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکر لبت شد. تو چقدر خوب رسم وفا را بلد بودی که از هست و نیستت به خاطر اربابت بگذری؟وفا تا کجا؟! تا آنجا که ماشین زیر پایت خرج سفر سوریه ات شد.تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی.. 🔰راستش را بگو! این همه بیقراریت برای چه بود؟ هربار نرفتنت، برگشتنت و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟ نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای ! نکند به آمدی که درس امروز ما باشی! 🔰که یادمان دهی حرف تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از جنس تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست! و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت در لیست عملیات و بالاخره. آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت. ✍نویسنده: