🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
📜خاطرات شهدا
#شهید_محمدابراهیم_همت
✅سجایای اخلاقی شهید
✍بنقل از مادر شهید
از خصوصیات اخلاقی اش هرچه بگویم، کم گفتم. 👌
او از بچه گی در خانواده ی ما، بلاتشبیه، مانند یک قرآن بود.😍✨📖
صبح که می خواستم بلندش کنم، لحاف را از رویش پس نمیزدم، با یک بوسه بیدارش می کردم.☺️😘
طوری که گاهی وقت ها پدرش اعتراض می کرد و می گفت: «خجالت بکش زن، این دیگه بزرگ شده.»😕
سه ماه تعطیلات تابستان که می شد، می گفت: «من خوشم نمیاد برم توی کوچه و با این بچه ها بشینم، وقتمو تلف کنم. میخوام برم شاگردی.»😄👨🔧
🙄
می گفتیم: «آخه برای ما زشته که تو بری شاگردی. بری شاگرد کی بشی؟😒»
می گفت: «میرم شاگرد یه میوه فروش می شم.😌🍇🍐»
می رفت و آن قدر کار می کرد که وقتی شب به خانه می آمد، دیگر رمقی برایش نمانده بود.😢🤕
به او می گفتم: «آخه ننه، کی به تو گفته که با خودت این طوری کنی؟»😮
می گفت: «طوری نیست، کار کردن به نوع عبادته، کیه که زحمت نکشه و کار نکنه؟» 😁✌️
می گفت: «✨حضرت علی این همه زحمت می کشید! نخلستون ها رو آب میداد، درخت می کاشت، مگه ما به این دنیا اومدیم که فقط بخوریم و بخوابیم.»🤔🙄
این بچه آرام و قرار نداشت. یک وقتی هایی که من خانه نبودم، جارو را برمی داشت و خانه را جارو می کرد یا رختها را می شست👕👖🚿🍴🍽.
🙄😳
اخلاق و رفتارش طوری بود که همیشه همه ازش راضی بودند.😊😍👌
🔴این داستان کاملا واقیست
برگرفته از👇
#کتاب_برای_خدا_مخلص_بود👌
🔴زندگینامه شهید همت
@khademe_alzahra313
📜خاطرات شهدا
#شهید_محمدابراهیم_همت
✅سجایای اخلاقی شهید
✍بنقل از مادر شهید
از خصوصیات اخلاقی اش هرچه بگویم، کم گفتم. 👌
او از بچه گی در خانواده ی ما، بلاتشبیه، مانند یک قرآن بود.😍✨📖
صبح که می خواستم بلندش کنم، لحاف را از رویش پس نمیزدم، با یک بوسه بیدارش می کردم.☺️😘
طوری که گاهی وقت ها پدرش اعتراض می کرد و می گفت: «خجالت بکش زن، این دیگه بزرگ شده.»😕
سه ماه تعطیلات تابستان که می شد، می گفت: «من خوشم نمیاد برم توی کوچه و با این بچه ها بشینم، وقتمو تلف کنم. میخوام برم شاگردی.»😄👨🔧
🙄
می گفتیم: «آخه برای ما زشته که تو بری شاگردی. بری شاگرد کی بشی؟😒»
می گفت: «میرم شاگرد یه میوه فروش می شم.😌🍇🍐»
می رفت و آن قدر کار می کرد که وقتی شب به خانه می آمد، دیگر رمقی برایش نمانده بود.😢🤕
به او می گفتم: «آخه ننه، کی به تو گفته که با خودت این طوری کنی؟»😮
می گفت: «طوری نیست، کار کردن به نوع عبادته، کیه که زحمت نکشه و کار نکنه؟» 😁✌️
می گفت: «✨حضرت علی این همه زحمت می کشید! نخلستون ها رو آب میداد، درخت می کاشت، مگه ما به این دنیا اومدیم که فقط بخوریم و بخوابیم.»🤔🙄
این بچه آرام و قرار نداشت. یک وقتی هایی که من خانه نبودم، جارو را برمی داشت و خانه را جارو می کرد یا رختها را می شست👕👖🚿🍴🍽.
🙄😳
اخلاق و رفتارش طوری بود که همیشه همه ازش راضی بودند.😊😍👌
🔴این داستان کاملا واقیست
برگرفته از👇
#کتاب_برای_خدا_مخلص_بود👌
🔴زندگینامه شهید همت
@khademe_alzahra313