یکی از همرزمانش روایت میکرد: عملیات کربلای 5 تازه شروع شده بود و کابلی به خط رفته بود که بچه های یگان ذوالفقار را سر و سامان بدهد. ازسر شب تا سحر با آن پای مجروح راه رفت و کار کرد. سپیده ی صبح را که دید در یکی از سنگرهای خط مقدم شلمچه به نماز ایستاد. نافله ی صبح را خواند و در حال ادای نماز صبح بود که تیر مستقیم تانک دشمن سنگرش را به آسمان برد.
بعد از سالها جهاد در جبهه های کردستان و جنوب، سرانجام مهندس سید یوسف کابلی در سحرگاه روز هجدهم بهمن سال 1365 به درجه رفیق شهادت نائل آمد. مزار او در بهشت زهرای تهران است.
* وصیت نامه
... امیدوارم که خدای متعال، رحمت خود را نصیب بنده گناه کار خود بفرماید و مرا به آرزوی قبلی خود یعنی شهادت فی سبیل الله برساند که (این را) تنها راه نجات خود میدانم و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گنهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به خصوص حضرت سید الشهدا (ع) بروم، من راهم را آگاهانه انتخاب کردم و اگر وقتم را شبانه روز در اختیار این انقلاب گذاشتم به این دلیل است که خود را بدهکار انقلاب و اسلام میدانم و انقلاب اسلامی بر گردن بنده، حق زیادی داشته که امیدوارم توانسته باشم جزء کوچکی از آن را انجام داده باشم و مورد رضایت خداوند بوده باشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فتو_کلیپ | عظمت حضرت عبدالعظیم
🔺در روایات آمده است که زیارت امام حسین علیهالسلام در میان امامان دیگر از درجه بالاتری برخوردار است. با این وجود اگر کسی نتوانست به زیارت اباعبدالله علیهالسلام برود، حضرت عبدالعظیم حسنی علیهالسلام را زیارت کند که از ثواب زیارت کربلا بهرهمند میشود.
کربلا را با خودت تا شهر ری آورده ای
وَه چه نزدیک است با تو کربلا ، عبدالعظیم (ع)
🗓 به مناسبت سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی
@khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت امام زمان عج الله در روز جمعه
#میشه_برای_ظهوروسلامتی_آقاامام_زمان_عج_الله_سه_صلوات_بفرستی
@Khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
من جز تو کسی
در دو جهان
یار ندارم
#شهید_گمنام ❣
عصرجمعه،فرج وسلامتی ان حضرت باهم بفرستیم صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُم
🌹اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج
@khademe_alzahra313
#التماس_دعای_فرج
بنده حقیر رو هم دعا کنید☺️
سلام علیکم بزرگواران
عذر میخواهیم ادمین داستانمون گویا نیستن امشب ،اگر دسترسی داشتیم امشب اگر نشد ان شاءالله شب دیگه داستان رومیزاریم🌸🌸
سپاس از همراهیتون❤️
🌷✨﷽✨🌷
✅شب سردی بود...
✍️زن بيرون ميوهفروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مىخريدند .
شاگرد ميوهفروش ، تُند تُند پاكتهاى ميوه را داخل ماشين مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت .
زن با خودش فكر مىكرد چه مىشد او هم مىتوانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديكتر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوههاى خراب و گنديده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
مىتوانست قسمتهاى خراب ميوهها را جدا كند و بقيه را به بچههايش بدهد... هم اسراف نمىشد و هم بچههايش شاد مىشدند .
برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!
زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوهفروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت كشيد .
چند تا از مشترىها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد...
راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت :
« اينارو براى شما گرفتم . »
سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار .
زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم .
زن گفت :
« اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بىهيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچههات بگير . »
زن منتظر جواب زن نماند ، ميوهها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مىكرد .
قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست
💠【به ما بپیوندید 】↷
____🍃🌸🍃
@khademe_alzahra313
🌹بخوان دعای فرج را که دست غیب خدا
🌹حجاب غیبت از آن روی ماه بردارد...
🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...🌟
به رسم هرشب:الهی عظم البلا⚡️
@khademe_alzahra313
#نماز_شب_بخون_رفیق
✨ نورانیت و زیبایی صورت
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: « من کثرت صلاته بالیل حسن وجهه بالنهار؛ هر که بیشتر نماز شب بخواند هنگام روز زیبا و نورانی است.»
📚 فضایل و آثار نماز شب، به نقل از نهج الفصاحه ص 580
#التماس_دعای_فرج
✅نماز شب رو به نیت از شهدا و جمیع اموات مومنین هدیه کنیم به امام زمان عج به نیت تعجیل در فرج....
...💚
💚.....
سلام مولای ما ، مهدی جان
چه دلنشین است صبح را با نام شما آغاز کردن و با سلام بر شما جان گرفتن و با یاد شما پرواز کردن ...
چه روح انگیز است با آفتاب محبت شما روییدن و با عطر آشنای حضورتان دل به دریا زدن و در سایه سار لبخند زیبایتان امید یافتن ...
شکر خدا که در پناه شماییم ...
@khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_185
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
❄️🍃🌹🍃❄️
@khademe_alzahra313
ڪاش می شد
بچہ ها را جمع ڪرد
سنگر آن روزها را
گــــرم ڪرد ...
جمعه ازراه رسید ویادشهدابا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@khademe_alzahra313
🌴 #شنبه ها مهمان
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم
هستیم ...
🌼🌱اعمال مستحبی امروز را تقدیم به وجود مقدس پیامبر وپدر و مادر بزگوارشان میکنیم
السّلام علیک یا مولای
یا رسول الله
ورحمة الله و برکاته
🌿🌿💚🌿🌿💚🌿🌿💚
@khademe_alzahra313
🔰شهیدی که روز تولد و روز# شهادتش یکی است
🔸وقتی برادر كوچكش (سید محمد) شهید شد، من خیلی بیقراری میكردم. سید رسول به من گفت: اگر شما فرزند دیگری داشتید، اینقدر بیقراری نمیكردید، چون من هم #شهید شوم، شما خیلی تنها میشوید😔
🔹یكی از دوستانم شهید شده، ولی كودكی از خود به یادگار گذاشته است. به او گفتم: پسرم، ازدواج تو مانعی ندارد، ولی هم سن تو كم است و هم اینكه هنوز چند ماهی از #شهادت برادرت نمیگذرد. در ضمن در این اوضاع جنگ و جبهه كه نمیشود ازدواج كرد.
🔸سید رسول گفت: مادرم، ازدواج من از سر #دلخوشی نیست❌میدانم در آینده شهید خواهم شد، قصدم داشتن فرزندی است كه #یادگاری از من برای شما باشد. وقتی فرزندم شش ماهه شد من به شهادت میرسم🌷 و دقیقا در شش ماهگی فرزندش به شهادت رسید.»
🔹سید رسول دوست داشت با دختری ازدواج كند كه با ایمان و از #خانواده_شهدا و سیده باشد. زیرا بر این باور بودكه خواهر شهید به خوبی انقلاب را درك كرده👌 و میداند چه #هدفی دارد.
به روایت: مادربزرگوارشهید
#شهید_سیدرسول_اشرف
ولادت : ۱۳۴۳/۸/۲۰ یزد
شهادت : ۱۳۶۴/۸/۲۰ جاده اهواز_خرمشهر؛ اصابت ترکش
🌹 چرا دوستی با شهدا؟! 🌹
#دعای_مستجاب
🌸 ڪلام علما:
ما برای اینڪه از دعای شهدا برخوردار باشیم باید در مسیر شهدا حرڪت ڪنیم و بدانیم ڪه دعای شهدا جزو دعاهای مستجاب است.
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
🌹 سلام و صبح بخیر به همراهان عزیز از امروز چله همراهی با شهدا رو خواهیم داشت یکی از اساتید میفرمودن
سلام علیکم 💐
بیست و چهارمین روز از چله 🌟 💫
سر سفره 🌷 شهید ناصر مسلمی سواری 🌷 هستیم
🔰شهید مدافع حرمی که با خرید
وفروش ضایعات روزی خود را
میگذراند، خود را به #حرم_زینبی
رساند و روزی خود را از حضرت
زینب کبری گرفت
روزی به نام #شهادت
📸شهيد مدافع حرم
#ناصر_مسلمی سواری
ـــــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ
نسبت به مشکلات مردم بیتفاوت نبود
منصور(ناصر ) خیلی مردمدار بود؛ هر وقت کسی به مشکلی برمیخورد و به پول احتیاج داشت و خودمان هم پولی نداشتیم از دیگران قرض می گرفت و به نیازمند میداد اما هیچوقت برای پس گرفتن پول سراغ آن شخص نمیرفت.
با وجود مشکلات مالیمان خیلی اهل رعایت حلال و حرام بود. مدتی بود که ایشان در کارگاه بازیافت پلاستیک کار میکرد. حقوقش ۷۰ هزار تومان بود؛ اما ۹۰ هزار تومان به ایشان داده بودند وقتی آمد خانه ۲۰ هزار تومان را جدا کرد و گفت: این مبلغ را اشتباهی به من دادهاند؛ نگهش دار تا فردا پس بدهم. گفتم: چرا پس بدهی حق خودت است خیلی برایشان کار میکنی تازه در مقابل کارت کم هم داده اند. گفت: خانم حقوق من ۷۰ هزار تومان است؛ همین. فردا مبلغ را برد که پس بدهد گفتند از کارت راضی بودیم مبلغ اضافه را تشویقی دادیم.
عاشق فرزندانمان بود، دختر و پسر فرقی نداشت
حاصل ازدواج من و منصور چهار فرزند است؛ فرزند اولمان علیرضا نام دارد، دو دختر به نامهای بیتا و همتا و فرزند آخرمان بنیامین است. منصور عاشق بچهها بود و می گفت دختر و پسر فرقی ندارد؛ اما بیشتر محبتش را صرف بیتا و همتا میکرد. می گفت دخترها حساسترند و به محبت بیشتری احتیاج دارند. اگر برای ۱۰ دقیقه هم از خانه خارج میشد تماس میگرفت و احوال من و بچهها را میپرسید.
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
عاشق فرزندانمان بود، دختر و پسر فرقی نداشت حاصل ازدواج من و منصور چهار فرزند است؛ فرزند اولمان علیر
در اولین جلسهای که با هم صحبت کردیم
بیمقدمه دو شرط برای ازدواجمان مطرح کرد 🍃
☝️شرط اول مقید بودن به نماز مخصوصا نماز صبح بود
✌️دوم رعایت حجاب.
همین حقیقت بود که مرا به سوی ناصر جذب کرد ☺️
در دوره و زمانهای که جوانها کمتر دغدغههایی از این دست دارند
یک پسر 21 ساله شرط ازدواجش را نماز گذاشت و این خیلی برایم مهم بود❤️
چهارم آذر 92 پیکر مطهرش را آوردند و پنجم آذر با گمنامی و مظلومیت تمام و بدون کمترین اطلاعرسانی به مردم تشییع و در قبرستان امامزاده سید هادی به خاک سپرده شد. پیکیر منصور البته قبل از دفن شدن با شهدای مشهد رفته بود آنجا و در حرم علی بن موسی الرضا طواف داده شده بود.
وی درباره نحوه شهادت همسرشان اظهار داشت: وقتی پیکر همسرم آمد خیلی اصرار کردم جنازه را ببینم ولی اجازه ندادند ولی من قبل در خواب دیده بودم و وقتی از برادرم که پرسیدم دیدم خواب تعبیر شده و در شب عاشورا گلوله به پیشانی شهید برخورد میکند ولی به نظر شهید نشده بودند و داعشیان ناصر را به اسارت میبرند و چهره و دست شهید را آتش میزنند و حتی علایم شکنجه هم بر روی پیکر شهید بوده و سپس جنازه ایشان را 15 روز در بیابان زیر آفتاب رها میکنند و پیکرشان وقتی به ایران برگشت چیزی...