eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 🌸محمدباقر شب قبل از عمليات خيبر دستور داد كه موتور برق محل استقرار گردان را خاموش كنند و گفت : 🍃 هر كس از مال و منال دنيا ، اولاد و عيال ، قرض ، خرج و ... نگران است و از اين دنيا نبريده است ، ما چراغها را خاموش كرديم بدون هيچ خجالتي برگردد . اكنون حضرت امام ،توسط آقاي هاشمي رفسنجاني اعلام كرده اند كه « رزمندگان عزيز در عمليات آزادسازي جزاير مجنون ، علي وار جنگ كنيد و اگر به شهادت رسيديد ، شهادتتان حسين گونه باشد . » حالا من به صراحت مي گويم كه مأموريت ، مأموريت شهادت است و يك درصد هم احتمال ندارد كه احدي برگردد و تا آخرين نفر آنجا خواهيم ماند تا به نحو احسن ، مأموريت خود را انجام دهيم.🌷 #شهیدمحمدباقرمشهدی_عبادی #فرمانده_گردان_امام_حسین #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
💕 🌷🍀🌷🍀🌷🍀 ❄حمید به این چیزها خیلی بود. به من می‌گفت« فاطمه ! این چیه که می‌پوشند ؟ » می‌گفتم « را می‌گویی ؟ » ⭐می‌گفت : « نمی‌دانم اسمش چیه . فقط می‌دانم هر چی که هست برای تو که بچه می‌گیری و روسری و چادر سرت می‌کنی از روسری‌ست .😍 دوست دارم یکی از همین‌ها بخری سرت کنی باشی . » 🌼گفتم « من باشم یا تو راحت باشد ؟ گفت « هر دوش »😂 🍃از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر از خودم جداش نکردم ، تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، رفته ، چطور رفته ، به کجا رسیده.. 🌸@khademe_alzahra313🌷
⚜🌸⚜🌸⚜🌸⚜🌸 شهید خرازی یك عارف بود. همیشه با وضو بود. نمازش توام با گریه و شور و حال بود و نماز شبش ترك نمی‌شد.  او معتقد بود: هرچه می‌كشین و هرچه كه به سرمان می‌آید از نافرمانی خداست و همه، ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد.  💫 دقت فوق‌العاده‌ای در اجرای دستورات الهی داشت و این اعتقاد را بارها به زبان می‌آورد كه: سهل‌انگاری و سستی در اعمال عبادی تاثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد.  دائماً به فرماندهان رده‌های تابعه سفارش می‌كرد كه در امور مذهبی برادران دقت كنند.  🍃 همیشه لباس بسیجی بر تن داشت و در مقابل بسیجی‌ها، خاكی و فروتن بود. صفا، صداقت، سادگی و بی‌پیرایگی از ویژگیهای او بود.  #شهیدسردارحاج_حسین_خرازی #سالروزشهادت
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 #برادرشهید 🌸روزی سرمزار امیر نشسته بودم دیدم جوانی با ظاهری حزب‌اللهی مانند، کنار من آمد و گفت: «شما با این شهید نسبتی دارید؟!» گفتم: «من برادرش هستم»، او گفت: «حقیقتش من از اول مسلمان نبودم اما بنا به دلایلی به اجبار و به ظاهر مسلمان شدم اما قلباً مسلمان نشده بودم تا اینکه برحسب اتفاق عکس برادر شما را دیدم، وقتی عکس را دیدم حال عجیبی به من دست داد. انگار این عکس با من حرف می‌زد، پس از آن قلباً به اسلام روی آوردم و الآن مدتی است که هر پنج‌شنبه به اینجا می آیم.»🌷 #شهیدامیرحاج_امینی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
⚜🌸⚜🌸⚜🌸⚜🌸 #همسرشهید 🌺اوایل که من مخالفت می‌کردم سعی نمی‌کرد که با صحبت کردن مرا راضی کند بلکه ترجیح می‌داد که با رفتار کاری کند تا من با قلبم راضی شوم.💫 بعد از رفتنش خانواده همسرش تا زمان شهادت اطلاع نداشتند و خانواده محمد هم بعد از رفتنش متوجه شدند. 🍃 مداح بود و مراسم‌های خانوادگی از صدای مداحی او برای اهل بیت(ع) گرم می‌شد اما حالا مدت‌هاست صدای دلنشین و پرسوزش در فضا شنیده نمی‌شود و جای خالی او در مناسبت‌ها بیشتر احساس می‌شود. حمیده می‌گوید که وقت رفتن به او گفتم اگر دلیل رفتنت را مردم از من پرسیدن چه بگویم؟ گفت: بگو خودش رفت، با عشق هم رفت، بگو خودش را فدای اهل بیت(ع) و دینش کرد. من هم این روزها خودم را با همین موضوع دلداری می‌دهم.🌷 #شهیدمدافع_حرم #محمدصاحب_کرم_اردکانی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 #همرزم_شهید نماز شبش ترک نمی شد و این را کسی جز افرادی مانند ما که همراهش بودیم نمی دانست، شهید دل آذر شهیدی مظلوم بود و دلِ شیر داشت و یک شیرمرد واقعی و شیر لشکر ١٧ امام علی ابن ابیطالب (ع) بود. دوستانش می گویند که شهید دل آذر هرگز به فکر گرفتن مأموریّت های آسان و کم زحمت نبود بلکه هر کجا سخن از سختی و مشقّت بود جواد در آنجا می درخشید! و نه تنها نسبت به مأموریّت های مشکل، اِبایی نداشت، بلکه با اقبال و رویی گشاده به سراغ آنان می رفت و با شادابی و نشاط انجامشان می داد. 🍃 جواد، آن چنان در جنگ پخته شده بود که به آسانی اقدامات آتی دشمن را پیش بینی می کرد؛ به عنوان مثال گاه می گفت: امشب دشمن دست به حمله یا پاتک خواهد زد! و بعد می دیدند که سخنش به حقیقت پیوسته است.💫 بین او و افراد تحت امرش حرمت بود، اما حریم نبود و اگر چه میان آنها فاصله ای نبود، ولی همه او را دوست داشتند و امرش را با جان و دل پذیرا بودند چرا که وی عاشق بسیجیان بود، به آنها احترام می گذارد و به درد دلشان گوش فرا می داد، با آنان نشست و برخاست داشت و چنان صمیمانه برخورد می کرد که نیروها، مطیع و فرمانبر او می شدند و نسبت به وی ارادت می ورزیدند.🌷 در میدان رزم، جلودار واقعی بود و در عمل، چنان چالاک و بی باک می نمود که 'شیر شجاع لشگر' لقب گرفت. او از گرد و غبار جبهه که بر سر و رویش می نشست لذت می برد در حقیقت این خاک را زلال تر از آب می دانست و به آن تبرّک می جست.🌸 #شهیدمحمدجواددل_آذر #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 برای بازگشت به تهران نیز همت توصیه‌های اخلاقی خود را دارد. می‌خواهد نیروها به خانواده شهدا سرکشی کنند. کاری که خودش نیز انجام می‌داد:« و اما در مورد حرکت به سمت تهران، تا آنجایی که در توان لشکر بوده، آسایش و رفاه برای شما فراهم شده، ولی یک انتظار داریم. به عنوان یک برادر کوچک‌تر خواهش می‌کنم برای دیدن خانواده شهدا به منازل این عزیزان بروید و به آنها سرکشی کنید.💫 ان‌شاء‌الله راهی تهران که شدید، برای روز هجدهم آذرماه 1362 در نماز جمعه دانشگاه تهران حضور پیدا کنید. دعا برای سلامت امام عزیز هم فراموش نشود. والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته.»🌺 #شهیدمحمدابراهیم_همت #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
💕 🌼❄🌼❄🌼❄🌼 خبر .... 🔷 داشتم شیشه‌های خانه را برای پاک می‌کردم که دامادم وارد خانه شد و گفت حال خوب نیست و در یکی از بیمارستان‌های اهواز بستری شده است.😔 🌿خیلی شدم و بی تاب این بودم که یک نفر مرا ببرد تا پسرم را ملاقات کنم. امانم را بریده بود. تا اینکه که پسر بزرگترم آمد و بدون هیچ مقدمه‌ای وقتی این حالات مرا دید گفت کی هستی مادر؟ شده است.😭💔 🌸با شنیدن این خبر شدم. پدر ابراهیم هم از حال رفت و روی زمین افتاد. چند ساعتی اصلا توی این نبودیم...»😢 🍀منتظر بودم، ولی خوب هرچه که باشد مادرم، دلم نمی‌آمد خار به پای بچه‌ام فرو رود. می‌گفتم ان شاءالله می‌ماند و به خدمت می‌کند.»💕 🌷لحظه خاکسپاری خطاب به حضرت زهرا(س) گفتم: امانتی تون رو برگردوندم..💖 راوی:مادر شهید 🍀@khademe_alzahra313🌷
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 #پدرشهید ما خودمان حجت را از ۱۹ اسفند ۱۳۹۰شناختيم؛ هم خودش را هم كردار و رفتارش را. يادواره‌هاي زيادي هم براي حجت گرفتند. خيلي‌ها بعد از شهادت حجت تغيير كردند، هم ديده‌ايم و هم خودشان به ما گفتند. اتاق حجت در خانه ما تبديل به يك غرفه فرهنگي شده است. 💫هيچگاه حال و هواي اتاقش را تغيير نمي‌دهيم. من به حجت قول داده بودم كه برايش يك حسينيه درست كنم. زميني داشتم آن را فروختم تا حسينيه را درست كنم. خانه‌ام حالا شده حسينيه #شهيدحجت‌الله رحيمي.🌷 هميشه ذكر هيئت‌هاي مداحي‌اش اين بود هر كه دوست دارد بدنش براي فاطمه زهرا (س)و مهدي فاطمه‌(س) تكه پاره شود صلوات بفرستد. . . . #شهید_حجت_الله_رحیمی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
🏳پندنامه شهدا... 💫يعني هر كس كه شهيد مي شود خوش به حالش كه با شهدا همنشين مي شود. و از تمام همسايه ها و از هم روستايي هايمان مي خواهم كه اگر از من سخن بدي شنيده ايد و كارهاي بدي ديده ايد حلال بكنيد. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ كنند. خدايا تو را قسم مي دهم كه اگر گناهانم را نبخشي از اين دنيا به آن دنيا نبر. 🌺 #شهیدمرحمت_بالازاده #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 #همسرشهید من کم سن و سال بودم و از همان دوران نیز بازی را بسیار دوست داشتم این بود که آنها نیز من را همچون یک دختر پذیرفته بودند و مدت‌ها زمان کشید تا مفهوم همسر بودن را متوجه شوم اما زمانی که با همسرم صحبت کردم موضوع مهمی را به من گوشزد کرد. 🌺 "اینکه باید در زندگی طوری رفتار کنیم که والدینمان از ما راضی باشند نباید آنها را ناراحت کنیم یا حرفشان را پشت گوش بیاندازیم" و واقعا هم هر دو به این موضوع پایبند ماندیم به همین دلیل او هرگز باعث دلشکستگی والدینمان نشد.🌸 #شهیدمدافع_حرم #شهیدداوودمرادخانی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 #خاطره 💫موقع نماز که می شد می رفتیم نماز جماعت مدرسه. بعضی روزها که موقع اذان تو کارگاه یا کلاس بودیم از دبیرمان اجازه می گرفتیم و می رفتیم نماز . 🌸 یکی دو تا از دبیرها اجازه نمی دادند . ما هم به هر سختی که بود اجازه می گرفتیم و می رفتیم نماز جماعت. اسماعیل عملا" به این جمله اعتقاد داشت و سعی می کرد تا در حد توان عمل کند . جمله ای که مرحوم قاضی ( رَضیَ اللهُ عنهُ) فرمودند : اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد،مرا لعن کند!🌺 #دوست_شهید #شهیدامنیت_اسماعیل_سریشی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺🕊 #اذن_شهادت_ازحضرت_زهرا_س 🌸شهید برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه آمد، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای شهید می‌آید، در خواب با کسی صحبت می‌کرد و می‌گفت، «یا زهرا(س)»، چند بار صدایشان کردم اما اصلاً متوجه نمی‌شدند، در حال و هوای خودشان بودند.وقتی توانستم بیدارشان کنم، ناراحت شد، به سمت اتاق دیگری رفت، من نیز پشت سرش رفتم، دیدم گوشه‌ای نشست، اسم حضرت فاطمه(س) را صدا می‌زد و از شدت گریه، شانه‌هایش می‌لرزد؛ آرام‌تر که شد، به من گفت: «چرا بیدارم کردی، داشتم اذن شهادتم را از بی بی فاطمه(س) می‌گرفتم».🌺 #همسرشهید #شهیدعبدالحسین_برونسی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 #پیوندی_بانورقرآن حاج عباس مدتی که به علت مجروحیت حین عملیات فتح‌المبین در بیمارستان بستری شد وقت را مغتنم شمرده و در مورد تشکیل خانواده فکر می‌کرد. همسر یکی از دوستان عباس، مرا به او معرفی کرد و این آغاز آشنایی ما، در سال 1361 بود.  در جریان خواستگاری احساس همدلی و همفکری کرده به جهت اطمینان استخاره کردم، آیه‌های سوره نور آمد: «الله نور السموات والارض»💫 بعد از خرید مختصری بر طبق آداب و رسوم در تاریخ 21/7/1361 دلهایمان با نور قرآن پیوند خورد و عقدمان جاری گشت. روز بعد از مراسم عقد به گلزار شهدا رفتیم و عباس حلاوت خودش را در این مدت برایم توصیف کرد: «وقتی برای خواستگاری به سراغت آمدم بار سنگینی بر سینه‌ام حس می‌کردم، با شنیدن نامت (زهرا) آرام شدم، وقتی به درخواستم جواب مثبت دادی، همه درهای بسته به رویم گشوده شد.» همه به او سفارش می‌کردند که مراسم عروسی را در باشگاه برگزار کند اما او نپذیرفت چون از خانواده شهدا خجالت می‌کشید و نمی‌خواست خود را درگیر مراسم کند. لباس دامادی او نیز همچون سرداران دیگر جامه سبز سپاه بود. مراسم در عین سادگی انجام شد و حاج عباس بعد از ازدواج بلافاصله به منطقه بازگشت.🌺 #همسرشهید #شهیدحاج_عباس_کریمی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 #همسرشهید 🌸البته سرتاسر زندگی من با مهدی لحظه به لحظه خاطره است ولی خاطره مهمی که حالا در ذهن من خطور می‌کند آن‌را بیان می‌کنم. ایشان در ارتباط با بیت‌المال خیلی حساس بودند ما در زمانی که در اهواز بودیم مسئولیت اداره خانه به من محول شده بود.🌹 یک روز قرار بود بچه‌های لشکر به عنوان مهمان به خانه ما بیاید. من از آنجا که فرصت نکرده بودم نان تهیه کنم به مهدی گفتم که وقتی عصر می‌آیید، نان هم تهیه کنید. مهدی که هم‌ طبق معمول عصرها دیر به خانه می‌آمدند -بنابه شرایط کاری- از آنجا که نانوایی‌ها بسته بودند نتوانسته بود نان تهیه کند. زنگ زدند که از لشکر نان بیاورند. البته از امکانات لشکر هیچ وقت استفاده نمی‌کردند ولی چون مجبور بودیم این کار را کردند. نان را که آوردند مهدی پنج، شش تا برداشت و آورد بالا با تأکید گفت که تو حق نداری از این نان استفاده کنی چون که این‌ها را مردم برای رزمندگان اسلام ارسال کرده‌اند و چون تو رزمنده نیستی پس حق خوردن از این نان‌ها را نداری. من هم مجبور شدم از خرده نان‌هایی که قبلاً در سفر مانده بود استفاده کردم. البته این مراعات ایشان را می‌رساند نسبت به بیت‌المال والا خدای ناکرده سوء برداشت نشود.🌷 #شهیدمهدی_باکری #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 #خاطره در سال 63 در مردادماه در واحد تخريب لشگر 25 كربلا مشغول خدمت بودم .دوست عزيزم الياس حامدي در گردانهاي پياده لشگر با مسئوليت فرماندهي تشريف داشتند . يكي از روزها كه با اين شهيد بزرگوار قدم مي زدم شهيد در ميان فرمايش خود فرمودند:اكبرآقا اگر ما در اين جنگ توفيق شهادت را پيدا كنيم سعادتي بزرگ نصيب ما خواهد شد. بنده گفتم: چرا؟ فرمودند:چون بعد از جنگ سالم ماندن براي نيروهاي رزمنده خيلي مشكل خواهد بود. چون فعلاً اين معنويت حاكم بر جامعه از بركت خون شهدا است و بعد از جنگ جنگ فسق و فساد و بي بندباري در جامعه زياد مي شود.  و بقول پيامبر اسلام (ص) مومن بودن و با تقوا بودن به منزله آتش در كف دست است.💫 راوی:علی اکبرگرزین تبار #شهیدالیاس_حامدی #سالروزشهادت @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 نامه شهیدخلیلی به رهبر انقلاب: من فدای غربتت آقاجان 💫 آقاجان! به خدا دردهایی که می‌کشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمی کند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟ یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟ رهبرم! جان من و هزاران چون من فدای غربتت. 🌸 @khademe_alzahra313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 با توجه به اینکه پدرمان هم نظامی بود و دشواری‌های این شغل را لمس کرده بودیم، رضایت نداشتیم که حسین هم نظامی‌شود. تا اینکه یک روز به من گفت من حتی پزشکی هم قبول بشوم، برمی‌گردم به سپاه، وقتی این حرف را زد حجت بر ما تمام شد، به مادرم گفتم حسین آقا راهش را انتخاب کرده، میخواهد برود سپاه، ما نمیتوانیم مانعش بشویم، هرکسی مسیر زندگی‌اش را خودش تعیین میکند. وارد سپاه که شد،تقریباً چهل روز دوره‌ هجرت برادرم برای ما خیلی سخت گذشت. من از سر کار می‌آمدم مستقیم میرفتیم آنجایی که حسین مستقر بود. فکر کنم ما جزء معدود خانوادهایی بودیم که هر روز و هر هفته که امکان داشت، به دیدار فرزندمان میرفتیم. آن چهل روز شاید مقدمهای بود، برای اینکه ما را آگاه کند که کاری که حسین کرده، راهی که حسین انتخاب کرده، همیشه همین خواهد بود؛ یعنی هجرت همیشگی. 🌸 @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 حافظ کل قرآن بود و نماز اول وقتش درک نمی شد، او در کارهای خانه بسیار به من کمک می کرد و اعتقاد داشت این مسئله باعث ریزش گناهانم می شود، بسیار ساده زیست بود و به فقرا کمک می کرد، از سوی دیگر در رشته های ورزشی مانند غریق نجات، شنا، راپل ، صخره نوردی، چتربازی و جودو تبحر داشت. 🌷آرزویش شهادت بود وی با اشاره به این که اولین سفر همسرم به سوریه در دوران عقد بود گفت: این ماموریت 75 روز طول کشید و من هر شب گریه می کردم ولی هیچ وقت به او نمی گفتم که چرا رفتی و ای کاش که جلویش را گرفته بودم، او هم تماس می گرفت و دلداری ام می داد و از من می خواست که دعا کنم شهید شود، بعد از بازگشتش سری بعد به اتفاق هم برای زیارت به سوریه رفتیم.🌹 @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 چند سال از انقلاب گذشته بود که مرتضی سیگارش را ترک کرد. دلیلی که برای این کار ذکر کرد این بود که آقا امام زمان در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند؛ در این صورت من چطور می‌توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟ این‌گونه بود که دیگر هرگز لب به سیگار نزد. 🌸 @khademe_alzahra313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 همیشه برای مهدی دعای شهادت می‌کردم و می‌گفتم که ان‌شاءالله شهید شوی، اما آنقدر خدمت کنی تا خدا و امام زمان (عج) از تو راضی باشند و بعد شهادت نصیبت شود. می‌گفتم وقتی سن و سالت بالا رفت به این آرزویت برسی. حیف بود با مرگ از این دنیا برود ولی خواست و رضایت خدا در این بود.🌸 @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 💫یکی از آشنایان خواب شهید را می‌بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می‌کند. که شهید پلارک به او می‌گوید: «من نمی‌توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می‌توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه وعنایت داشته باشید. همچنین زبان‌هایتان را نگه دارید. در غیر اینصورت هیچ کاری از دست من برنمی‌آید». 🌸 (سیداحمد) @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 امیرحسین در تاریخ 24 بهمن ماه سال 1346 در تهران چشم به جهان گشود. او چهارمین و آخرین فرزندی بودکه در این خانواده مخلص آل عبا(ع) به دنیاآمد.شهید بزرگوار در اوایل کودکی بسیار پرشور، با نشاط،دارای هوش و استعدادی بالا بود. از همان بدو تولد بادیگر اعضای خانواده فرق داشت و از اخلاص متفاوت بادیگران برخوردار بود؛ تا آنجاییکه امروز مشهود است اوعاشق و مخلص اهل بیت(ع) و فرزندی خلف برای خانواده و مرهمی گرم برای اقوام و دوستان بود. 🍃 شوخ طبعی و عطوفت خاص او همه کس را جلب می کرد و كوچك و بزرگ را شیفته خود می ساخت.امیرحسین در سال 1352 دوران تحصیلات ابتدایی رادردبستان «کمال الدین » آغازکرد. 🌸 از همان سال که تازه خواندن و نوشتن را می آموخت، به همراه برادران بزر گتر خود در مجالس مذهبی و جلسات قرائت قرآن مجید در مساجد شرکت می کرد. هر چندکه در آن زمان فقط مستمع بود، ولی علاقه اش نسبت به این مجالس باعث می شد که از دیگرسرگرمی های کودکانه اش کم کرده و به این جلسات بیاید. @khademe_alzahra313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 اخلاق و ایمان در زندگی خیلی برای من مهم بود. مهم‌ترین نکته نیز نوع بینش و برخورد و گفتار صادقانه وی بود که باعث شد من «حامد» را قبول کنم، ملاک‌های ظاهری و دنیایی اهمیت چندانی برای من نداشت. «حامد» همه معیار‌هایی که یک مرد در زندگی باید داشته باشد را داشت، مهربانی و کمک به دیگران در زندگی «حامد» از جایگاه خاصی برخوردار بود.🌷 @khademe_alzahra313
⚜🌺⚜🌺⚜🌺⚜🌺 #مادرشهید روزهای آغاز سال 43 بود. بیست وسه سال از خدا عمر گرفته بودم. خداوند سه دختر به خانواده ما عطا کرده. فرزند بزرگم چهار ساله بود. تا سه ماه دیگر هم فرزند بعدی به دنیا می آید! 🌸 مثل بسیاری از مردم آن زمان در یک خانه شلوغ و پر جمعیت بودیم. حیاطی بود و تعدادی اتاق در اطراف آن. در هر اتاق هم خانواده ای! 🍃 رسیدگی به کارهای خانه و چندین فرزند خیلی سخت بود. مادرم به کمکم می آمد. اما باز هم مشکلات زیادی داشتیم. 🍁 البته همه مردم آن زمان مثل ما بودند. همه تحمل می کردیم و شکر خدا را می کردیم. مثل حالا نبود که اینقدر رفاه و آسایش باشد با این همه ناشکری! مادرم بیش از همه به من سفارش می کرد. می گفت: وقتی باردار هستی بیشتر دقت کن! نمازت را اول وقت بخوان. به قرآن و احکام بیشتر اهمیت بده. میگفت: هر غذایی که برایت می آورند نخور!🌷 #شهیدمحمدرضاتورجی_زاده #سالروزشهادت #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ