╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝

♡•• اندڪۍچِشمـ‌هایَت را بہ من قرض مۍدهۍ؟ مےخواهمـ ببینمـ دنیا را چگونہ دیـدے؟ ڪه از چشمت افتاد! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝

#استوری 🎞 #شهید_ابراهیم_هادی 🌷 ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝

🌸 #حاج‌قاسم: 🌿 والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝

قطعہ سرداران بی‌پلاڪ #زیارت_نیابتی✋🏻🌻

پی دی اف کتاب #سلام_بر_ابراهیم زندگینامه و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی عالیه بنده خودم خوندمش خیلی عالیه🌺 #پیشنهاد_دانلود💯 ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝

#طنز_جبهه یک روز سید حسن حسینی از بچه‌های گردان رفته بود ته دره‌ای برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن، عراقی‌‌ها پیش پای او را با خمپاره هدف گرفتن، همه سراسیمه از سنگر آمدیم بیرون، خبری از سید نبود، بغض گلوی ما را گرفت بدون شک شهید شده بود. آماده می‌شدیم برویم پائین که حسن بلند شد و لباسهایش را تکاند، پرسیدیم: «حسن چه شد؟» گفت: «با حضرت عزرائیل آشنا در آمدیم، پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محلمان بود. خیلی شرمنده شد، فکر نمی‌کرد من باشم والا امکان نداشت بگذارد بیایم. هرطور بود مرا نگه میداشت!» شااااااااااااااااااااد باااااااااااااااش مؤووووومن😁 ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝ 💠 خادم