eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
162 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥راه های تقویت بازار سرمایه چیست؟ 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
- اختیار داری پسرم این چه حرفیه، خیلی خوش تشریف آوردین صدای آرام و دلنشینی داشت، به سمت گیسوسر چرخاند ، چشمانش به زمین دوخته شده بودند، سلام آرامی گفت و بدون هیچ حرف اضافه ای به همراه سبحان به مهمانخانه رفت گیتی آرام شانه اش را به شانه ی گیسو زد تا او را متوجه خود سازد، گیسو به سمتش چرخید تا دلیل این کارش را بفهمد. صدایش را شنید: - چقدر آفا و سربزیر بود ، چقدر خانواده ی خوب و خون گرمی هستن لبخند کجی زدو در دل گفت: (حالا اگه نیاز اینجا بود میگفت پسره چقدر شل و وارفته است مثل شیر برنج می مونه) اما خودش هم با گیتی هم عقیده بود. جمعشان حسابی گرم شده بود. این خانواده آنقدر خون گرم بودند که انگار سالهاست همدیگر را میشناختند، اما در این میان تمام حواس گیسو به آذین بود، همان پسری که روی مبل تک نفره ی روبه رویش نشسته بود، آرام و بی حرف تا کسی سوال نمیپرسید، پاسخ نمیداد و صدایش شنیده نمیشد، آرام ترین پسری که تا بحال در عمر خود دیده بود، برادرش سبحان بود و بس، اصلا فکرش را نمیکرد از سبحان آرام تر هم وجود داشته باشد. شخصیت این پسر بدجوری گیسو را درگیر خود کرده بود از طرفی هم اصلا خوشش نمی آمدیک پسر تا این حد آرام و گوشه گیر باشد. ناگهان آذین و کوروش را در ذهنش مقایسه کرد، نه به کوروش که از آن طرف بام افتاده نه به آذین که از این طرف افتاده، به قول نیاز رفتار جفتشان روی مخ بود. آرامش بیش از حد آذین گیسو را عصبی کرده بود طوری که پای چپش را تکان میداد و لب پایینش را با دندان به بازی گرفته بود. عادتش بود هرگاه عصبی و ناآرام میشد ، ناخودآگاه این حرکات را انجام میداد....با صدای فاطمه خانم همان زن چادری و مهربان سر چرخاند و به او نگاه کرد. - خب گیسو جان ،چندسالته دخترم؟! دانشجو هستی؟۱ گیسو لبخندی زد و پاسخ فاطمه خانم را داد. 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
بیست و دو سالمه، نه دانشجو نیستم راستش علاقه ی چندانی به درس ندارم، فوق دیپلمم رو که گرفتم دیگه ادامه ندادم - بسیار عالی..همه که نباید درس بخونن و مدرک بگیرن، امیدوارم همیشه و در همه حال موفق باشی دخترم، اتفاقا آذین من هم علاقه ای به درس نداشت، عاشق کار پدرش بود، علاقه ی زیادی به فرش و هرچیزی که به فرش مربوط میشه داره، اما خب بخاطر اصرار های پدرش لیسانس حقوقش رو گرفت، ولی دیگه ادامه نداد، الان همپای پدرش کار میکنه اون هم با علاقه اما آرمین من برعکس آذین عاشق درس آذین باشنیدن اسم خودش از زبان مادرش ،سرش را ناگهان بلند کرد و با گیسو چشم در چشم شده برای لحظه ای نه چندان طولانی بهم خیره بودند که اینبار آذین نگاه دزدید و به زمین چشم دوخت.. دور میز غذاخوری انتهای سالن پذیرایی نشسته و مشغول بودند، حق با گیسو بود از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را میشد روی میز دید. عجیب بود که معصومه خانم، چطور یک تنه وبه تنهایی انواع و اقسام غذاها را آماده کرده بود. گرچه ،در طول سی سال زندگی با حاج رضا و رفت و آمدهای خاندان سماوات ، دیگر برایش عادی بود ، آب دیده شده بود... امشب هم سنگ تمام گذاشت... انگار میخواست هنر آشپز بودنش را به رخ مهمانانش بکشد گیسو و آذين مقابل هم نشسته بودند، گیسو تمام حرکات این جوان را زیر نظر داشت ،از او بعید بود این کارها اما حسی نامعلوم قلقلکش میداد، آذین ارام و شمرده غذا میخورد ، در تمام مدت هم سربزیر بود و با کسی کاری نداشت بجز بشقاب غذایش اما برعکس آذین، این دخترک چموش حواسش به همه جا و همه چیز بود الا بشقاب غذایش درست نقطه ی مقابل هم بودند این دو نفر.. ناگهان فکری از ذهن گیسو گذر کرد، لبخند موذیانه ای مهمان لبانش شد، بدش نمی آمد مثل سابق، حس شیطنت دخترانه اش بیدار شود. چند سالی 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
میشد که تقریبا گوشه گیر و آرام شده بود.. دستش را جلو برد و نمکدان را از وسط میز برداشت کمی نمک روی غذایش ریخت ، | نمکدان را دقیقا روبه روی آذین گذاشت. چند دقیقه ای گذشت تا اینکه بالاخره آذین دستش را جلو بردو نمکدان را برداشت... لبخند خبیثانه ای رو لبهای گیسو نشست، منتظر به دستهای آذین چشم دوخته بود. به محض اینکه نمکدان را به قصد پاشیدن نمک روی غذایش کج کرد.....لبخند گیسو پررنگ تر شد.. کج گردنش همانا و باز شدن در نمکدان و خالی شدن تمام نمک ها روی غذایش همانا همه سکوت کرده بودند و به آذین نگاه میکردند، بجز گیسوکه سر به زیر انداخته بود و ریز ریز میخندید ، سربلند کرد و نگاهش به نگاه آذین گره خورد، خنده اش را فرو خورد از نگاه سرد و یخی آذین به خود لرزید. پس فهمید که گیسو از قصدسر نمکدان را شل کرده. سر به زیر انداخت ، صدای مادرش را شنید که رو به آذین گفت: - ای وای چرا همچین شد ، من سر نمکدون رو سفت میکردم ماهمیشه.... پسرم بشقاب تو بده برات عوضش کنم.... آذين نگاهش را از روی گیسو برداشت و گفت : نه ممنون سیر شدم دیگه احتیاجی نیست | - وا پسرم تعارف میکنی؟ تو که چیزی نخوردی. نه تعارف نمیکنم حاج خانم ، واقعا سیر شدم ، سفرتون همیشه پربرکت باشه. گیسو کمی عذاب وجدان گرفته بود، انتظار این برخورد را از آذین نداشت ، خیال میکرد وقتی بفهمد که کار گیسوست ، کمی عصبانی شود و به جوش و خروش بیفتد اما انگار نه انگار این دیگر چه موجود ناشناخته ای بود. 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
بعداز صرف شام،همگی دور هم جمع بودند، اما گیسو در اشپزخانه مشغول چای دم کردن بود، حرصی که سر میز شام خورده بود و هنوز آثارش هویدا بود در حال خودش بود، اولین فنجان چای و دارچین را در سینی گذاشت و میخواست باقی فنجان هارا پر کند که فاطمه خانم وارد شد، نایلونی از دارو دستش بود روبه گیسو گفت: - - عزیزم لطف میکنی ، یه لیوان آب بهم بدی داروهام رو بخورم ؟ گیسو دست از کار کشید و به سمت یخچال رفت لیوان را پرآب کرد و به دستش داد - بفرمایید - - دستت درد نکنه دخترم.یوی دارچین میاد؛ شما تو چاییتون دارچین میریزین؟؟ بله!!!چطور مگه ؟ دوست ندارین؟۱ فاطمه خانم لبخندی زد و گفت: - چرا عزیزم ، اما آذین به بوی دارچین حساسیت داره حالش بد میشه و میشه توی چای امشب دارچین نریزی ؟!! | باز همان لبخند خبیثانه مهمان لبهایش شد، فکری در سرش جرقه زد روبه فاطمه خانم چشم، حتما اصلا خودش هم نمیدانست چرا أذين آزاری را شروع کرده است. این پسر که کاری به کارش نداشت. از وقتی پا به عمارت گذاشته سربه زیر و آرام گوشه ای نشسته و بجز سبحان با کسی هم صحبت نمیشود....دوست داشت به جای آذین این بلاها را سر کوروش می آورد اما این عقده بر دلش مانده بود کوروش زرنگ تر از این حرف ها بود، فوری دستش را میخواند و همان بلا را سر گیسو می آوردند. فنجان هارا درون سینی چید، فنجان اخری را کنار دست سمت چپش گذاشت ، دقيقا انتهایی ترین قسمت سینی نقره ای رنگ، فنجانی که برای آذین و 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
عملی کردن نقشه اش اماده کرده بود. وارد مهمانخانه شد یکی یکی چای ها را تعارف میکرد.. به آذین رسید، همه چی همانطور که پیش بینی کرده بود ، پیش رفت آذین بدون اینکه سربلند کند ، دستش را بالا گرفت و فنجان را برداشت و روی میز عسلی روبه رویش گذاشت و از گیسو تشکر کرد... گیسو با لبی خندان نشست همان جای قبلی دقیقا روبه روی آذین چند دقیقه ای گذشت، آذین با موبایلش ور میرفت و به فنجانش حتی نگاه هم نمیکرد، گیسو دیگر داشت ناامید میشد که آذین دستش را جلو بردو فنجان را برداشت ،چند لحظه ی کوتاه فنجان را در دستش نگه داشت و بعد از آن به البهایش نزدیک کرد. آن طرف هم گیسو با ذوق و اشتیاق خاصی ریز ریز حرکاتش را زیر نظر داشت. به محض اینکه فنجان چای را به لبهایش نزدیک کرد بوی تند دارچین در بینی اش پیچید فنجان را از خود دور کرد و دستش را روی دهانش گذاشت ، بدون فوت وقت چای را روی میز گذاشت و با دو خود را به بیرون عمارت رساند... انقدر سریع این کارها را انجام داده بود متوجه تعجب سایر افراد حاضر نشد، فقط میخواست هر چه سریع تر از شر بویی که به شدت از آن متنفر بود، خلاص شود سبحان بلند شد و به سمت آذین رفت و از کنار گیسو که رد میشد نگاهی همراه با اخم به او انداخت، انگار فهمیده بود که این آتش ها از گور چه کسی بلند شده ، خواهر تخس و شیطانش را میشناخت از این بلاها کم برسرش نیاورده بود، فقط تعجبش از این بود که چرا آذین؟! این آذین بیچاره که کاری به کارش نداشت... 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
920615-Panahian-M-Imamsadeq-TanhaMasir-33-48k.mp3
17.27M
💠سلسله مباحث سخنرانی با موضوع ◇پارت ۱ [[جلسه سی و سوم]] ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 ☘ آداب از منظر حضرت فاطمه سلام الله علیها✨ ✨ حضرت فاطمه سلام الله علیها در مورد آداب غذا خوردن می فرمایند: در سر سفره غذا، کار نیک وجود دارد که سزاوار است هر مسلمانی آن‌ها را بشناسد. چهار مورد واجب، چهار مورد مستحب و چهار مورد نشانه ادب و بزرگواری است.   👈🏼 اما چهار عمل عبارتند از:   🍽 معرفت پروردگار 🍽 راضی به نعمت‌‏های خدا بودن 🍽 گفتن بسم الله الرّحمن الرّحیم در آغاز غذا 🍽 و شکر خدا 📚 عوالم، ۷۸، ج ۱۱، ص ۶۲۹ 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
👨‍👩‍👦‍👦 حداقل یک وعده غذایی رو خانوادگی میل کنید😊 🔸کنار هم در آرامش برای صَرف غذا نشستن، راه خوبی برای تقویت پیوندهای خانوادگیه. زمانی برای صحبت درباره‌ خبرهای خوب، درباره‌ روزی که داشتید یا گفتن یک جوک خنده‌دار. این کار همچنین به بچه‌ها برای داشتن عادات تغذیه‌ خوب کمک می‌کنه.👌 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
⚙⛓ 🔺چرا مردا به طرف زنی دیگه کشیده میشن⁉️ دلیلش پیام های طرد کننده‌ای که در ادامه میگم👇 ⭕️ حالا نمی تونم. باید غذا درست کنم.❌ ⭕️حالا نمی تونم. باید چند تا تلفن بزنم.❌ ⭕️ نمی توانم،🛒باید به خرید برم.❌ ⭕️وقت ندارم یا دوست ندارم بیام دیدن اقوامت.❌ ⭕️نمی تونم.حالا خیلی سرم شلوغه❌(مختص خانمای شاغل یا غرق تو کلاسای مختلف شدن) ⭕️ حالا زمان خوبی نیست.❌ ⚠⭕️ سردرد دارم. نزدیکم نیا❌ (می‌تونه بگه عزیزم اتفاقا به بغلت نیاز دارم یکم سرم درد میکنه و هیچ مسکنی برام مثل نوازشت نیست) ⭕️ الان نمی توانم درباره ی ارتباط جنسی فکر کنم.❌ ⭕️ شرایط بدنیم مساعد نیست.❌ ✔️✔️✔️✔️ 💠 خادم ╔═.🍃.═══════╗ 📚 @khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
4_6025990732928518067.ogg
525.4K
●|قرار جدیدهرشب♡ | اِلھى عَظُمَ الْبَلاَّءُ ...| ╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
╔═.🍃.═══════╗ 🌼@khademngoo🌼 ╚═══════.🍃.═╝
✨خـدایا... 🌸بہ عشقت، ✨پرده ے صبح را... 🌸از پنجره‎ے احساسم کہ، ✨رو بہ بیکرانہ‎هاے آسمان 🌸و دریاے توست باز مےکنم... ✨و آرامش را، 🌸از نور تو، ✨تمنا می‎کنم..... 🌸بسم الله الرحمن الرحیم ✨الهی به امید تو🙏 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🔹🔶🔹🔶🔹 🔶🔹🔶🔹 🔹🔶🔹 🔶🔹 🌼🍃وَقَالَ یَبَنِىَّ لَا تَدْخُلُواْ مِن بَابٍ وَ حِدٍ وَادْخُلُواْ مِنْ أَبْوَ بٍ مُّتَفَرِّقَةٍ وَ مَآ أُغْنِى عَنکُم مِّنَ اللَّهِ مِن شَىْ‏ءٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ عَلَیْهِ تَوَّکَلْتُ وَ عَلَیْهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ‏ 🍃🌼 🌸🍃 (یعقوب) گفت: اى پسران من (چون به مصر رسیدید همه) از یک دروازه (به شهر) وارد نشوید (تا توجه مردم به شما جلب نشود) بلکه از دروازه‏ هاى مختلف وارد شوید و (بدانید من با این سفارش) نمى ‏توانم چیزى از (مقدرات) خدا را از شما دور کنم. فرمان جز براى خدا نیست، تنها بر او توکل مى ‏کنم و همه توکل‏ کنندگان (نیز) باید بر او توکل نمایند.🍃🌸 {سوره ی یوسف ، آیه ی ۶۷ } 💠پیام آیه : ۱-عاطفه پدرى حتّى نسبت به فرزندان خطاکار، از بین نمى ‏رود. «یا بنّى» ۲- چاره ‏اندیشى و تدبیر براى حفظ سلامت فرزندان، لازم است. «یا بنىّ لا تدخلوا...» ۳- وقتى توصیه کننده عالم و آگاه است، لازم نیست فرمانبر از فلسفه‏ آن دستور آگاه باشد. (فرزندان یعقوب فرمان «لا تدخلوا...» را عمل کردند و فلسفه و راز آن را نپرسیدند)* ۴- از بهترین زمان‏هاى موعظه، در آستانه سفر است. یعقوب در آستانه‏ سفر فرزندان به آنان گفت: «یا بنىّ لاتدخلوا من باب واحد» ۵ - جلو حساسیّت‏ها، سوءظن‏ها و چشم ‏زخم‏ها را بگیرید، ورود گروهى جوان به منطقه‏ بیگانه، عامل سوءظن و سعایت است. «لاتدخلوا من باب واحد» ۶- لطف و قدرت خداوند را منحصر در یک راه نپندارید، دست او باز است و مى‏ تواند از هر طریقى شما را مدد رساند. «لاتدخلوا من باب واحد» ۷- فقط بازدارنده و نهى کننده نباشید، بلکه راه حل نیز ارائه دهید. «لاتدخلوا... و ادخلوا»* ۸ - براى رسیدن به مقصود بایستى راههاى مختلف را پیمود. «و ادخلوا من ابواب متفرّقه»* ۹- مدیر خوب باید علاوه بر برنامه‏ ریزى، حساب احتمالات را بکند، زیرا انسان در اداره‏ى امور خود مستقل نیست. یعنى با همه محاسبات و دقّت‏ها باز هم دست خدا باز است و تضمینى براى انجام صددرصد محاسبات ما نیست. «وما اُغنى عنکم من اللَّه من شى‏ء» ۱۰- در برابر مقدّرات حتمى خداوند، چاره‏اى جز تسلیم نیست. «ما اغنى‏عنکم من اللَّه من شى‏ء» ۱۱- حاکم مطلق هستى، خداوند است. «ان الحکم الاّ للَّه» ۱۲- با توکّل زانوى اشتر ببند. «لا تدخلوا... علیه توکّلت»* ۱۳- هم احتیاط و محاسبه لازم است؛ «لاتدخلوا...» و هم توکل به خداوند ضرورى است. «علیه توکّلت » ۱۴- به غیر خداوند، توکل نکنید. «علیه توکّلت» چرا که او به تنهایى کفایت مى‏کند «وکفى باللَّه وکیلا» و بهترین وکیل است. «نعم الوکیل» ۱۵- یعقوب، هم خود توکل کرد و هم دیگران را با امر به توکل تشویق نمود. «توکّلت... فلیتوکّل...» 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیه ی ۶۷ سوره یوسف 🎙 حجت الاسلام محسن قرائتی 🕰 مدت زمان ۵ دقیقه ⚜ هر روز یک آیه ی ناب قرآن با تفسیر 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 دوشنبه ها حسنیه بپاست در قلبم سلام میدهم از عمقِ‌ جان به‌سمت بقیع ⚜✨⚜✨ به رسم ادب هر صبح دوشنبه 🌸🌼🌸 سلام بر آقا امام حسن‌ مجتبی ع 🌸🌼🌸🌼 ‌‌♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ ☆سلام بر تو اى فرزند پیامبر (خدا) پروردگار جهانیان ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ ☆سلام بر تو اى فرزند امیرمؤ منان سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَهَ اللّهِ ☆سلام بر تو اى حبیب خدا سلام بر تو اى برگزیده خاص خدا ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ ☆سلام بر تو اى امین (وحى ) خدا سلام بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى نور خدا ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ ☆سلام بر تو اى راه (مستقیم ) خدا سلام بر تو اى بیان (کننده ) حکم خدا ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ ☆سلام بر تو اى یاور دین خدا سلام بر تو اى آقاى پاک (و منزه از هر عیب ) ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ ☆سلام بر تو اى نیکوکردار وفادار سلام بر تو اى قیام کننده (به امر خدا) و امین ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ ☆سلام بر تو اى داناى به تاءویل (قرآن ) سلام بر تو اى راهنماى راه یافته ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىُّ ☆سلام بر تو اى پاکیزه منزه سلام بر تو اى پرهیزکار پاکدامن ♡السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ ☆سلام بر تو اى حق سزاوار بدان سلام بر تو اى شهید راست گفتار ♡اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ ☆سلام بر تو اى ابا محمد حسن بن على و رحمت خدا و برکات او -------🌼🍃🌼🍃🌼🍃------- 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
💠 به رسم هر روز صبح 💠 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ ❤️ هر صبح، به شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میکنم🌿 ، هر روز که می‌گذرد، عاشقانه تر از قبل چشم به راهتان باشم...🧡 ✨السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ✨ ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ میلادی: Monday - 17 May 2021 قمری: الإثنين، 5 شوال 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹حرکت امیر المومنین علیه السلام به سمت صفین، 36ه-ق 🔹ورود حضرت مسلم بن عقیل به کوفه، 60ه-ق 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع ▪️10 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام ▪️20 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️26 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️36 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراقب آذوقه‌ات باش! عزیزان من! این ذخیره‌ تقوا، ڪه در ماه رمضان به دست آوردیم،باید حفظ کنیم.این آذوقه‌ طول سال ماست. ۱۳۸۳/۸/۲۴ 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
💎امام‌خامنه‌ای: 🏝آرامش روانی ناشی از انتظار فرج را می‌توان بوسیله دعا افزایش داد. ۹۹/۰۱/۲۲🏝 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ دوستان و همراهان همیشگی کانال خادم بیدار شوید همه چیز مهیاست آرامش صبح نفس های بهاری هدفی داشته باشید و حرکت را آغاز کنید با یاد نام خدا . . . صبح بهاریتون بخیر و شادی برای تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات🌹قرائت بفرمایید ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
من تا کلیـد موفقیت رو پیدا میکنم، یه نفر قفل عوض میکنه! 😒😒 مشکلتـون با من چیه؟ 😕😕 😂😂 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠 از نگاه قرآن، انسان‌های موفق كسانی هستند كه با مشورت كارها را پیش می‌برند و از آنچه خداوند به آن‌ها رزق داده است، انفاق می‌كنند، گفت: در آیات قرآن می‌خوانیم كه خداوند خطاب به پیامبر(ص) تأكید می‌كند كه اخلاق خوب موجب شد مردم دور تو جمع شوند. بعد از آنكه مسلمانان در جنگ احد دوبار به توصیه‌های پیامبر(ص) گوش ندادند و موجب شد شكست سختی بخورند، پیامبر(ص) از آنان دلخور بود اما در حین بازگشت پیامبر(ص) به مدینه آیه‌ای از سوی خداوند نازل شد كه مسلمانان را عفو كند و برای آنان طلب استغفار كرده و با آنان مشورت كند و این جایگاه مشورت در قرآن كریم است. 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼
موفق ترین ادما کسایی هستن که با دوستان خود مشورت میکنند و دقیقا بر عکسش عمل میکنند 😂😂😂😂👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠یکی از کارهای ستوده و مؤکد اسلام، مشورت است. «مشورت، پویشی است که به انسان کمک می کند تا با استفاده از آرا، اندیشه ها و دیدگاه های مختلف، توانایی ها و استعدادهای خود و دیگران را بشناسد و با موقعیت ها و امکانات فردی و اجتماعی و نیز با محدودیت ها، کاستی ها و نارسایی ها آشنا شود و از فرصت های تحصیلی، شغلی، حرفه ای، شخصی و اجتماعی بهتر استفاده کند و برای حل مشکلات خود و جامعه راه حل مناسبی بیابد 💢فایده های مشورت ❇️رشد و پیشرفت ❇️بالا رفتن قدرت تصمیم گیری ❇️رهایی از پشیمانی ❇️از بین رفتن غرور کاذب ❇️ایجاد هم زمان حس دیگرخواهی و اعتماد دوسویه 💠خادم 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼 @khademngoo 🌸═══✼🍃🌹🍃✼══🌼