eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
165 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌿🌹🌿🌹 🌿🌹🌿🌹 🌹🌿🌹 🌿🌹 🌹 |📄🙃 | ♥️ 🖇 _چطوری عمو جون ؟ مامان بابا خوب بودن؟ از فکر بیرون اومدم با لبخند جواب عمو اکبر رو دادم _ممنون سلام رسوندن خدمتتون با لحن خون گرمی گفت: سلامت باشن سلام مارو هم بهشون برسون فاطمه خانوم سینی چایی رو جلوم گرفت و نتونستم جواب عمو اکبر رو بدم با احترام دستم رو لبه سینی گرفتم _ممنون نمی خورم! فاطمه خانوم _چرا مادر تازه دمه بفرمایین _ممنون خیلی هم خوبه ولی راستش من اهل چایی نیستم! فاطمه خانوم _آب جوش برات بیارم دخترم؟ لبخندم پررنگ تر شد به این محبت بی غل وغش _نه ممنون . متوجه نگاه زیر چشمی امیرعلی شدم و یادم افتاد به هم نزدیکیم به فاصله چهار انگشت و دلم رفت برای این نزدیکی بدون اخمهاش! _ به سالمتی شنیدم دانشگاه هم قبول شدی عمو! نگاهم رو باز چرخوندم سمت عمو اکبر اصلا امشب دلم نمی خواست این لبخند واقعی رو از خودم دور کنم _بله انشاءالله از بهمن کلاس‌هام شروع میشه. فاطمه خانوم کنار عمو اکبر و عمه همدم نشست _ان شاءالله به سلامتی... موفق باشی با خجالت لبخند زدم _ممنون عمه هم به لبخندم لبخند با محبتی زدکه عمو اکبر دوباره پرسید _حالا چی قبول شدی محیاخانوم؟ اینبار عمو احمد بابای امیر علی, که از بچگی برام عمو احمد بود جواب داد. _ ریاضی ...درست میگم بابا؟ چه قدر گرم شدم از این بابا گفتن عمو احمد ...حالا من دوتا بابا داشتم دخترها هم که بابایی! لبخندم عمق گرفت و لحنم گرمتر شد _ بله درسته. نگاه عمو احمد پر از تحسین روم بود و من معذب و خجالت زده نشسته کمی جابه جا شدم و دستم رو تکیه گاه خودم کردم... ولی وقتی حس کردم انگشتر فیروزه ی امیر علی رو زیر دستم قلبم ریخت ...این دومین دفعه ای بود که حس می کردم دستهای مردونه اش رو دومین دفعه بعد از اون اولین باری که بعد خطبه عقد به اصرار عمه دستم گم شد بین دستهای مردونه اش که سرد بود نه با اون گرمای معروف درست مثل امشب ! نگاه امیر علی زیر چشمی و متعجب چرخید روی دستهامون و من چه ذوقی کردم چون نگاه عمو احمد و عمو اکبر روی ماست نمیتونه دستش رو از زیر دستم بکشه بیرون ! بازم قلبم فرمان دادو من فشار آرومی به انگشتهاش دادم ... امیر علی سریع سر چرخوند و نگاهش به نگاهم قفل شد و دستش زیر انگشتهام مشت! لبخند محزونی نشست روی لبم و آروم به امیر علی که منتظر بود دستم رو بردارم گفتم: نامحرم که نیستم هستم؟ بازم اخم کردو با دلخوری گفت: محیا حالا حواس هیچ کس به ما نبود و همه گرم صحبت... نگاهم رو دوختم به دستهامون... آرزو داشتم این لحظه ها رو!...نوازش گونه انگشتهام رو کشیدم روی دست مشت شده اش و قلبم رو بی تاب ترکردم... https://eitaa.com/khademngoo
🖊 : گاهی خدای متعال نعمتی به انسان داده است؛ فرض بفرمایید نعمت «بیان»، خب نعمتی است؛ میتوان این نعمت را در راه ترویج معارف الهی به کار برد، میتوان هم آن را در جهت عکس به کار برد؛ این نعمت را اگر کسی در جهت عکس مقاصد الهی به کار ببرد، کفران این نعمت را کرده، نعمت را تبدیل کرده است به کفر. فرض بفرمایید داشتن مال دنیا یک نعمت است؛ مال دنیا، نعمتی است که خداوند به بعضی عنایت میکند؛ میتوان با این نعمت، درجات عالیه را کسب کرد -صدقه داد، انفاق کرد، کسانی را از بدبختی و از هلاکت و گرسنگی نجات داد- میتوان هم بعکس، این پول را در راه‌های فساد، در راه‌های حرام، در راه اشاعه‌ی محرّمات، در راه افساد خود و دیگران به کار برد؛ این کفران نعمت الهی است. قدرت و توانایی مدیریّت و احراز مناصب مدیریّتی یک نعمت است؛ یک روزی بود که ما و شما باید همین‌طور در جریان تصمیم مدیران جامعه -که به دشمنان دین و دشمنان کشور وابسته بودند- حرکت میکردیم، بدون اینکه اختیاری داشته باشیم؛ امروز، بسیاری از خود ما جزو مدیران کشور هستیم -در هر بخشی که هستیم، در هر حدّی که هستیم- و خدای متعال قدرت ایجاد مسیر، تغییر مسیر، تصحیح مسیر را به ما داده است؛ خب این یک نعمت است. این نعمت را چه‌جور مصرف میکنیم؟ اگر در جهت خدمت به مردم و هدایت جامعه به آن سمتی که مطلوب دین خدا است این مدیریّت به‌‌کار رفت، خب این شکر نعمت است؛ اگر چنانچه در این جهت به‌کار نرفت، معطّل ماند یا عکسش به‌کار رفت، این کفر نعمت است.
سلام تروخدا داخل کانالتون بزارید برای زن داییم دعا کنند حالش اصلا خوب نیست
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
سلام تروخدا داخل کانالتون بزارید برای زن داییم دعا کنند حالش اصلا خوب نیست
یکی از اعضای کانال گفته که زنداییشو دعاش کنید ان شاءالله به حق بیمار کربلا سلامتیشو بدست بیارن
🏴 📜شناخت شناسنامه ای 🌸 علیه السلام : ✅ نام: علی علیه السلام ✅ نام پدر: امام جواد علیه السلام ✅ نام مادر: سمانه ✅ کنیه: ابوالحسن سوم ✅ لقب: هادی، نقی ✅شهرت: عسکری (به جهت حصر در منطقه نظامی) ✅ مقام امامت: دهمین امام ✅ مقام عصمت: دوازدهمین معصوم 🌸 روز و ماه تولد: ۱۵ ذیحجه 🌸 سال تولد: ۲۱۲ هجری قمری 🌸 آغاز سال امامت: ۲۲۰ هجری قمری ✅ آغاز سن امامت: حدود ۸ سالگی ✅ مدت امامت: ۳۳ سال ✅مدت عمر: ۴۱ سال ✅فرزندان: ۴ پسر (امام حسن عسکری علیه السلام) و یک دختر ✅هجرت اجباری: از مدینه به سامرا ✅خلفای غاصب معاصر: متوکل، معتز ☑️روز و ماه شهادت: سوم رجب ☑️سال شهادت: ۲۵۴ هجری قمری ☑️محل شهادت: سامرا ✔️قاتل: معتز خلیفه ملعون عباسی ✅مرقد مطهر: سامرا، عراق ✅زیارات معروف ایشان: زیارت جامعه کبیره؛ زیارت غدیر... ✅اقدامات برجسته: هدایت امت اسلام، اهتمام بر حفظ و نشر احکام و معارف اسلامی، شناساندن مکتب جعفری، تربیت شاگردان و اصحاب گرانقدر، مبارزه پنهان و آشکار با خلیفه ستمگر (که باعث احضار به سامرا و حصر در منطقه نظامی شد). 🏴 ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 🔶 🌹 توکل و امید به خدا 🌷بی نیازی از مردم 💐انیمیشن زیبا از زندگانی امام هادی (ع) با عنوان نگین انگشتری ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
31.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 🇮🇷 🇮🇷 خنده دار بهمن و بختک 🇮🇷 این قسمت : گل و گلوله ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ در یکی از روزهای سرد ماه ژانویه و در یکی از محلات فقیرنشین در شهر واشنگتن صبح زود مثل هر روز مردم آن منطقه که اکثراً یا کارگر معدن بودند و یا صاحب مشاغل سیاه از خانه‌هایشان بیرون زدند تا یک روز پر از رنج و مشقت دیگر را آغاز کنند زنان و مردانی که تفریح و لذت در زندگیشان نامفهوم بود و به قول معروف زندگی نمی‌کردند بلکه به اجبار زنده بودند تا ریاضت بکشند که نمیرند آن روز نیز آن مردم بینوا در حالی که خیلی هایشان کارگر روزمزد بودند و نمی‌دانستند آیا امشب هم باز سر گرسنه زمین خواهند گذاشت یا نه و خود را برای یک روز مشقت بار دیگر آماده می‌کردند ناگهان صدای ویولن زیبائی از گوشه یک خرابه توجهشان را جلب کرد! آوای ویولن آنقدر زیبا و مسحور کننده بود که پای آن مردم فقیر زیر برفی که نم نم شروع به باریدن کرده بود از رفتن باز ماند اکثراً آنها با اینکه می‌دانستند اگر دیر برسند جریمه می‌شوند بی توجه به این مشکل در آن خرابه که اندازه یک سالن کنسرت بود جمع شدند و حدود دو ساعت و نیم در آن سرما با گوش دادن به آن آهنگ‌های زیبا و استثنائی وجودشان گرم شد، اشک ریختند خندیدند و به خاطراتشان فکر کردند سرانجام ویولونیست خیابانی که مردی ۳۵ ساله بود کارش تمام شد ویولنش را برداشت و آماده رفتن شد اما در همین حال و احوال و تشویق بی امان مردم کمی مکث کرد همه آنها را صدا کرد و به همگی که حدود ۳۰۰ نفر بودند نفری ۵ دلار داد و سپس در حالی که برای آنان بوسه می‌فرستاد سوار تاکسی شد و رفت تا آن مردم فقیر از فردا این ماجرا را همچون افسانه برای دوستانشان تعریف کنند اما آن روز هیچکس نفهمید ویولونیست ۳۵ ساله کسی نیست جز "جاشوا بل" یکی از بهترین موسیقی دانان جهان که ۳ روز قبل هر بلیت کنسرتش ۱۰۰ دلار به فروش رفته بود فردای آن روز جاشوا به یکی از دوستانش که از این موضوع با خبر شده بود گفت: من فرزند فقرم آن روز وقتی در کنسرت فقط مردم ثروتمند را دیدم از خودم خجالت کشیدم که فقیران را از یاد برده‌ام به همین خاطر به آن محله فقیرنشین رفتم و همان کنسرت دو ساعت و نیمه را تکرار کردم بعد هم وقتی یادم آمد اکثر آنها به خاطر من باید جریمه شوند تمام پولی را که از کنسرت نصیبم شده بود میان آنها تقسیم کردم لذتی بردم که تاکنون در هیچ کنسرتی نبرده‌ام ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـ♡ـدایا مراقب دستان ما باش که جز به سمت خانه تو به سوی دگری نرود مراقب دل‌های ما باش که فقط خانه مهر تو باشد و کمکمان کن تا با تمام مردم مهربان باشیم خـ♡ـدایا من از دل دوستانم بی‌خبرم و نمی‌دانم نیازشان را اما می‌دانم که تو از حال آنان آگاهی پس هر آنچه صلاحشان است را مقدر بفرما شبتـ🌙ـون‌خـدایـی🌟 ✿⃟🌸 ‌‌‎• @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
🌸🍃با سلام خدمت اعضای محترم کانال🍃🌸🍃🌸🍃 ❇️ مسابقه برای زیر ۱۵ سال با موضوع دهه فجر در قالب ( کلیپ سازی و شعر خوانی در قالب فیلم و نقاشی ) ❇️ مسابقه بزرگسالان با موضوع دهه فجر در قالب دلنوشته 🔸شرایط شرکت در مسابقه👇 💎 همه باید شعرخوانی رو در قالب فیلم ارسال کنن 💎 تمامی شرکت کنندگان در مسابقه اسکرین از کانال بدن که بدونیم عضو کانال هستن 💎 تمامی شرکت کنندگان کپی از شناسنامه بفرستن و بگن از کدوم شهر و استان هستن برای ارسال فایل به آیدی زیر مراجعه کنید @banooy_mohajer_62A62 زمان ارسال فایلها تا پایان روز ۱۴۰۰/۱۱/۲۱ 🎁جوایز بسته به میزان شرکت کننده ها داره در هر رشته به ازای هر صد نفر ۴ جایزه 🌼🍂 با تشکر: تیم مدیریت کانال خادم🌼🍂
با سلام خدمت اعضای فهیم کانال تربیتی خادم یکی از دوستان پیام دادن استاد حوزه هستن یکی از طلبه ها بخاطر نداشتن موبایل میخوان از درس انصراف بدن کلاساشون مجازی شده میتونید تو گروه ها اعلام کنید ببینیم واسه این بنده خدا چکار میشه کرد باز مثل همیشه دستگیر ضعیفان و فقرا باشیم که ثروتمندان دنیای ابدی هستند کمک‌ها ی نقدی خود رو به شماره حساب زیر واریز کنید ۶۰۳۷۶۹۷۶۳۴۴۴۱۷۴۲ منصور ایوبی چورسی بعد از واریز لطفا به آیدی زیر پیام بدید و بگید از بابت خرید گوشی برای این طلبه می باشد @khadem6239 اجرتون با امام زمان عج الله با تشکر 🌹🌹🌹