eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
165 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ✨ «87یوسف» از رحمت خداوند مأيوس نشويد، حقّ اين است كه جز گروه كافران، از رحمت خداوندى مأيوس نمى‌شوند. به تعبير راغب، «رَوْح» و «روح» به معناى جان است، ولى «رَوح» درموارد فَرَج و رحمت به كار مى‌رود، گويا با گشايش گره و مشكل، جان تازه‌اى در انسان دميده مى‌شود. در تفسير تبيان آمده است: روح از ريح است، همان گونه كه انسان با وزش باد احساس راحتى مى‌كند با رحمت الهى نيز انسان شادمان مى‌گردد. 🔹💥براساس روايات، يأس از رحمت خدا، از گناهان كبيره است. 💥
🔸سؤال قرآنی: براساس آیه ٢ سوره ، در چه کارهایی نباید به یکدیگر کمک کرد؟ 🔹پاسخ : در کارهایی که گناه یا تجاوز به حقوق دیگران است .
▪️مولای من! با آمدنت آبادِ آباد می شود نه فقط که دل‌های خراب ما هم... می رسد لحظه میعاد، به امّید خدا ! منتقم می‌رسد و روز ظهورش حتماً ، می‌شود فاطمه دلشاد، به امّید خدا ! حرم خاکی خورشید و قمرهای بقیع ، عاقبت می‌شود آباد، به امّید خدا ! مثل مشهد، وسط صحن بقیع نصب کنیم ، دو سه تا پنجره فولاد، به امّید خدا ! لذتی دارد عجب، گر که به ما، او گوید : آفرین! دست مریزاد! به امّید خدا! 🏴 فرا رسیدن سالروز تخریب قبور ائمه بقیع را به محضر مقدّس حضرت بقیة الله الاعظم امام زمان عجّل الله فرجه الشریف و همه شیعیان و دوستداران آل الله علیهم السلام تسلیت و تعزیت عرض می‌نمائیم.🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷امام صادق (علیه السلام)- شنیدم پدرم از امام کاظم (علیه السلام) روایت فرمود: عمروبن‌عبید خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید، و چون سلام کرد و نشست، گفت: «من می‌خواهم گناهان کبیره را از روی قرآنِ خدا عزّوجلّ بشناسم»، امام فرمود: «آری، ای عمرو! بزرگ‌ترین گناهان کبیره؛ 1🔹شرک به خدا است، خدا می‌فرماید: زیرا هرکس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است. (مائده/۷۲) و پس از آن 2🔹 نومیدی از رحمت خدا است، زیرا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ الله إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ». 📚۵۰ الکافی، ج۲، ص۲۸۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃 سحرگاه سرد و یخبندان ماه دی، آن قامت نحیف و کمی خمی ده، در اطراف روستای چنگوله، به ایستاده بود و گوسفندان در اطرافش مشغول چریدن علف های خشک بودند. ✨ ـ خدایار ـ که به ظاهر لال بود، به زبان دل با خدا مناجات می کرد و رکوع و سجودش را به جا می آورد. 🍃 نماز را که تمام کرد، بعثی های قطّاع الطریق به سویش هجوم آوردند؛ برخاست که از چنگشان فرار کند، اما به دامش انداختند. ✨ بر سر و صورتش می زدند تا حرف بزند؛ اما ـ خدایار ـ زبانش بسته بود و نمی توانست. دو دندانش را شکستند و صورتش را خون آلود کردند. 🍃 لباس های او و دو همراهش را از تنشان کندند تا در هوای سرد منطقه ی مهران، خردشان کنند. ـ خدایار کاوری ـ آرام بود و صبور. کتک می خورد و هیچ نمی گفت. ✨ روزها سر و کارش با شکنجه بود و بازجویی و سرانجام به جمع اسیران اردوگاه آورده شد. آن بی ریای غریب تا می گفتند، به نماز می ایستاد و شب های جمعه در راز و نیاز با خدا به سر می برد. 🍃 دردهای کلیه کم کم شروع شد و نفس ها به خس خس افتاد؛ اما ارتباطش با خدا مأنوس تر شد. ✨ وقتی درد و بیماری های مختلف از همه طرف به او هجوم آورد، به بیمارستان موصل رهسپارش کردند. کمتر از یک هفته شد که خبر آوردند «خدایار از دنیا رفته است». 🍃 در شهریور ماه 63 بچه های اردوگاه موصل فقط اشک ریختند و آه کشیدند؛ بی آن که چیز زیادی از آن ـ بنده ی خدا ـ بدانند. فقط برخی دوستان گفتند: «همیشه با بود» 📖 قصه ی نماز آزادگان، ص 93، خاطره ی محمد نبی رحیمی زاده و حمید حسین زاده.