61.1K
❓❓ #سؤال_شده
#حلالیت_گرفتن باید به چه صورت باشه کلی یا جزئی؟ باید ذکر بشه؟ مثلا بگم اگه حرفی پشتت زدم یا بگم فلان حرفو زدم؟
✍ #پرسش_پاسخ
⁉️ اگر تربت كربلا شفا مي دهد، چرا شيعيان به #پزشك مراجعه مي كنند و بيمارستان مي سازند؟
🔰 پاسخ: 👇
تفاوت بين شفا و دوا
ترديدي نيست كه «شفا» به دست خداوند است؛ و اين خداوند است كه در برخي از چيزها شفا قرار داده است؛ از جمله در قرآن، عسل و... و از جمله در خاك كربلا.
از نظر لغت #شفا؛ يعني رسيدن و آمدن بهبودي است. و به نوعي معناي آن حاصل مصدري است. و مي توان گفت شفا امري است كه با آمدنش درد پايان مي يابد.
چنانچه راغب اصفهاني در مفردات خود به همين قضيه اشاره كرده است.
ترجمه مفردات راغب ج 2 337.
اما «دوا» كه جمع آن «ادويه» مي شود، به هر چيزي كه بيماري را با آن درمان مي كنند گفته مي شود.
دواء: مايتداوي به، و «دَاوَاهُ » عالجه:
الدَّوَاء- جمع أَدْوِيَة: دارو، آنچه كه بيماري را با آن درمان كنند.
فرهنگ ابجدي عربي- فارسي، متن 400.
خلاصه اين كه شفا يافتن؛ يعني بهبودي از بيماري، حال گاهي بهبودي به وسيله مداوا و معالجه با دوا است و گاهي بدون مداوا و به وسيله معجزه و... است
10.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
16.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم های مذهبی از آقایون بهترن بی تعارف
حتما تا آخر گوش بدید
🎙حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
یکی از علمای اهل بصره میگوید:
روزگاری به فقر و تنگدستی مبتلا شدم
تا جایی که من و همسر و فرزندم
چیزی برای خوردن نداشتیم
خیلی بر گرسنگی صبر کردم پس تصمیم
گرفتم خانهام را بفروشم و بجای دیگری بروم
در راه یکی از دوستانم به اسم ابانصر را
دیدم و او را از فروش خانه باخبر ساختم
پس دو تکه نان که داخلش حلوا بود بمن داد
و گفت: برو و به خانواده ات بده
به طرف خانه به راه افتادم
در راه به زنی و پسر خردسالش برخورد کردم
به تکه نانی که در دستم بود نگاه کرد و گفت:
این پسر یتیم و گرسنه است و نمیتواند
گرسنگی را تحمل کند چیزی به او بده
خدا حفظت کند
آن پسر نگاهی به من انداخت که هیچگاه
فراموش نمیکنم
گفتم این نان را بگیر و به پسرت بده تا بخورد
بخدا قسم چیز دیگری ندارم و در خانهام
کسانی هستند که به این غذا محتاج ترند
اشک از چشمانم جاری شد و در حالی که
غمگین و ناامید به طرف خانه برمیگشتم
روی دیواری نشستم و به فروختن خانه
فکر میکردم که ناگهان ابو نصر را دیدم
که از خوشحالی پرواز میکرد و به من گفت:
ای ابا محمد چرا اینجا نشستهای
در خانه ات خیر و ثروت است
گفتم: سبحان الله!
از کجا ای ابانصر؟
گفت: مردی از خراسان از تو و پدرت
میپرسد و همراهش ثروت فراونی است
گفتم: او کیست؟
گفت: تاجری از شهر بصره است
پدرت سی سال قبل مالی را نزدش به امانت
گذاشت اما بی پول و ورشکست شد
سپس بصره را ترک کرد و به خراسان رفت
و کارش رونق گرفت و یکی از تاجران شد
و حالا به بصره آمده تا آن امانت را پس بدهد
همان ثروت سی سال پیش به همراه سودی
که بدست آورده
خدا را شکر گفتم و به دنبال آن زن و پسر
یتیمش گشتم و آنان را بی نیاز ساختم
در ثروتم سرمایه گذاری کردم و یکی از
تاجران شدم مقداری از آن را هر روز بین
فقرا و مستمندان تقسیم میکردم
ثروتم کم که نمیشد زیاد هم میشد
کم کم عجب و خودپسندی و غرور وجودم
را گرفته بود و خوشحال بودم که دفترهای
ملائكه را از حسناتم پر کرده بودم
و یکی از صالحان درگاه خدا بودم
شبی از شبها در خواب دیدم که قیامت
برپا شده و خلایق همه جمع شدهاند
و مردم را دیدم که گناهانشان را بر پشتشان
حمل میکنند تا جایی که شخص فاسق
شهری از بدنامی و رسوایی را بر پشتش
حمل میکند
به میزان رسیدم که اعمال مرا وزن کنند
گناهانم را در کفهای و حسناتم را در کفه دیگر
قرار دادند، کفه حسناتم بالا رفت
و کفه گناهانم پائین آمد
سپس یکی یکی از حسناتی که انجام داده
بودم را برداشتند و دور انداختند چون در
زیر هر حسنه «شهوت پنهانی» وجود داشت
از شهوتهای نفس مثل:
«ریا» «غرور» «لذت به گناه»
«تعریف و تمجید مردم نسبت به خود»
چیزی برایم باقی نماند و در آستانه هلاکت
بودم که صدایی را شنیدم
آیا چیزی برایش باقی نمانده؟
گفتند: این برایش باقی مانده
و آن همان تکه نانی بود که به آن زن
و پسرش بخشیده بودم
سپس آن را در کفه حسناتم گذاشتند
و گریه های آن زن را بخاطر کمکی که به
آنها کرده بودم در کفه حسناتم قرار دادند
کفه بالا رفت و همینطور بالا رفت تا وقتی
که صدایی آمد و گفت: نجات یافت
👈 .... بله دوستان من
خداوند هیچ عملی را بدون اخلاص از ما
قبول نخواهد کرد پس بکوشیم هیچ عملی
را کوچک نشماریم و هر عبادت و کار خیری
را خالصانه برای الله تعالی انجام دهیم
↲کتاب وحی القلم
✍تألیف: مصطفی صادق
✧✾════✾✰✾════✾✧
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
بنام دوست
گشاییم دفتر صبح را
بسم الله النور✨
روزمان را با نام زیبایت آغاز میکنیم
در این روز به ما رحمت و برکت ببخش
و کمکمان کن تا زیباترین روز را
داشته باشیم
الهی به امید تو 💚
1_729601920.mp3
3.2M
#انس_با_قرآن_مجید
#ختم_قرآن_مجید
حزب صد و نهم (۱ مجادله الی ۱۰ حشر)
👤 با صدای استاد پرهیزگار
#آیات_نور
#حزب صد و نهم
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- اصرار بر رسوم جاهلى و بىاعتنايى به حدود الهى، جنگ با خدا و رسول است.
2- در درگيرى حقّ و باطل، شكست و رسوايى براى باطل است.
3- خداوند، اعتبار يا هشدارى كه براى ايمان يا جنگ با خودش مقرر كرده، همان را براى ايمان يا جنگ با رسولش نيز مقرر كرده است.
4- در راه اجراى احكام الهى، مانع تراشى نكنيد كه عاقبت تلخى در پى دارد.
5- به مخالفان هشدار دهيم.
6- اگر در رسوايى اهل باطل شك داريد، به تاريخ مراجعه كنيد.
7- تاريخ و حوادث تاريخى داراى قانون و سنت است.
8- حق، هميشه دشمن داشته است.
9- قهر الهى بعد از اتمام حجت است.
10- نشانههاى خدا هم روشن است و هم متعدد.
11- ستيز در برابر انبيا، توهين به آنان است و لذا كيفر اين گونه افراد، خوارى و ذلّت است.
12- مانع تراشى و ستيز در برابر حق، يا كفر است يا به كفر مىانجامد.
#استاد_قرائتی