💥تحلیل یک کاربر عراقی ازوقایع اخیر ایران
فهرست مطالبات معترضان ایرانی
🔻 يکشنبه 20 آذر 1401 - 19:22 مقالهای در شبکه های اجتماعی عراق منتشر شده است که به مطالبات اغتشاشگران در ایران می پردازد؛ در این مقاله تاکید شده است که مسائل اقتصادی و یا اجتماعی و یا علمی در فهرست مطالبات اغتشاشگران دیده نمی شود بلکه آنها به تاسی از فرهنگ غرب فقط خواهان کشف حجاب هستند.
متن کامل مقاله به شرح زیر است:
معترضان هیچ بیانیه ای و یا شعاری مبنی بر بهبود خدمات عمومی از قبیل برق و گاز مطرح نکرده اند؛ زیرا تمام این موارد در کشور با قیمت پایین و با تکنولوژی های بالا فراهم و در دسترس ایرانیهاست. شهرها از نعمت لوله کشی گاز بهره مند هستند و برق هم به ندرت قطع می شود.
در فهرست مطالبات اغتشاشگران، خواسته ای در خصوص آموزش و یا درمان مشاهده نمی شود؛ زیرا انقلاب اسلامی در حوزه آموزش و درمان انقلاب بپا کرده است آموزش به صورت رایگان برای عموم ملت ایران فراهم است و ایرانی ها 95 درصد از نیازهای دارویی خود را تامین می کنند و بیمارستان های ایران همه ساله از هزاران نفر از بیماران از کشورهای همسایه استقبال می کند.
همچنین درخواستی در خصوص سنگفرش کردن جاده ها، احداث شبکه مترو و قطار و فرودگاه های داخلی دیده نمی شود؛ زیرا شبکه حمل و نقل در ایران از حیث وسعت و نیز از لحاظ زیبایی کم نظیر است علاوه بر آن در این کشور 70 فرودگاه داخلی وجود دارد. همچنین کسی از معترضان خواستار توسعه فضای سبز نیست؛ زیرا بسیاری از شهرهای ایران به گونه ای است که بیننده گمان می کند که وارد یک جنگل سرسبز شده است.
در فهرست مطالبات معترضان حتی درخواستی مبنی بر نوسازی قوانین کار دیده نمی شود زیرا قوانین کار در ایران از بسیاری از نظامهای سرمایه داری جهان پیشرفته تر است و از کارگران حمایت می شود.
تقاضایی از وزارت مسکن از سوی معترضان دیده نشده است؛ زیرا آنچه که ایران در خصوص مسکن به جوانان ارائه می دهد؛ آرزوی صدها میلیون جوان در کشورهای متعدد است.
در فهرست مطالبات ایرانیان درخواستی درخصوص آزادی های فکری و سیاسی مشاهده نشده است مطبوعات ایران آزادانه می نویسند و انتقاد می کنند. همچنین کسی خواهان توسعه و ارتقای صنعت و پژوهش های علمی نیست زیرا ایران در این خصوص معجزه آفریده است. آنچه که در بازار می بینی، اغلب ساخت داخل است، حتی پروژه های عظیم و ایستگاه های استخراج نفت و دوب فلزات و ساخت خودرو به دست متخصصان ایرانی صورت میگیرد. همه شرکت های بزرگ در ایران ملی هستند و تمام طرح ها و پروژه های خود را با سازوکار ها و ابزارها و نیروهای داخلی به اجرا درمی آورند.
همچنین خواسته ای مربوط به موسیقی و سینما و شعر و نقاشی و ورزش ندیدم؛ زیرا ایران در بسیاری از هنرها در آسیا سرآمد و پیشتاز است.
آنچه که در فهرست مطالبات اغتشاشاگران دیده می شود آن است که این "نظام دیکتاتور اجازه بوسیدن در انظار عمومی و خلع حجاب و نوشیدن مشروبات الکلی و فسق و فجور را نمی دهد". شبکه های اجتماعی ایرانی را دنبال کنید تا به صحت سخنانم پی ببرید.
ناتو در سال 2020 پنج حوزه جنگی را با دشمنان آمریکا تعریف کرد که عبارتاند از:
1-زمین2-هوا 3- دریا 4-فضا 5-فضای سایبری.
اخیرا حوزه جدیدی را به این 5 حوزه اضافه کردهاند و آن را «جنگ شناختی» نام گذاردند و بهشدت در آن متمرکز هستند.
ازنظر استراتژیستهای ناتو، ذهن انسان اصلیترین میدان نبرد است. در این میدان از تیر،تفنگ، تانک و موشک و... خبری نیست. خبر، تحلیل، گزارش و ... چون فشنگ عمل میکند. آنها میگویند؛ باید روی بار معنایی هر کلمه که با اعصاب و روان و مغز حریف سروکار دارد کار کرد.
لذا در اتاق جنگ آنها، آنچه مطرح است، «طراحی پیام» و اثرگذاری آن در حوزه سیاسی، اجتماعی و حتی نظامی است که حرف اول را میزند.
💬سید علیرضا آلداود
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 1⃣4⃣
سخنان فاطمه (س) به پايان مى رسد.
مردم با شنيدن سخن فاطمه (س) به فكر فرو مى روند، عجب! پيامبر بارها گفته بود كه بعد از من افرادى پيدا خواهند شد كه حديث دروغين به من نسبت خواهند داد.
اوّلين نفر آن دروغگويان، همين جناب خليفه است! پيامبر به ما دستور داد تا هرگاه حديثى را شنيديم، آن را به قرآن عرضه كنيم، اگر آن حديث مخالف قرآن بود، هرگز آن را قبول نكنيم.
اكنون معلوم شد كه خليفه، نسبتِ دروغ به پيامبر داده
است، آبروى خليفه رفت!
همه كسانى كه در مسجد هستند با سخنان فاطمه (س) از خواب غفلت بيدار شده اند. فاطمه (س)
اكنون به هدف خود رسيده است، او مى خواست به بهانه فدك، حقيقت اين حكومت را براى مردم بازگو كند و در اين كار موفّق شد.
او پيروز اين ميدان است، صداى او براى هميشه در گوش تاريخ، طنين انداز است. سخن او چراغ راه هر كسى است كه طالب حقيقت است.
اين فرياد فاطمه (س)، مايه آزادى و آزادگى است!
اكنون، فاطمه (س) رو به قبر پيامبر مى كند و چنين مى گويد: «اى پدر! بعد از تو حوادثى در اين شهر روى داد كه اگر تو مى بودى هيچ كدام از آنها پيش نمى آمد. تا زمانى كه تو زنده بودى همه مردم به من احترام مى گذاشتند و من پيش همه عزيز بودم، ولى اكنون كه تو از ميان ما رفته اى، در حقّ من ستم مى كنند و من هر لحظه در فراق تو اشك مى ريزم». 180
مسجد سراسر اشك و گريه مى شود، سر و صداها بلند مى شود، هياهويى بر پا مى گردد. 181
فاطمه (س) مسجد را ترك مى كند، او كار روشن گرى
را به خوبى انجام داده است. * * * يك روز از ماجراى فرياد مهتاب مى گذرد، خليفه در خانه خود نشسته است، او خيلى نگران است. عُمَر به ديدن خليفه آمده است:
چقدر خوب بود كه تو مرا به حال خود مى گذاشتى!
چرا باور ندارى كه من دلسوز تو هستم؟
ديدى كه فاطمه با سخنان خود چگونه آبروى ما را نزد مردم برد.
ناراحت نباش، چند روز ديگر، مردم، همه چيز را فراموش مى كنند.
امّا من نگران هستم،
ديدى او چگونه مرا از عذاب فرداى قيامت ترساند.
جناب خليفه، تو نماز بخوان، دين خدا را به پا دار، به مردم احسان و نيكى كن، ديگر نگران نباش، مگر قرآن نخوانده اى؟
چطور؟
قرآن در سوره هود در آيه 114 مى گويد: (إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّئِّاتِ): «كارهاى خوب، گناهان را پاك مى كند»، تو فاطمه را ناراحت كرده اى امّا اين يك گناه است وقتى تو كارهاى خوب زيادى انجام دهى مى
توانى آن گناه را از بين ببرى.
اى عُمَر، تو چقدر غصّه و غم هاى مرا بر طرف ساختى، خدا تو را براى من نگه دارد.
جناب خليفه! اكنون وقت آن است كه يك سخنرانىِ خوب براى اين مردم داشته باشى.
پيشنهاد خوبى است.
خليفه دستور مى دهد تا همه مردم در مسجد جمع شوند، او مى خواهد براى مردم سخنرانى كند. 182
📚 پی نوشتها👇
180. الوافي بالوفيات، خليل بن أيبك الصفَدي (ت 749 ه)، ويسبادن (آلمان)، فرانْزشْتايْنر، الطبعة الثانية، 1381 ه.
181. وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، محمّد بن الحسن الحرّ العاملي (ت 1104ه)، تحقيق: مؤسّسة آل البيت، قمّ، الطبعة الاُولى، 1409 ه.
182. وقعة صفّين، نصر بن مزاحم المنقري (ت 212 ه)، تحقيق: عبد السلام محمّد هارون، قمّ: مكتبة آية اللّه
المرعشي، الطبعة الثانية، 1382 ه.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 2⃣4⃣
آيا مى دانى او چه كسى است كه سخن مى گويد؟
او اُم سَلَمه، همسر گرامى پيامبر است، او نتوانست طاقت بياورد كه ابوبكر به فاطمه (س)، اين گونه بى احترامى كند.
براى همين، با سخن خود، كمى از فضايل فاطمه (س) را براى مردم بيان مى كند.
اكنون، ابوبكر دستور مى دهد تا حقوق يك سال او را قطع كنند. درست است كه اُم سَلَمه، همسر پيامبر است، ولى چون از فاطمه (س) حمايت كرده است بايد بعد از اين، در فقر زندگى كند، حقوق يك سال او پرداخت نخواهد شد. 185
آرى، اكنون مى توانى بفهمى چرا اين مردمى كه در مسجد هستند در مقابل سخن هاى
خليفه هيچ نمى گويند.
آنها دنيا را دوست دارند، سكّه هاى سرخ طلا را دوست دارند، آنها مى ترسند حقوق بيت المال آنها قطع شود، پول، جواب معمّاىِ سكوت اين مردم است. * * * به فاطمه (س) خبر مى رسد كه خليفه بر روى منبر پيامبر، على (ع) را دشنام داده است.
اين سخن، دل فاطمه (س) را به درد مى آورد و غم و غصّه در دل او مى نشيند.
بيمارى او شدّت مى يابد، اكنون، ديگر او آرزوى ديدار پدر را دارد و شب و روز، گريه كار اوست.
او بعضى از روزها به قبرستان اُحُد مى رود و قبر
حضرت حمزه، عموى پيامبر را زيارت مى كند و بعد از گريه كردن به خانه اش برمى گردد. 186
به راستى اگر حمزه زنده بود هيچ كس جرأت نمى كرد كه چنين ظلم و ستم در حقّ فاطمه (س) روا دارد.
اگر به خانه او بروى مى بينى كه هميشه دستمال بر سر خود بسته است. هر وقت كه او حسن و حسين (ع) را مى بيند اشكش جارى مى شود، زيرا با ديدن آنها، خاطراتى براى او زنده مى شود.
حتما مى گويى كدام خاطره؟ سخن فاطمه (س) را بشنو، متوجّه مى شوى: «حسن جانم! حسين جانم! آيا به ياد داريد چگونه پيامبر شما را در آغوش مى گرفت و مى بوسيد؟ او كه شما را خيلى دوست داشت كجا رفت؟ چرا او به اينجا نمى آيد و شما را در آغوش نمى گيرد؟ ». 187
📚 #پی نوشتها👇
185. الهداية، أبو جعفر محمّد بن علي بن بابويه القمّي (الشيخ الصدوق) (ت 381 ه)، تحقيق: مؤسّسة الإمام الهادي، قمّ: مؤسّسة الإمام الهادي، الطبعة الاُولى، 1418 ه.
186. ينابيع المودّة لذوي القربى، سليمان بن إبراهيم القندوزي الحنفي (ت 1294 ه)، تحقيق: علي جمال أشرف الحسيني، طهران: دار الأُسوة، الطبعة الاُولى، 1416 ه.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 3⃣4⃣
چند روز مى گذرد، فاطمه (س) به ياد روزگار پدر و اذان بلال مى افتد.
يادش به خير!
وقتى كه بلال، اذان مى گفت پدرم از جاى خود برمى خاست، وضو مى گرفت و
به سوى مسجد مى رفت، كاش مى شد بلال يك بار
ديگر اذان بگويد! من دوست دارم صداى او را بشنوم.
بلال با خود عهد كرده است كه بعد از وفات پيامبر، ديگر اذان نگويد، به بلال خبر مى دهند كه فاطمه (س) دوست دارد صداى اذان تو را بشنود.
نگاه كن، بلال به مسجد مى آيد و آماده است تا موقع اذان شود و براى شادى دل فاطمه (س) اذان بگويد.
اللّه أكبر، اللّه أكبر.
اين صداى بلال است كه به گوش مى رسد. صداى ناله فاطمه (س) بلند مى شود.
أشهد أنْ لا إله إلاّ اللّه.
گريه فاطمه (س) شديدتر مى شود، امان از موقعى كه بلال مى گويد:
أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه.
فاطمه (س) ضجّه مى زند و بى هوش بر روى زمين مى افتد، مردم به بلال مى گويند: «ديگر اذان نگو كه فاطمه (س) ديگر طاقت ندارد»، بلال اذان خود را قطع مى كند. 188 * * * فاطمه (س) ديگر از اين مردم خسته شده است، اين مردم به سخنان او گوش نكردند و دشمن او را يارى كردند، آنها على (ع) را خانه نشين كردند، فرزند او، محسن (ع) را كشتند.
فاطمه (س) ديگر از اين دنيا خسته است، بيمارى او
شدّت يافته است، او شب و روز گريه مى كند. صداى گريه فاطمه (س)، فرياد مظلوميّت است.
او با گريه حق را يارى مى كند.
اكنون، فاطمه (س) به سوى قبر پدر مى رود. آيا مى آيى من و تو هم همراه او برويم.
فاطمه (س) قبر پدر را در آغوش مى گيرد و مى گويد: «اى پدر! بعد از رفتن تو مردم ما را تنها گذاشتند،
صبر من ديگر تمام شده است. بار خدايا! مرگ مرا سريع برسان كه زندگى دنيا براى من تيره و تار شده است». 189
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🌹 #نمازجماعت
✍یکی از فواید نماز جماعت
🔰اگر چندین چراغ در یک جا روشن باشد و یکی از آن¬ها خاموش شود، آن¬جا تاریک نمی¬شود و چراغ دیگر را نیز می¬توان با آن¬ها روشن کرد. ولی اگر هر یک از چراغ¬ها در یک اتاق دربسته روشن باشد نور کمی در آن¬جا وجود دارد و اگر آن چراغ خاموش شود آن اتاق تاریک می¬شود.
انسان¬ها نیز همین گونه¬اند. در کنار یکدیگر که هستند از انرژی مثبت جمعیت استفاده می-کنند، شاداب هستند و از آرامش خاصی برخوردار می¬شوند و شاید خداوند به خاطر حضور افراد پاک و شایسته که همچون چراغ فروزان هستند ما را نیز مشمول رحمت خاصه¬ی خودش گردانید. (در روایات آمده است که الصلاةُ نورٌ ، نماز نور است و روح انسان را از ظلمت بیرون می آورد)
📚کتاب زیر باران ؛ نکته 236)
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 #طبق_برنامه_یکشنبه_ها:
🛑#انیمیشن 🥚🐫#مثل_نامه
🦋 این داستان: حسود، هرگز نیاسود🌻
🍃فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم.
⭕️ چگونه می توان #بی_دقتی و #عجله در انجام تکالیف را در کودکان کاهش داد؟
♦️ بسیاری از بچه ها به #تکالیف مدرسه به عنوان #مانعی برای انجام کارهای جالبی که می خواهند پس از مدرسه انجام دهند، #نگاه می کنند. بعضی از آن ها تکالیف را تکرار بی انتهای چیزهایی می دانند که در مدرسه انجام داده اند. در هر دو حالت، نتیجه این است که با عجله تکالیف را انجام می دهند.
👈 #اهمیت انجام تکالیف را به کودک خود نشان دهید. این کار را می توانید به صورت زیر انجام دهید:
🔸 وقتی تکالیف تمام شدند، تمام آن را #بازبینی کنید.
🔸 در مورد تکالیفی که به خوبی انجام شده اند، جملات #مثبتی به او بگویید.
🔸 به کارهایش #علاقه نشان دهید.
🔸 سوالاتی در مورد #تکالیفش بپرسید و به او بگویید که کارهایش برای شما #اهمیت دارد.
🔸 توجه #مثبت، اغلب می تواند به کودک تشویق لازم را برای بهبود نتایج کارهایش بدهد.
🔸 کودکی که #خسته شده است معمولا کارهایش را با بی دقتی انجام می دهد. با معلم فرزندتان #ملاقات کنید و ببینید آیا مشکل او خستگی است یا خیر. در این صورت، از معلم کودکتان درخواست کنید که در صورت امکان تکالیف را کمی #تغییر دهد. تکالیف بیشتری برای کودک تعیین نکنید زیرا این امر مشکل را حادتر می کند.
🔸 بچه هایی که به #فعالیت های فوق برنامه ی زیادی مشغولند بعضی اوقات زیر فشار کارها می مانند و در کارهایشان #عجله می کنند تا همه چیز را در همان روز انجام دهند.
#مشاوره
#آموزش
#دقت_توجه_تمرکز
🌺ازدواج دو بال دارد:
🔸بال عقل
🔸بال عشق
⏪️پیش از ازدواج باید بال عقل قوی باشه واین به اینمعنا نیست که بال عشق مهم نیست.
⏪️بال عشق در همین انداره است که تو به دل من نشسته ای و موارد دیگر باید منطقی و عقلانی بررسی
شود.
🍎#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
🔍#انچه__باید_بدانیم(❤️#کلاس_مجردها❤️)
⛔#دلایل_نادرست_ازدواج⛔
1-#شورش علیه والدین
2-التیام #روابط قبلی
3-فشار #خانواده و اطرافیان
4-صرفا براورده سازی #نیاز_جنسی
5-احساس #گناه
6-برطرف کردن #نیاز_مالی
7-تنهایی و #درماندگی
8-بدست آوردن دل #والدین_سالمند
🍎#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا🌷
امروزم را چون هر روز
با نام تو آغاز میکنم
صبحی چنین زیبا
از چشمههای
جان آفرین جبروت
ای تنها معبود
چشم دلم را بگشا
میخواهم از نسیم خنک
صبحگاهان سبکتر باشم
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_فاطمی
✨حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
كسى كه بعد از خوردن غذا، دست هاى خود را نشوید دستهایش آلوده باشد، چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید كسى جز خودش را سرزنش نكند.✨
098.mp3
2.77M
#انس_با_قرآن_مجید
#ختم_قرآن_مجید
حزب نود و هشتم (۲۷ شوری الی ۲۳ زخرف)
👤 با صدای قاری روشن دل استاد احمد دباغ
#التماس_دعا_برای_ظهور
#آیات_نور
#حزب نود و هشتم
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- بهرهگيرى از نعمتها بايد همراه ياد خدا و تشكّر از او باشد (نه سبب غرور و غفلت).
2- نعمتها و تناسب آنها با نيازها، جلوهاى از ربوبيّت الهى است.
3- راه شكر را از خدا بياموزيم.
4- تسبيح الهى نمونه حمد و ذكر الهى است.
5- رام بودن زمين و مركب حيوانى براى انسان، از نعمتهاى بزرگ الهى است.
6- اگر خداوند حيوانات را رام نمىساخت، انسان ز بهرهگيرى آن عاجز بود.
7- اعتراف به عجز، خود نمونهاى از شكر است.
8- به هنگام سوار شدن بر مركب براى سفر، خدا را سپاس گوييم و به ياد سفر نهايى باشيم.
#استاد_قرائتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلمش هست، خودش هم اقرار کرده، شاهد هم شهادت داده اما اینترنشنال میگه بیگناهه؛ بیبیسی هم بدون سند و مدرک میگه اقرار تحت شکنجه بوده! عجب دوره و زمانه ای شده!! چه بلیهای شدن این رسانهها!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عامل ضرب و شتم دختران باحجاب در مترو شناسایی و بازداشت شد
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 6⃣4⃣
اكنون، حالِ فاطمه (س) روز به روز بدتر مى شود. همه مى دانند كه همين روزهاست كه روح فاطمه (س) از قفس تنگ دنيا پر بكشد و به اوج آسمانها پرواز كند.
همه مردم مى دانند كه فاطمه (س) از خليفه ناراضى است و براى همين بايد فكرى كرد.
به خليفه خبر مى دهند كه روزهاى پايانىِ زندگى
فاطمه (س) فرا رسيده است. از ماجراى هجوم به خانه فاطمه (س) بيش از پنجاه روز گذشته است. خليفه تصميم مى گيرد تا به عيادت فاطمه (س) برود، شايد بتوان او را راضى كرد.
درِ خانه زده مى شود. فضّه، خدمتكار فاطمه (س)، در را باز مى كند. ابوبكر و عُمَر را مى بيند:
ما آمده ايم تا از فاطمه عيادت كنيم.
صبر كنيد تا من به او خبر بدهم.
فضّه به داخل خانه مى رود، خليفه بسيار خوشحال است، او با خود مى گويد الآن مى روم و با سخنان خود فاطمه را راضى مى كنم.
فضّه برمى گردد و مى گويد: «فاطمه اجازه نداد شما داخل شويد». آنها خيال مى كنند كه شايد امروز فاطمه (س) كار خاصى داشته است. براى همين مى روند و فردا باز مى گردند، امّا اين بار هم فاطمه (س) به آنها اجازه نمى دهد.
آنها براى بار سوم مى آيند و نااميد مى شوند:حالا چه كنيم؟
بايد از على بخواهيم تا از فاطمه براى ما اجازه بگيرد.
آيا على (ع) اين كار را خواهد كرد؟
نگاه كن، خليفه دارد با على (ع) سخن مى گويد.
اى على! تا كى مى خواهى با ما دشمنى كنى؟مگر چه شده است؟
ما مى دانيم كه تو به فاطمه گفته اى كه ما را به خانه راه ندهد، آيا ما حق نداريم به عيادت دختر پيامبر خود برويم، تو بايد فاطمه (س) را راضى كنى.
باشد، من با فاطمه سخن مى گويم.
به راستى، آيا فاطمه (س) اجازه خواهد داد كه خليفه به عيادت او بيايد؟
نگاه كن!
على (ع) كنار بستر فاطمه (س) نشسته است، او نگاهى به صورت پژمرده همسرش مى كند، از فاطمه (س) جز مشتى استخوان، چيزى نمانده است. فاطمه چشمان (س) خود را باز مى كند، على (ع) را در كنار خود مى بيند. او على (ع) را به خوبى مى شناسد، مى داند اين طور نگاه كردن على (ع) معناى خاصى دارد:
على جان! آيا چيزى مى خواهى به من بگويى؟
ابوبكر و عُمَر به ديدار تو آمده اند، امّا تو به آنها اجازه نداده اى.
آرى، من هرگز به آنها اجازه نمى دهم كه به ديدن من بيايند، على جان! من هرگز با آن دو نفر سخن نمى
گويم.
امّا من به آنها قول دادهام تا تو را راضى كنم كه آنها به اينجا بيايند.
على جان! من سؤلى از تو دارم.
چه سؤلى؟
آيا تو مى خواهى آنها به اينجا
بيايند؟
من راضى به اين كار نيستم، امّا صلاح مى بينم كه آنان به اينجا بيايند.
على جان! اين خانه، خانه خودت است من هم كنيز تو هستم، من روى حرف تو حرفى نمى زنم، آنها مى توانند به ديدنم بيايند.
ببين، چگونه فاطمه (س) براى شاد نمودن شوهرش، از حرف خود مى گذرد. به خدا قسم! دنيا عشقى زيباتر از عشق فاطمه (س) به على (ع) نديده است.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 4⃣4⃣
او در كنار قبر پدر بى هوش مى شود. زنان مدينه به سوى او مى دوند، آب مى آورند و بر صورتش مى ريزند تا به هوش آيد. 190
همه از خود اين سؤل را دارند: «چرا بايد يگانه دختر پيامبر اين گونه گريه كند؟ ».
زنان مدينه با شوهران خود سخن مى گويند: «آخر چرا بايد حقّ فاطمه را غصب كنند؟ آخر چرا كسى فاطمه را يارى نمى كند؟ »
بچّه ها، بزرگ ترها، زنان و مردان، همه با شنيدن گريه فاطمه مى فهمند كه ظلم بزرگى به او شده است.
اين گريه، دل هر كس را به درد مى آورد. بايد هر طور هست صداى گريه فاطمه را خاموش كنيم. اين گريه براى حكومت از هر چيزى خطرناك تر است.
چگونه مى توان فاطمه را آرام كرد. بايد نقشه اى كشيد. * * * چند نفر از همسايگان نزد على (ع) آمده اند و دارند با او سخن مى گويند.
يا على! ما براى فاطمه احترام قائل هستيم، امّا شما مى دانيد كه ما نياز به آرامش داريم.
منظور شما از اين سخن چيست؟
فاطمه هم شب گريه مى كند هم روز، ما از تو مى خواهيم سلام ما را به او برسانى و به او بگويى كه يا شب گريه كند و روز آرام باشد تا ما بتوانيم استراحت كنيم، يا روز گريه كند و شب آرام باشد، ما نياز به آرامش داريم.
باشد، من به فاطمه مى گويم. 191
على (ع) به سوى خانه
(صفحه88)
خود حركت مى كند و در گوشه اى مى نشيند. او با خود فكر مى كند چگونه سخن همسايهها را به فاطمه (س) بگويد. فاطمه (س) به او نگاه مى كند و مى فهمد كه او حرفى براى گفتن دارد، امّا خجالت مى كشد
بگويد.
على جان! تو سخنى با من دارى؟
فاطمه جان! همسايهها به من گفته اند كه به تو بگويم يا روز گريه كنى يا شب.
على جان! من به زودى از بين اين مردم مى روم و به پيش خداى خود مى روم! 192
آرى، اين گونه است كه فاطمه (س) را از گريه كردن منع مى كنند، او ديگر نبايد به كنار قبر پيامبر بيايد و گريه كند. صداى گريه او، مردم را آزار مى دهد. او اوّلِ صبح، از خانه بيرون مى رود. او با اين بيمارى كجا مى رود؟
نگاه كن! او به سوى قبرستان بقيع مى رود. حسن و حسين (ع) نيز همراه او هستند. او در گوشه اى از قبرستان مى نشيند و شروع به گريه مى كند. خورشيد، بالا مى آيد، آفتاب داغ مدينه بر فاطمه (س) مى تابد. فاطمه (س) از جاى خود بلند مى شود، او به دنبال سايه مى گردد.
آنجا درخت كوچكى هست، فاطمه (س) زير سايه درخت مى نشيند و به گريه خود ادامه مى دهد.
غروب آفتاب مى شود، على (ع) به دنبال فاطمه (س) مى آيد و او را به خانه مى برد. 193
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 5⃣4⃣
شب درگوشه اى از مدينه جلسه اى تشكيل مى شود.
فاطمه براى گريه كردن به بقيع رفته است، اين براى ما خطر دارد.
آرى، تا ديروز فاطمه در خانه خود گريه مى كرد
، امّا امروز به بقيع رفته است، اگر مردم بفهمند چه خواهد شد؟
به راستى چه بايد كنيم؟
ما بايد درختى كه فاطمه زير سايه اش مى نشيند قطع كنيم تا آفتاب او را اذيّت كند و مجبور شود به خانه برگردد.
چند نفر با تبر به سوى بقيع مى روند و آن درخت را قطع مى كنند.
فردا صبح، فاطمه (س) با حسن و حسين (ع) به سوى بقيع مى آيد. آفتاب بالا آمده است، امّا اينجا ديگر درختى نيست تا فاطمه (س) زير سايه اش بنشيند.
آنجا را نگاه كن! على (ع) براى ديدن فاطمه (س) آمده است. او مى بيند كه فاطمه (س) در آفتاب نشسته است. على (ع) آستين خود را بالا مى زند:
مى خواهى چه كار كنى، مولاى من؟
مى خواهم براى فاطمه سايه بانى بسازم.
بيا من و تو هم مولاى خود را كمك كنيم، بيا برويم ساقه درخت خرما بياوريم...
خسته نباشى!
اين گونه است كه بَيتُ الاَحزان (خانه غم ها) ساخته مى شود. سايبانى كوچك براى گريه كردن فاطمه (س).
فاطمه جان! بيا در زير اين سايه بان بنشين.
روزها و شبها مى گذرد... * * * خبرى در شهر مى پيچد: «بيمارى فاطمه (س) شديد شده است، او ديگر نمى تواند از خانه بيرون بيايد». عدّه اى از زنان مدينه به عيادت او مى آيند.
آنها در كنار فاطمه (س) مى نشينند و حال او را مى پرسند.
فاطمه (س) رو به آنان مى كند و مى گويد: «بدانيد كه من از شوهرانِ شما ناراضى هستم، زيرا آنها ما را تنها گذاشتند و به دنبال هوس هاى خود رفتند. عذاب بسيار سختى در انتظار آنها مى باشد، واى بر
كسانى كه دشمن ما را يارى كردند ».
زنان مدينه با شنيدن سخنان فاطمه (س) به گريه مى افتند. آنها نزد شوهران خود مى روند و به آنها مى
گويند كه فاطمه (س) از دست شما ناراضى است.
شما كه از پيامبر شنيده ايد كه فرمود: «فاطمه، پاره تن من است، هر كس او را اذيّت و آزار دهد مرا آزرده است»، شما بايد برويد و فاطمه را راضى و خوشنود سازيد.
مردان مدينه چاره اى ندارند، بايد به سخنان زنان گوش دهند.
نگاه كن! بزرگان اين شهر به سوى خانه فاطمه (س) مى آيند. آنها مى خواهند از فاطمه (س) عذر خواهى كنند.
درِ خانه به صدا در مى آيد، على (ع) در را باز مى كند. گروهى از مردم مدينه به عيادت فاطمه (س) آمده اند. آنها وقتى با فاطمه (س) روبرو مى شوند چنين مى گويند: «اى سرور زنان! اگر على زودتر از بقيّه به سقيفه مى آمد ما با او بيعت مى كرديم ولى ما چه كنيم؟ على به سقيفه نيامد و ما ناچار شديم با ابوبكر بيعت كنيم».
آرى، آنها مى خواهند گناه همه كارهاى خود را به گردن على (ع) بياندازند، مقصّر خودِ على (ع) است كه به سقيفه نيامد.
امّا همه مى دانند كه على (ع) در آن لحظه، مشغول غسل دادن بدن پيامبر بود، آيا درست بود كه على (ع)
بدن پيامبر را رها كند و به سقيفه برود؟
مگر اين مردم در غدير با على (ع) بيعت نكرده بودند، پس چه شد كه پيمان خود را شكستند؟
تاريخ به ياد دارد كه فاطمه (س) و على (ع) به درِ خانه مردم رفته، از آنها طلب يارى كردند ولى چرا كسى جواب
آنها را نداد؟
اين مردم مى خواهند براى بى وفايىِ خود عذر بياورند، امّا خودشان هم مى دانند اين عذر بدتر از گناه است.
فاطمه (س) رو به آنها مى كند و مى گويد: «از پيش من برويد، من نمى خواهم شما را ببينم، آيا بهانه ديگرى هم داريد كه بگوييد؟ شما مقصّر هستيد كه در حقّ ما كوتاهى كرديد». همه، سرهاى خود را پايين مى اندازند.
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
🍃🌷
﷽
📚 #فریاد_مهتاب
خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه
قسمت 7⃣4⃣
على (ع) به خليفه خبر مى دهد كه آنها مى توانند به خانه او بيايند. ابوبكر و عُمَر وارد خانه على (ع) مى شوند. سلام مى كنند و مى نشينند. فاطمه (س) به آرامى، جواب سلام آنها را مى دهد ولى روى خود را برمى گرداند.
عُمَر نگاهى به ابوبكر مى كند و از او مى خواهد تا سخن خود را آغاز كند.
ابوبكر چنين مى گويد:
اى فاطمه! اى عزيز دل پيامبر، تو مى دانى كه من تو را بيش از دخترم، عايشه دوست دارم.
امّا فاطمه (س) جوابى نمى دهد. آنها برمى خيزند، به راستى آنها كجا مى خواهند بروند؟ آنها جايى نمى خواهند بروند، مى روند آن طرف بنشينند تا روبروى فاطمه (س) باشند.
فاطمه (س)، اين بار هم صورت خود را از آنها برمى گرداند، ابوبكر سخن خود را ادامه مى دهد: «اى دختر پيامبر! آيا مى شود ما را ببخشى؟ من براى به دست آوردن رضايت شما، از خانه، ثروت، زن و بچّه و هستى خود دست كشيده ام! ».
به راستى آيا ابوبكر راست مى گويد؟ اگر اين خاندان اين قدر پيش او احترام دارند پس چرا دستور حمله به
اين خانه و اهل اين خانه را داد؟
فاطمه (س)
همان طور كه روى خود را به ديوار كرده است به او مى گويد: «آيا تو حرمت ما را نگاه داشتى تا من تو را ببخشم؟ »
ابوبكر سر خود را پايين مى اندازد، هيچ جوابى ندارد كه بگويد. اكنون موقع آن است كه فاطمه (س) از آنها سؤل خود را بكند:
شما اينجا آمده ايد چه كنيد؟
ما آمده ايم به خطاى خود اعتراف كنيم و از تو بخواهيم كه ما را ببخشى.
من سؤالى از شما مى كنم اگر راستش را بگوييد مى فهمم كه واقعا براى عذر خواهى آمده ايد.
هر چه مى خواهى بپرس كه ما راستش را به تو خواهيم گفت.
آيا شما از پيامبر شنيديد كه فرمود: «فاطمه، پاره تن من است و من از او هستم، هر كس او را آزار دهد مرا آزار داده است و هر كس مرا آزار دهد خدا را آزرده است؟ »
آرى، اى دختر پيامبر! ما اين حديث را از پيامبر شنيديم.
شكر خدا كه شما به اين سخن اعتراف كرديد.
نگاه كن! فاطمه (س) دست هاى ناتوان خود رابه سوى آسمان مى گيرد و روى خود را به سوى آسمان مى كند و از سوز دل چنين مى گويد: «بار خدايا! تو شاهد باش، اين دو نفر مرا آزار دادند و من از آنها راضى نيستم ».
آنگاه رو به آنها مى كند و مى گويد: «به خدا قسم! هرگز از شما راضى نمى شوم، من منتظر هستم تا به ديدار پدرم بروم و شكايت شما را به او بكنم ».
اينجاست كه ابوبكر با صداى بلند گريه مى كند: «واى بر من، من از
غضب تو به خدا پناه مى برم، امان از عذاب خدا، اى كاش، به دنيا نيامده بودم و چنين روزى را نمى ديدم! ».
عُمَر نگاهى به ابوبكر مى كند و مى گويد: «آرام باش، من تعجّب مى كنم كه چگونه مردم تو را به عنوان خليفه انتخاب كردند، چرا با خشم يك زن، بى قرار مى شوى؟ مگر چه شده است؟ تو يك زن را از خود رنجانده اى، دنيا كه تمام نشده است».
👈 #ادامه_دارد....
📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی
#یا_زهرا_اغیثینی
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️عجیب و کمتر شنیده شده ...
#,دنیا میخوای آخرت میخوای
💍💕اگر زوجه صالحه و زوج صالح میخوای ..
بسیار تاثیرگذار حتماً ببینید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید👌🙏
#التماس دعا🤲