eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
162 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 1⃣5⃣ على جان! از نگاه تو بوى غم مى آيد، گريه مكن كه گريه تو دل مرا مى سوزاند! على جان! من فاطمه تو هستم، مگر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نمى گفتى هر گاه دلم مى گيرد، با نگاه به چهره فاطمه آرام مى گيرم؟ پس چرا به من نگاه نمى كنى؟ چرا سر خود را به زير افكنده اى؟ نكند از سرخىِ چشم و كبودى صورت من غمگين شده اى؟ جانِ فاطمه، سرت را بالا بگير، جانِ من به فداى تو! فاطمه تو، فدايىِ توست: روُحى لَكَ الفِداء... على جان! من بار سفر بسته‌ام و به زودى از پيش تو مى روم، امّا بدان كه تو هميشه در قلب من هستى، پيوند من و تو، هرگز از هم گسسته نمى شود. على جان! با من سخن بگو، غم دل خود را برايم بازگو كن! مى دانم كه وقتى من رفتم، تو هيچ كسى را نخواهى داشت تا با او درددل كنى، تو به بيابان پناه خواهى برد و با چاه سخن خواهى گفت... على جان! وقتى اشك چشم يتيمان مرا ببينى، وقتى نگاه كنى و ببينى حسن و حسين من، زانوىِ غم در بغل گرفته اند، چه خواهى كرد؟ * * * امروز سيزدهم ماه جمادى الاُولى است، هفتاد و پنج روز از وفات پيامبر گذشته است. گروهى از مردم مى خواهند به عيادت فاطمه (س) بيايند، امّا فاطمه (س) گفته است كه به هيچ كس، اجازه ملاقات ندهند. او مى خواهد در اين روز آخر زندگى به حال خودش باشد. سَلمى در كنار فاطمه (س) است. نمى دانم اين خانم را مى شناسى يا نه. او همسرِ ابى رافع است. اين خانم و شوهرش همواره به خاندانِ پيامبر عشق مى ورزند. سَلمى در زمان پيامبر در خانه آن حضرت خدمت مى كرد، و اكنون، اين افتخار نصيب او شده كه پرستار حضرت فاطمه (س) باشد. على (ع) هم در كنار فاطمه (س) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشسته است، گاهى فاطمه (س) از هوش مى رود و گاه به هوش مى آيد. فرزندان فاطمه (س) در كنار مادر نشسته اند و آخرين نگاه هاى خود را به او مى كنند. نزديك اذان ظهر است، على (ع) با فاطمه (س) خداحافظى مى كند و به سوى مسجد حركت مى كند. فاطمه (س)، سَلمى را صدا مى زند و با كمك او برمى خيزد، وضو گرفته و لباسى نو به تن نموده و خود را خوشبو مى كند. فاطمه (س) مى خواهد به ديدار خدا برود. او از سَلمى مى خواهد تا چادر نماز او را بياورد. سَلمى، چادر نماز فاطمه (س) را مى آورد و به او مى دهد. هنوز تا اذان ظهر فرصت باقى است. او روى خود را به سوى قبله مى كند و چنين مى گويد: «سلام من بر جبرئيل! سلام من بر رسول خدا! بار خدايا من به سوى پيامبر تو مى آيم، من به سوى رحمت تو مى آيم ». 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 2⃣5⃣ فاطمه (س) رو به قبله مى خوابد و چادر خود را به سر مى كشد و به سَلمى_مى گويد: «مرا تنها بگذار و بعد از لحظاتى مرا صدا بزن، اگر جواب تو را ندادم بدان كه من نزد پدر خويش رفته ام». فاطمه (س) دست خود را زير گونه خود مى گذارد و چادر خود را بر سر مى كشد. سَلمى از اتاق بيرون مى رود. صدايى به گوش فاطمه (س) مى رسد، كسى او را صدا مى كند: «دخترم! فاطمه جانم! نزد من بيا كه منتظرت هستم... ». اللّه أكبر، اللّه أكبر. اين صداى اذان ظهر است كه مى آيد، خوب است بروم و فاطمه (س) را براى نماز بيدار كنم. سَلمى مى آيد و فاطمه (س) را صدا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مى زند، امّا جوابى نمى شنود. اى دختر پيامبر! باز هم جوابى نمى آيد. نزديك مى آيد، چادر را از روى صورت فاطمه (س) كنار مى زند. واى بر من! فاطمه (س) از دنيا رفته است. او صورت فاطمه (س) را مى بوسد و مى گويد: «سلام مرا به پيامبر برسان». سَلمى شروع به گريه كردن مى كند. در اين هنگام، حسن و حسين (ع) از راه مى رسند. آنها سراغ مادر را مى گيرند. سَلمى جوابى نمى دهد، آنها به سوى مادر مى روند. آنها هر چه مادر را صدا مى زنند جوابى نمى شنوند. حسن (ع) كنار مادر مى آيد و مى گويد: «مادر، با من سخن بگو قبل از اين كه جان بدهم». او روى مادر را مى بوسد، امّا مادر جوابى نمى دهد. حسين (ع) جلو مى آيد و مادر را مى بوسد و مى گويد: «مادر! من پسرت حسين هستم با من سخن بگو». سَلمى، حسن و حسين (ع) را دلدارى مى دهد و از آنها مى خواهد تا به مسجد بروند و به پدر خبر بدهند. آنها در حالى كه گريه مى كنند به سوى مسجد مى دوند. همه صداى گريه حسن و حسين (ع) را مى شنوند، خدايا چه خبر شده است؟ آنها نزد پدر مى آيند و خبر شهادت مادر را به پدر مى دهند. وقتى على (ع) اين خبر را مى شنود، بى قرار مى شود و از هوش مى رود. آرى، داغ فاطمه (س) بر على (ع) بسيار سخت است. عدّه اى بر صورت على (ع) آب مى ريزند. على (ع) به هوش مى آيد و مى گويد: «اى دختر پيامبر، بعد از تو چه كسى مايه آرامش من خواهد بود؟ » 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚
🍃🌷 ﷽ 📚 خاطرات مظلومانه ی مادر مدینه قسمت 3⃣5⃣ على (ع) همراه با فرزندان خود به سوى خانه حركت مى كند. مردم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خبردار مى شوند، غوغايى در شهر به پا مى شود. زنان مدينه همه با هم ناله و زارى مى كنند، گويى كه از صداى شيون آنها، شهر به لرزه در آمده است. آن زن كيست كه به اين سو مى آيد؟ آيا او را مى شناسى؟ او عايشه، همسر پيامبر است، او مى خواهد وارد خانه على (ع) شود، امّا سَلمى، مانع او مى شود: تو نمى توانى وارد اين خانه شوى. براى چه؟ فاطمه (س) وصيّت كرده است كه بعد از مرگ، ما به هيچ كس اجازه ندهيم كنار پيكر او بيايد. آرى، عايشه همان كسى است كه حديث دروغ از پيامبر نقل كرد كه به فاطمه (س)، هيچ ارثى نمى رسد، اكنون او نبايد به كنار پيكر فاطمه (س) بيايد. عايشه خيلى ناراحت مى شود و برمى گردد. نگاه كن! مردم به سوى خانه على (ع) مى آيند. على (ع) از خانه بيرون مى آيد، حسن و حسين (ع) هم همراه او هستند، آنها گريه مى كنند. مردم با ديدن گريه حسن و حسين (ع) به گريه مى افتند. قيامتى بر پا مى شود! همه منتظر هستند تا على (ع)، پيكر فاطمه (س) را به مسجد ببرد تا آنها بر او نماز بخوانند و در تشييع جنازه او شركت كنند. بعضى‌ها مى گويند: «الآن هوا تاريك مى شود، بايد هر چه زودتر مراسم تشييع جنازه را شروع كرد». در اين ميان، على (ع) سخنى به ابوذر مى گويد و از او مى خواهد تا براى همه بگويد. ابوذر رو به مردم مى كند و با صداى بلند مى گويد: «اى مردم، تشييع جنازه فاطمه (س) به تأخير افتاده است، خواهش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌مى كنم به خانه هاى خود برويد». مردم با شنيدن سخن ابوذر متفرّق مى شوند. آنها خيال مى كنند چون غروب نزديك است، على (ع) مى خواهد فردا مراسم با شكوهى براى فاطمه (س) بگيرد و براى همين، تشييع پيكر فاطمه (س) را به تأخير انداخته است. * * * هوا تاريك شده است و مردم مدينه در خواب هستند، امّا امشب در خانه على (ع)، همه بيدار هستند، على (ع) و سَلمى و فضه و يتيمان فاطمه (س). على (ع) دارد بدن فاطمه (س) را غسل مى دهد، بقيّه كمك مى كنند. فاطمه (س) وصيّت كرده است كه على (ع) او را با پيراهن غسل دهد. على (ع) مى خواهد فاطمه (س) را در پارچه بهشتى كه پيامبر به او دادن است، كفن نمايد. او دارد بندهاى كفن را مى بندد. ناگهان چشمش به فرزندانش مى افتد. آنها دوست دارند براى آخرين بار مادر خود را ببينند. على (ع) آنها را صدا مى زند و مى گويد: «عزيزانم! بياييد و براى آخرين بار، مادر خود را ببينيد». 👈 .... 📚🖊نویسنده دکتر مهدی خدامیان آرانی 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚
🔍(❤️❤️) 🚫چه افرادی برای ازدواج مناسب نیستند؟❌ 📌 🍂۲.افراد معتاد ✏فرد معتاد قبل از آن که به شما وابسته و علاقه مند شده باشد، به مواد مورد اعتیادش وابسته و علاقه مند است، پس طبیعی است در طول زندگی اعتیاد را رقیب خود بدانید و زندگی پر استرس و اضطرابی داشته باشد. 🔸️بعضی افراد وقتی متوجه می شوند فرد مقابلشان توانسته اعتیاد خود را ترک کند، از اراده و همت او خوششان می آید و این موضوع را نشان دهنده قوی بودن فرد می دانند، در حالی که باید به این نکته توجه کنند که فردی که معتاد است و اعتیاد خود را ترک کرده ممکن است فرد قوی و با اراده ای باشد ولی این دلیل نمی شود که تنها به خاطر داشتن قدرت ترك كردن برای ازدواج هم مناسب هستند! ⚡فردی که از اعتیاد خود  لذت برده، خاطره این لذت در ذهنش وجود دارد و ممکن است با پیش آمدن هر مشکل و یا ناراحتی دوباره به اعتیاد رو آورد. 💥اگر قصد ازدواج با فرد معتادی را دارید که ترک کرده است، باید به این نکته توجه کنید که حتما حداقل یک سال از ترک اعتیاد او گذشته باشد و حتما با مشاور متخصص مشورت کنید و سپس اقدام نمایید. 🍎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 💚گالری حجاب ریحانه سادات💚 ارسال رایگان🌹
🎗شماهم برنده 2/000/000 ریال بن تخفیف چادر هستید بدون قرعه کشی🎗 👌مسابقه ای راحت با جوایز مادی و معنوی 💢تعداد زیادی از جوایز بدون قرعه کشی و تعدادی هم با قرعه کشی تقدیم میشه🎁 🖍توضیح مسابقه: ابتدا روی لینک بزنید وارد گروه بشید👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3508732087C0758cd118e فقط یک بنر از مدیر کانال بگیرید ❌🌹 آیدی مدیر در گروه سنجاق شده✅ ~~~~~~~~~~~~~~ اینجا که باشید بیشتر احکام یاد میگیرید😊👇 https://eitaa.com/joinchat/2455830770Cfe90f534bf کد 1089
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنام تو که پژواک صدایت رایحه عشق است توئی که یک گوشه از نگاهت تمام هستی‌ام را به سجده شعر بندگی می‌کشاند 🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃     🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
0103.mp3
2.43M
حزب صد و سوم (۱۸ فتح الی ۱۳ حجرات) 👤 با صدای استاد پرهیزگار
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: خداوندو خداوند سبحان شرك را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن كه همگان تن به ربوبیّت او در دهند و به سعادت نائل آیند؛ پس آن طورى كه شایسته است باید تقواى الهى داشته باشید و كارى كنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید. بنابراین باید اطاعت و پیروى كنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهى كرده است، زیرا كه تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت.✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صد و سوم پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- غلبه حق بر باطل، آرمانى است كه تنها خداوند مى‌تواند آن را محقّق سازد. 2- رمز پيروزى اسلام، هدايت الهى و حقانيّت راه است. 3- در شرايط سخت، نويد و اميد دادن لازم است. (زمانى كه كفّار مكّه به مسلمانان اجازه ورود به مسجد الحرام را نمى‌دهند، خداوند نويد پيروزى بر تمام جهان را مى‌دهد كه شما نه تنها بر مشركان مكّه بلكه بر تمام اديان جهان، غالب خواهيد شد.) 4- تمام اديان گذشته، براى برهه‌اى از زمان بوده است. 5- قرآن از آينده تاريخ و جهانى شدن اسلام خبر مى‌دهد. 6- پذيرش مردم مهم نيست، گواه بودن خداوند كافى است. 7- اگر به الوهيّت او ايمان داريد، به وعده‌هاى او نيز اعتماد كنيد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا