🌺 هر روز یک شهید بزرگوار رو خدمتتون معرفی میکنیم تا انشاالله با ۳۱۳ شهید آشنا شوید🌺
شهید محمدرضا رجب زاده:
شهید محمد رضا رجب زاده در سال 1332 در یكی از روستاهای توابع طبس به نام كریم آباد چشم به جهان گشود و از همان ابتدای طفولیت راهی را طی می كرد كه منتهی الیه آن به غايتي مطلوب وصل می شد. گویا می رفت تا در آینده ای نه چندان دور به نسل های آینده بشریت درس تقوا، شجاعت، شهامت و شهادت ارائه دهد و همانا خود مظهر خضوع و خشوع در مقابل معبود خود باشد.
او در تمام شئون زندگی ممتاز بود؛ در میدان رزم رزمنده اي تمام عیار، در میدان كار و كوشش جهاد گری خستگی ناپذیر و در كانون كوچك خانواده خود كه شامل همسر و دو فرزند خردسالش مهدی و نرگس می شد پدری مهربان و همسری نمونه بود. او به عنوان سربازی فداكار در مرزهای غرب و جنوب كشور اسلامیمان در طول 4 سال جنگ به ایجاد نظم، ثبات، امنیت و استقرار حكومت اسلامی پرداخت.
سرانجام استوار دوم شهید محمد رضا رجب زاده بعد از 4 سال مبارزه بر علیه كفار داخلی، خارجی و عمال صهیونیست و امپریالیست در تاريخ 1362/08/15 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و بار سنگین مسئولیت ادامه راه خویش را بر دوش ما گذارد.
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
#خودسازی 📝✅❌ موضوع : نماز 📿 قسمت : ۱۳ استاد : شجاعی 🎤 {♥️شھیدمصطفےصدرزاده♥️: "خودسازی"دغدغہاص
NAMAAZ14.mp3
4.18M
ریپورتم تا 3 آذر:
#خودسازی 📝✅❌
موضوع : نماز 📿
قسمت : ۱۴
استاد : شجاعی 🎤
{♥️شھیدمصطفےصدرزاده♥️:
"خودسازی"دغدغہاصلےشماباشد.}
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
💠و درود خدا بر او فرمود: آن كس كه در پي آرزوي خويش تازد، مرگ او را از پاي درآورد.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت19
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
💠و درود خدا بر او فرمود: از لغزش جوانمردان درگذريد، زيرا جوانمردی نمی لغزد جز آنكه دست خدا او را بلندمرتبه می سازد.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت20
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
بی حساب شتابان.mp3
5.06M
*اخلاق پیامبر را در او دیدم*
*آنجایی که حق شخصی خودت هست، بگذر*
*اخلاق اهل بیت این بود که در مقابل بدی، خوبی میکردند*
*کسانی که بدون حساب به بهشت میروند، چه ویژگی ای دارند؟*
*حجت الاسلام عالی*
27.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی استاد پناهیان در مورد اخلاق آمریکایی با استناد بر ائمه
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
#کلیدهای_خوشبختی قسمت 6⃣4⃣ ⚜ ما همیشه هستیم ⚜ 💠 اگر ما یک جمله را بفهمیم قطعا به "فلاح" و خو
قسمت 7⃣4⃣
⚜ اسلام یعنی آرامش ⚜
💠 در یک مجله خواندم در یکی از کشور ها به جوان های با استعداد، خانه و ماشین و حقوق مناسب می دهند تا فکرشان راحت باشد و در آزمایشگاه های علمی به تحقیق و پژوهش بپردازند. یعنی دغدغه ای نداشته باشند و فقط کار علمی و تحقیقی مفید داشته باشند.
💠 اگر دقت کنیم خدای مهربان و اسلام این را برای همه خواسته، چون کسی که تسلیم خدا شود و ایمان به حقایق داشته باشد ...
در واقع آرامشی غیر قابل وصف دارد و این آرامش خاطر زمینه را برای رشد او فراهم میکند.
💠 شما مثل کسانی نباشید که خدا را فراموش کنند خودشان را هم فراموش می کنند،
اصلا هدفی ندارند
و سردرگم اند.
💠 اسلام دین رحمت و آرامش است،
اگر دلی با ذکر خدا آرام شد آن وقت مستعد هر پیشرفت و کمالی خواهد بود.
◀️ ادامه دارد...
🏴انا لله و انا الیه راجعون
حجت الاسلام و المسلمین راستگو دارفانی را وداع گفت.
ایشان که الحق و الإنصاف از بهترین مبلغان دینی خصوصاً در حوزهی کودکان و نوجوانان بودند عمر خود را در این راه صرف نموده و در این راه هنرمندانه و با بیان بسیار شیرین در تفهیم مطالب مختلف دینی به کودکان و نوجوانان اهتمام ورزیده بودند.
💐قرائت فاتحه.....
#نکات_قرانی
💭هنگامی که الله، معلمی را برای موسی علیه السلام انتخاب کرد، آن معلم را اینگونه مدح و ستایش نمود :
📖 ﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا﴾ [الكهف/ ٦٥]
«پس (در آنجا) بنده ای از بندگانم (= خضر) را یافتند که از جانب خود به او رحمتی عطا کرده و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.»
📝پس رحمت را بر علم مقدم کرد تا بر این دلالت دهد که از مهمترین صفات معلم: رحمت است و این صفت باعث مفید و مؤثر واقع شدنِ تعالیم وی میگردد.
❅᪥•﷽•᪥❅
پیامبر اکرم (ص)؛
اِذَا اَحَبَّ اللهُ عَبداً ابتَلاهُ فَاِن صَبَرَ اجتَباهُ وً اِن رَضِیَ اصطَفاهُ🍃
💖چون خدا بنده ای را دوست بدارد او را مبتلا می سازد ، پس اگر "شکیبایی" نمود او را بر می گزیند
و اگر خشنود شد به مرتبه برگزیدگان خاص می رساند.💯
📙مستدرک الوسائل /ج۲/ص۴۲۷
#حدیث_روز
#صبحتبخیرمولایمن
ياوَلِيَّ اللّهِ
إنّ بَيْنى وَبَيْنَ اللّهِ عزوجل
ذُنُوبالايَأْتى عَلَيْهاإلّارِضاكُمْ
ایولیخدا
بین من وخدا
گناهانی است که جز رضایت شما چیزی آنها را پاک نمی کند.
مولاي من
دست به دامان شمايم ...❗️
سلام پدر مهربانم...
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
مداحی آنلاین - دو شرط لازم برای ظهور - حجت الاسلام انصاریان.mp3
1.64M
🌸 نام های نماز در قرآن 🌸
🌺 صلوة: «إنّما المؤمنُون... اَلَّذِینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ»
«مؤمنان فقط کسانی اند که نماز را به پا می دارند.»
🌺 ایمان: «وَ ما کانَ اللّهُ لِیُضِیعَ ایمانَکُمْ»
«خدا نماز شما را بدون پاداش نمی گذارد.»
🌺 تسبیح: «فَسُبْحانَ اللّهِ حینَ تُمْسُونَ وَ حینَ تصبحُونَ.»
«هنگام شام و صبح و شبانگاه و نیمروز نماز به جا آورید.»
🌺 قرآن: «اَقِم الصَّلوةَ لِدُلُوک الشمس... و قُرآنَ الْفَجر.»
«پس از زوال آفتاب تا هنگام تاریکی شب نماز را به پای دار و... و نماز صبح را بجای آور.»
🌺 حَسَنَةَ: «وَ اَقِمِ الصَّلوة... اِنَّ الْحَسَنات یُذهِبنَ السَّیئات.»
🌺 رکوع: «وَ اَقیمُوا الصَّلوةَ... وَارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعین.»
«نماز را بپا دارید... و با نمازکنندگان، نماز به جای آورید.»
🌺 قُنُوت: «یا مَریَمُ اُقنُتی لِرَبِّکِ وَاسجُدِی وَارْکَعِی مَعَ الرّاکِعین.»
«ای مریم! برای پروردگار خود به نماز بایست»
🌺 قیام و سجده: «لَیْسُوا سَواءً، مِنْ اَهلِ الکِتابِ اُمّةٌ قائمةٌ، یَتلُونَ آیاتِ اللّهِ آناءَ اللَّیلِ وَ هُمْ یَسْجُدون.»
«ولی همه آنان یکسان نیستند. از میان اهل کتاب،گروهی هستند که قیام می کنند (نماز به پا می دارند)و در دل شب آیات الهی را در حال سجده می خوانند.»
🌺 استغفار: «وَ اللّهُ بَصیرٌ بِالعِبادِ الَذینَ... وَالمُسْتَغفِرینَ بِالأَسْحارِ»
«خداوند به امور بندگان خود بیناست. همان کسانی که می گویند: پروردگارا! ما ایمان آوردیم،... اینان شکیبایان، راستگویان و فرمانبرداران و انفاق کنندگان و آمرزش خواهان در سحرگاهانند.»
🌺 ذِکرْ: «حافِظُوا عَلَی الصَّلواتِ... فَإذا اَمِنْتُم فاَذکْرواللّهَ»
«بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید،... پس اگر بیم داشتید، پیاده یا سواره نماز کنید و چون ایمن شدید، خدا را یاد کنید.»
🌺 امانت: «اِنّا عَرَضْنَا الأمانَةَ عَلَی السَّمواتِ و الْأرْضِ والْجِبَالِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَهَا وَ اَشْفَقْنَ مِنْهَا و حَمَلَها الإنْسَانُ...»
«ما، امانت خود را بر آسمانها و زمین و کوه ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سرباز زدند و از آن ترسیدند و انسان، آن را برداشت...»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : چه افرادی به پیامبران نزدیکترند
#حجت_الاسلام_والمسلمین_حسینی_قمی
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
🔺#جهان_پس_از_ظهور🔻 🍃جلسه نهم🍃قسمت ۱ السلام علیک یا حافظ اسرار رب العالمین (1) مهدی موعود عجل الل
🔺#جهان_پس_از_ظهور🔻
🍃جلسه نهم🍃قسمت ۲
السلام علیک یا حافظ اسرار رب العالمین (1)
در کتابهای انبیاء سلف نیز درباره امام زمان(ع)آمده است که:«...و عصای سرخ شبان با هودار[منظور حضرت موسی(علیه السلام )است]با او باشد.»(11)
✨سنگ حضرت موسی(علیه السلام )
در قرآن کریم در دو مورد از این سنگ یاد شده است؛یکی آیه 60 سوره مبارکه بقره و دیگری آیه 160سوره مبارکه اعراف است که می فرماید:
«و اوحینا الی موسی اذ استسقاه قومه انا اضرب بعصاک الحجر فانبجست منه اثنتا عشرة عینا قد علم کل اناس مشربهم.»
:هنگامی که قوم موسی(دربیابان) از اوتقاضای آب کردند، به او وحی فرستادیم که:«عصای خود را برسنگ بزن!»ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون جست آن چنان که هر گروه، چشمه و آبشخور خود را می شناخت.
در خصوص سنگ حضرت موسی علیه السلام باید این نکته را متذکر شد که :الف و لام «حجر»در این آیه «بعصاک الحجر»، الف و لام معرفه است؛ یعنی این سنگ خاص ونه هر سنگی، لذا این سنگ به عنوان یکی از ودایع نبوت به دست امام عصر«عجل الله تعالی فرجه الشریف »رسیده است و در هنگام ظهور و قیام حضرت مهدی «عج»این سنگ به عنوان توشه بین راه یاران آن حضرت مورد استفاده قرار می گیرد و احادیث مربوط روشنگر این موضوع است.
ادامهدارد.....
مصادر:
1- زیارت دوم حضرت صاحب الامر، مفاتیح الجنان ص ۹۱۶.
2- سوره قصص/۱۰.
3- سوره شعراء/۳۲
4- سوره شعراء/۴۵و۴۶
5- سوره شعراء /۶۳.
6- سوره بقره /۶۰،
7- آس درختی است که در بهشت کاشته شده است.عصای حضرت موسی(علیه السلام )از شاخه آن درخت بود و آن را جبرئیل برای او آورد.آس درختی است بلندتر از انار، دارای برگ و گلی معطر، و تخمش سیاه است.درمناهی رسول خدا(ص)از خلال کردن با چوب آن نهی شده است.معارف و معاریف 1:80.
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
هوالعشق #رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_بیست_و_چهارم اون آقا_ اونجا چه خبره؟ یه ابهتی داشت که قش
جرعه ای عشق ( رمان مذهبی):
#هوالعشق
#قسمت_بیست_و_پنجم
به روایت امیرحسین.
همینجوری اعصابم بابت اتفاقات این مدت خراب بود دیگه این اتفاق هم شده ضربه آخر برای من . ولی بازم خودمو کنترل کردم که چیزی نگم. خیر سرم بچه ها منو اوردن اینجا که حالم خوب بشه ولی حالا دیگه شده بود واویلا. کلا هر وقت اینجور صحنه هارو میدیدم اعصابم خورد میشد دست خودمم نبود و امکان نداشت روزی باشه که کمتر از سه چهار بار این صحنه ها جلوی چشمام اتفاق بیفته. تقریبا پایینای کوه بودیم که با صدای محمد که داشت صدام میکرد از فکر اومدم بیرون.
محمد _ سید. داداش کجا سیر میکنی ؟
_ هیچی. همینجام.
مهدی_ فکر کنم عاشق شده
جوری نگاش کردم که کلا پشیمون شد از حرفش و همزمان با نگاه عصبی من و نگاه شرمگین مهدی گروه 6 نفرمون رفت رو هوا البته به جز من که حوصله خندیدن هم نداشتم.
بچه ها داشتن میگفتن و میخندیدن منم برای اینکه اصلا حوصله نداشتم سرعتمو زیاد کردم و ازشون فاصله گرفتم . تارسیدم به ماشین سریع نشستم و سرمو گذاشتم رو فرمون . واقعا دیگه نمیدونستم باید چیکار کنم . با صدای تق تق شیشه سرمو بلند کردم و با چهره محمد که دلسوزانه زل زده بود بهم روبه رو شدم. شیشه رو کشیدم پایین.
محمد_ ببین امیر داداش یه سوال میپرسم بی رودروایسی جواب بده . الان میخوای تنها باشی یا با کسی درد و دل کنی؟
محمد صمیمی ترین دوست من بود ولی حتی اونم از مشکل من خبر نداشت چون چیزی بود که نمیخواستم هیچ کس هیچ کس اطلاعی ازش داشته باشه. یه لبخند زورکی زدم و گفتم:
_ بپر بالا رفیق.
و بعد رو به بچه ها که با فاصله از ما وایساده بودن دم ماشین علی دست تکون دادم. محمد سوار شد و راه افتادم.
دیگه داشتم از سکوت کلافه میشدم دستمو بردم که ضبط ماشین رو روشن کنم که محمد دستمو گرفت. پرسشگرانه نگاش کردم.
محمد_ نمیخوای بگی چی شده؟
_ بیخیال داداش
محمد_ تا کی میخوای بریزی تو خودت؟
با حرص دستمو کشیدم و گفتم
_ هروقت که حل بشه.
محمد ضبط رو روشن کرد و آهنگ صبح امید بود که فضای ماشین رو قابل تحمل کرد.
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_بیست_و_پنجم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
#هوالعشق
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_بیست_و_ششم
.
به روایت امیرحسین
چی بهش میگفتم میگفتم الان دو ساله که بابایی که منو با همه اعتقاداتم اشنا کرده مخالف همه چیز شده؟ بگم چی بهش ؟ بگم چون توقع داشته که نوکری امام حسین رو بکنه و امام حسین هم همه کاراش رو راست و ریست کنه حالا نشده پا گذاشته رو همه ارزش هاش و حالا سعی داره منم متقاعد کنه که راهم اشتباهه؟ چی میگفتم بهش؟ دلم نمیخواست آبروی خانوادم آبروی بابام؛ کسی که منو با اربابم آشنا کرد بره........
بعد از یک ساعت تو ترافیک بودن محمد رو دم خونشون پیاده کردم و خودم هم راه افتادم به سمت خونه. حوصله هیچ کس رو نداشتم . از طرفی فضای خونه دلگیر و کسل کننده بود و از طرفی بیرون بودن دردی رو دوا نمیکرد. پناه بردم به آرامش بخش ترین چیز ممکن ؛ زیارت عاشورا.
الذین بذلو مهجم دون الحسین علیه السلام.
با خوندن زیارت عاشورا آروم شده بودم. شنیدن صدای انرژی بخش پرنیان هم کار خودشو کرد و سعی کردم یکم فکرمو آزاد کنم. در اتاق باز بود و صداش از پذیرایی واضح به گوش میرسید
پرنیان_ امیرررر حسین کجاااایی؟
_ یه جایی زیر سقف آسمون
یه دفعه اومد سرشو آورد تو اتاق و گفت پرنیان_این آسمونتون برای خواهر گلت هم جا داره؟
_ بله بله اختیار دارید. بیفرمایید.
پرنیان_ خوووووب؟؟؟؟؟
_خوب به جماااااااالت.
پرنیان_عه. خوب دربند خوش گذشت منو نبردی؟
_ کمی تا حدودی شاید یه ذره
پرنیان_ پرووووو. امیرحسین به نظرت بابا میشه مثله قبلنا؟ میشه همون بابایی که عشقش امام حسین بود ؟
چی باید بهش میگفتم ؟ وقتی خودم هم نمیدونستم. توفکر بودم که پرنیان خودش رو انداخت تو بغلم و آغوش من شد جایگاهی برای هق هق خواهر کوچیکم. داشتم شاخ در میاوردم. این موضوع برای پرنیان تازگی نداشت الان دو سال بود که به همه تیکه و کنایه های بابا عادت کرده بودیم. منم به خاطر مخالفت بابا بود که الان بهم ریخته بودم وگرنه موضوع تنها این تغییر بابا نبود.
_ آبجی جان. درست میشه توکلت به خدا. مگه امروز بابا چیزی بهت گفته؟
پرنیان_ نه. امیر حسین پس کی درست میشه ؟ الان دوساله بابا اینجوری شده و روز به روز داره اعتقاداتش ضعیف تر میشه.
سکوت رو ترجیح دادم به هرجوابی که از صحتش مطمئن نبودم...... کم کم آروم تر شد ، سرش رو گذاشت روی پام و منم برادرانه موهاش رو نوازش کردم.
هردومون سکوت کرده بودیم. ظاهرا این آرامش شیرین تر از صحبت هایی درمورد اعتقادات عجیب و غریب بابا بود. میدونستم که هنوز هم ته دلش محبت اهل بیت هست ولی رو زبونش چی ؟
( من سید امیرحسین حسینی هستم و 21 سالمه. پرنیان خواهرم 4 سال از من کوچیک تره . پدرم پیمانکار ساختمان بودن که به دلیل کلاهبرداری یه آدم از خدا بی خبر نصفه بیشتر داراییش رو از دست داد و حالا به رشته اصلیش که البته خیلیم علاقه ای بهش نداره برق مشغوله. البته این معامله نه تنها اموال بابا رو برد بلکه دین و اعتقاداتش رو هم برد... حالا بگذریم)
صدای پرنیان باعث شد از فکر بیام بیرون.
پرنیان_ امیرحسین
_جانم؟
پرنیان_توهنوز هم به فکر سوریه ای؟
_ اره
پرنیان_ میدونی که بابا نمیزاره ، میخوای چیکارش کنی؟
_ نمیدونم خودمم کلافم .
واقعا هم نمیدونستم چیکار میتونم بکنم. وقتی همه عشقم همه هوش و حواسم اونجا بود اینجا بودنم چه فایده ای داشت ؟ چرا بابا نمیذاشت برم؟ هرچند بعید میدونم قبل از این اتفاقا هم که فوق العاده اعتقاداتش قوی بود اجازه رفتن میداد دیگه چه برسه به الان. البته درکش میکردم ، بلاخره فرزند بزرگ و تنها پسر خونه بودم ولی من دیگه واقعا طاقت اینجا موندن رو نداشتم.
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت
#قسمت_بیست_و_ششم
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد.
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
💠و درود خدا بر او فرمود: ما را حقي است اگر به ما داده شود، وگرنه بر پشت شتران سوار شويم و براي گرفتن آن برانيم هر چند راه رفتن ما در شب به طول انجامند.
(اين از سخنان لطيف و فصيح است، يعني اگر حق ما را ندادند، خوار خواهيم شد و بايد بر ترك شتر چون بنده بنشينيم.)
📒 #نهج_البلاغه #حکمت22
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
🎇🎇🎇🎇🌿🌹🌿🎇🎇🎇🎇
💠و درود خدا بر او فرمود: ترس با نااميدي، و شرم با محروميت همراه است، و فرصتها چون ابرها مي گذرند، پس فرصتهاي نيك را غنيمت شماريد.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت21
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان رهبری در مورد جهاد و شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان رهبری در مورد مصرف کالای ایرانی