« شور | از بی حرمی تو »
#محرم 1399
#کربلایی_حسین_طاهری
#حسینیه_فاطمه_الزهرا_س
_
از بی حرمی تو عمریه که شرمندست
اما چه کنم آقا عاشق به امید زندست
خواب دیدم که گوشهٔ ، حرمت گریونم
دم ضریحت آقا ، میرمُ میخونم
ای گل وفا حسن
معدن سخا حسن
میکُشی مرا حسن
میکُشی مرا حسن...
ای که خدای کرمی صد ساله که بی حرمی
حسن...وای...
****
ساخته حرمت میشه با کارگر ایرانی
باز آمدن ای شاهُ میخونه کریمخانی
از کرببلا میشم ، به مدینه عازم
سلام میدم تو بقیع ، به جای حاج قاسم
عشق دلنشین تویی
مادری ترین تویی
شور اربعین تویی
ای که خدای کرمی ، صد ساله که بی حرمی
حسن...وای...
****
گریه میکنم یاده اون کوچه و صبر تو
مثل چادر خاکی خاکی شده قبر تو
دیدی دست مادرت ، به روی دیواره
با سیلیِ بی هوا ، شکسته گوشواره
گریه سرپناه تو
بیکسی سپاه تو
کوچه قتلگاه تو/حسن
ای به زهرا نور عین
ای کریم عالمین
ای غریب تر از حسین/حسن
ای که خدای کرمی ، صد ساله کی بی حرمی