📖
ابوبكر ربابی اكثر شب ها به دزدی می رفت.
شبی چندان كه سعی كرد چیزی نیافت.
دستار خود بدزدید و در بغل نهاد.
چون به خانه رفت، زنش گفت چه آورده ای؟
گفت این دستار آورده ام.
زن گفت این كه دستار خود توست.
گفت خاموش، تو ندانی.
از بهر آن دزدیده ام تا آرمان دزدی ام باطل نشود.
🗓 مراقبت از آرمان ها همیشگی باشد راکد که شوی فراموش خواهی کرد، شاید بدانی ولی اراده ات نخواهد.
🔻 #عبید_زاکانی