چند خط روضه... *ببین می توانی بمانی بمان* *عزیزم تو خیلی جوانی بمان* میگن محتضر روز آخر عمرش، حالش خوب میشه... پا شد، بچه‌ها رو شستوشو داد، حمام کرد، لباساشونو عوض کرد... همه خوشحال شدن مادر از جا بلند شده، موهاشونو شونه کرد. حسین! مگه تو مادر نداری اینقدر آشفته‌ای... صدا زد اسماء کمک کن، من خودم میخوام استحمام کنم، آب می‌ریخت، گفت خانم چه ضرورتی داره، حالتون خوب نیست... بی‌بی‌فرمود: امشب علی می‌خواد منو غسل بده... این لخته خون‌ها آقامو اذیت می‌کنه. این یکی دو روز آخر، خودش در و باز کرد. گفت: بذار این عقده تو دل آقام نمونه، من و پشت در ببینه... علی نشسته کنار بستر، قربونش برم آقامُ، خدا هیچ مردی رو به روز علی نندازه... *همین که بهتری الحمدالله* *جدا از بستری الحمدالله* *همین که در زدم دیدم دوباره* *تو در پشت دری الحمدالله* #التماس_دعا #فاطمیه #خادمـین_شـهداء ❤️ http://eitaa.com/joinchat/2819686400Ca8ddd94ad2

روضه حضرت زهراء😭 #پیشنهاد_دانلود #فاطمیه💔 التماس دعا #خادمـین_شـهداء ❤️ http://eitaa.com/joinchat/2819686400Ca8ddd94ad2