🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگر_خاطره
📍به دنیا دل نبنده هر که مَرده!
🔻 همهی کسانی که با ابرام بودند، میدانند؛ ابرام خیلی دستودلباز بود. اگر کسی به ابرام میگفت عجب ساعت قشنگی، یا عجب لباس قشنگی داری، ساعت یا لباس یا هر وسیلهی دیگری را که داشت، درمیآورد، میگفت بیا! مال تو! هیچوقت دل به چیزی نمیبست. یک جمله داشت که همیشه آن را میگفت: «به دنیا دل نبنده هر که مَرده!»
روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
https://eitaa.com/joinchat/3136159746Cd329a77d87
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#خاطرات_شهدا
🔸او همیشه تصویر مقام معظم رهبری را روی سینه داشت. همین کار باعث شد که بسیاری از دوستان او نیز که عراقی بودند همین کار را انجام دهند.
او به مسائل معنوی بسیار توجه میکرد.
نماز شب و اخلاص او مورد توجه رزمندگان عراقی قرار گرفت.
📔برگرفته شده از کتاب پسرک فلافل فروش
(زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم طلبه شهید محمد هادی ذوالفقاری)
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
تکه نان خشکی را روی زمین دید.
خم شــد و آن را برداشت ؛
در کنار کوچه نشست و با آجر به آن
نان کوبید و خرده های آن را در مقابل
پرندگان ریخت تا نان اسراف نشود .
#شهید_ابراهیم_هادی
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
https://eitaa.com/khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدرضا_حقیقی
🌷شهیدی که در قبر خندید
🔹"شب خواب محمدرضا را دیدم گفتم: «مادر جان؛ به چه میخندیدی؟» گفت: «خندهام دلیل داشت؛ خداوند هر آنچه در دنیا و آخرت بالاتر است را به من نشان داد» متوجه حرفش نشدم گفتم: «یعنی خانه و ماشین و باغ و...» گفت «نه مادر جان؛ خیلی بالاتر از اینها». خوابم را برای یکی از دوستانم تعریف کردم، گفت: «چه چیزی بالاتر از وجه الله که شهید دیده است»."
راوی: مادر شهید
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
🌷رفع دلتنگی دختر شهید #نادر_حمید (ام البنین) برای پدرش:
وقتی دلتنگ پدر می شوم تنها چیزی
که آرامم می کند این است که سراغ
وسایل کُمدش بروم و آنها را روی
قلبم بگذارم تا آرام بشوم...!
"پی.نوشت: قیمت این دقیقه ها چند؟!"
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
🌸با بند انگشتش هایش تسبیح میگفت
گفتیم: آقا کاظم، بفرما این هم تسبیح
گفت:میخواهم این بند انگشت ها در
قیامت شهادت دهند که ذکر گفته ام.
#شهید_کاظم_قایدزاده
#تولید_محتوا
#خادم_الشهدا
#خوزستان
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
🌸با هر یکی از بچه های کلاس که مُچ می انداخت شکستش میداد. خیلی مغرور شده بود؛ نوبت به کاظم رسید. کاظم جلوی همه مچش رو انداخت و پیروز شد. اما بعد از شکست اون دیدم خیلی ناراحته و گفت: نباید جلوی بچه ها غرورش رو میشکوندم.
#شهید_کاظم_قایدزاده
#تولید_محتوا
#خادم_الشهدا
#خوزستان
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
#شهید_رسول_خلیلی
🔶"روزهاى آخراسفند بود که به سمت مناطق عملياتى حركت كرديم. آن موقع هنوز برنامه راهيان نور به شكل امروزى نبود. ما به همراه خانواده و نزديكان با يك اتوبوس رفته بوديم، به فكه ڪه رسيديم، كمي جلوتر از آن، مقر تخريب ما بود كه اسم آنجا را الوارثين گذاشته بوديم. رسول كم سن وسال بود. به رسول میگفتم: نگاه كن پسرم، ببين بچه ها اين قبرها را زمان جنگ كنده بودند؛ میامدند داخل اين قبرها نماز مى خواندند، نمازشب میخواندند، مناجات میکردند، ولـى حالا اين قبرها غريب مانده اند ديگر از آن حال و هوا خبرى نيست!،
بعد نماز ظهر يكدفعه متوجه شدم رسول نيست، با مادرش دنبالـش گشتيم ڪه ديديم رفته داخل يكى ازاين قبرها، به سجده افتاده و چفيه روى سرش كشيده، گريه میكند. بنده حقيقتا همانجا گريه ام گرفت."
#شهید_گمنام #یحیی_السنوار
#غزه #فلسطین #لبنان
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
🌷رفع دلتنگی دختر شهید #نادر_حمید (ام البنین) برای پدرش:
وقتی دلتنگ پدر می شوم تنها چیزی
که آرامم می کند این است که سراغ
وسایل کُمدش بروم و آنها را روی
قلبم بگذارم تا آرام بشوم...!
"پی.نوشت: قیمت این دقیقه ها چند؟!"
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدرضا_حقیقی
🌷شهیدی که در قبر خندید
🔹"شب خواب محمدرضا را دیدم گفتم: «مادر جان؛ به چه میخندیدی؟» گفت: «خندهام دلیل داشت؛ خداوند هر آنچه در دنیا و آخرت بالاتر است را به من نشان داد» متوجه حرفش نشدم گفتم: «یعنی خانه و ماشین و باغ و...» گفت «نه مادر جان؛ خیلی بالاتر از اینها». خوابم را برای یکی از دوستانم تعریف کردم، گفت: «چه چیزی بالاتر از وجه الله که شهید دیده است»."
راوی: مادر شهید
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#خاطرات_شهدا
🔸او همیشه تصویر مقام معظم رهبری را روی سینه داشت. همین کار باعث شد که بسیاری از دوستان او نیز که عراقی بودند همین کار را انجام دهند.
او به مسائل معنوی بسیار توجه میکرد.
نماز شب و اخلاص او مورد توجه رزمندگان عراقی قرار گرفت.
📔برگرفته شده از کتاب پسرک فلافل فروش
(زندگینامه و خاطرات بسیجی مدافع حرم طلبه شهید محمد هادی ذوالفقاری)
🔻روابط عمومی و انتشارات کمیته مرکزی خادمین شهدا - استان خوزستان
@khademin_shohada_khz