تدلیس سیستماتیک جدید اتاق فکر اصلاحطلبان؛
دخیل کردن رهبری در ناکارآمدی دولت چهاردهم
۱- طرّاحی شوم جدید اصلاحطلبان تا ۱۴۰۷، مکمّل پازل #حاکمیت_دوگانه دوران «دوم خرداد» است، با ظاهری متضاد و روحی واحد، تحت عنوان #رهبری_فرمودهاند؛
در ناگفتمان دوم خرداد و حتّی ناگفتمان موسوم به اعتدال، از رهبری
فاصله میگرفتند و با معظّمٌ له مرزبندی میکردند و اکنون چون دریافتهاند، این رفتارها و روشها، منجر میشود به حذف همیشگیشان از صحنهی سیاسی و مدیریتی کشور، موذیانه، راه دیگری را برگزیدهاند؛
خودشان مصرّانه از رهبر انقلاب میخواهند تا ایشان جهت حل مشکلاتشان، در ساز و کار سازمانها و قوای نظام، حسب
اختیارات ویژهشان بر اساس قانون اساسی، مداخله فرمایند، سپس ولو اگر رهبری حاضر نشوند با ورودشان، ظایف و اختیارات نهادهای مربوطه را تحت الشّعاع قرار دهند، ابتدا در جلسات مختلف، مکالمات خصوصی را بازگو میکنند، سپس دولتیها مبادرت میورزند به انتشار عمومی جزئیّات جلسات خصوصی با واسطه و بیواسطه، با رهبر
انقلاب.
۲- بدین ترتیب، اگر به دلیل کمتوانی خود دولت چهاردهم، مطلوبشان حاصل نشود، ناظران و بخش قابل توجّهی از مردم، ضعفهای مشهود آقای مسعود #پزشکیان در #حکمرانی_اجرایی و کجکارکردهای هیأت دولت را، احتمالاً از چشم رهبری خواهند دید؛
قصد دارند همان گزارهی غیر واقعبینانهی مورد علاقهی اینترنشنال
، صدای آمریکا و بیبیسی فارسی را به مردم بقبولانند که نه فقط «ریلگذاری، تنظیم رویکرد و خط مشی گذاری»ها بلکه حتّی تصمیماتی جزئی و معطوف به افراد، مثل ماجرای ماندن یا رفتن محمّد #جواد_ظریف نیز، با ورود و هماهنگی رهبر انقلاب تعیین تکلیف میشوند، پس مسئولیّت همهی امور با رهبری است و اگر مسئول یا
شهروندی فردی اعتراضی دارد، باید به ولیّ فقیه معترض شود و اگر هم با آنچه رخ میدهد موافق نباشد، متّهم خواهد شد به ولایتمدار نبودن.
۳- به هر حال، در دولت یازدهم و دوازدهم هم، اتاق فکرهایی با حضور امثال آقایان «حسام الدّین آشنا، علی ربیعی، محمّدجواد ظریف، سعید حجّاریان و برخی پشت پردهنشینان»،
ناکام نبودند در فرافکنیها، بدنام کردن نظام و افزایش نارضایتیهای عمومی که از عوارضش، کاهش بیست و چهار درصدی مشارکت مردم در انتخابات ۱۴۰۰ بود، پس از اتمام هشت سال دولت حسن روحانی؛
قطعاً الزاماً همگی اینجنس افراد، جاسوس و نفوذی نیستند، امّا حسب گفتمان و سخنرانیهای مکرّر رهبر انقلاب، گاه بخشی از
#شبکه_نفوذ و مأموریّتهای مدّ نظر دشمنان، توسّط مسئولان و مقاماتی محقّق میشوند که پیچهای مغزهایشان و سبک طرح و حل مسائل از جانب آنان، مطابق میل و منافع دشمنان تنظیم میشوند و طبیعتاً نتایج حاصله، جز علیه کارآمدی نظام و خلاف منافع ملّی، نخواهند بود.
سعید حجّاریان، بعد پیروزی روحانی در انتخابات ۹۲،
جهت توجیه #فتنه۸۸ و عادیسازی در لبهی پرتگاه قرار دادن کشور توسّط او و رفقایش، از عبارت «تدلیس سیستماتیک» استفاده کرد تا از دروغ و تهمت بزرگ تقلّب -که ادّعای همیشگی آنان بوده و هست- بگریزد؛
به نظر میرسد، امروز، همان قماش و قبایل امنیّتی-سیاسی قدیمی، در حال تدارک تدلیسی نظاممند (سیستماتیک)
هستند تا هر جا بیبرنامگی و سوء عملکردهای دولتیها، نزد خواص و افکار عمومی نمایان شدند، رهبری را هم شریک جلوه دهند در قصورها و تقصیرهای خود.
#قانون_مشاغل_حساس #حکمرانی_تقنینی