Part02_فقط غلام حسین باش.mp3
9.47M
📗#کتاب_صوتی📗
شرح تحول روحی و خاطرات جانباز حسین رفیعی است
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
1_1658430465.mp3
8.81M
#زیارت_عاشورا
#حاج_قاسم_سلیمانی
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری
دختر و پسر شکست عشقی خورده میان، حالشون خوب میشه..
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
#روز_شمار_شهدایی
💠امروز #دوشنبه ۱۰ بهمن ماه ۱۴۰۱ مصادف با ۸ رجب المرجب
📿 ذکر روز دوشنبه : یا قاضیالحاجات (صد مرتبه)
✳️ ذکر روز دوشنبه موجب کثرت مال میشود.
🕊سالروز شهادت شهید مدافع حرم "علی عسگری"
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
دعای عهد.mp3
22.96M
صوت قرائت دعای عهد
#صبحانه_روح ✨
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
azan-8.mp3
5.05M
#اذان_ظهر
با صدای #شهید_حسنی_کارگر
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
#دلنوشته_شهدایی
«دل نوشته ای با منطقه عملیات کربلا 5 یادمان شهدای شلمچه»
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام برادر شهیدم..
زندگی من و شما ساختید تا پای جان مدیون شماها هستیم..
ببخش اگه گاهی وقتا دلتون شکسته میشه تا آخرین قطره خونم پای شما و راه شمارو ادامه میدم.شما جون دادین تا چادر ما از سرمون نیفته با عشق محکم تر از هر روز نگهش میداریم..
اللهم عجل ولیک الفرج
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
Part03_فقط غلام حسین باش.mp3
9.15M
📗#کتاب_صوتی📗
شرح تحول روحی و خاطرات جانباز حسین رفیعی است
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
#معرفی_شهید_روز
مادر شهید:
حامد همیشه به من کمک میکرد و خانه را جارو میکرد و وقتی بیرون میرفتم و برمیگشتم تمام محیط خانه نظافت شده بود. با اینکه کارش گچ کاری بود و وقتی به خانه میآمد خیلی خسته بود، اما با همان حال باز هم در کارهای خانه به من کمک میکرد. از مادر شهید در مورد اعزام حامد به سوریه و حرف رفتن پرسیدم که ایشان بیان کردند: حامد حتی زمانی که حرف رفتن به سوریه نبود حرف از نبودن و شهادت میزد. یادمه یک شب که اتفاقا محرم و شب عاشورا بود حامد تا دیر وقت خانه نیامد و وقتی آخر شب وارد خانه شد پدر حامد با عصبانیت به او گفت: تا این موقع شب کجا بودی؟ که حامد با آرامش و احترام به پدر گفت: هیئت بودم و دکمههای پیراهنش رو باز کرد و سینه کبودش رو به پدر نشون داد و گفت: پدر این آخرین سال هست که برای امام حسین(ع) عزاداری میکنم و همینطور هم شد و قبل از محرم سال بعد حامدم به شهادت رسید.
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄