eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18.9هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
87 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
قالَ الإمامُ الجواد (عَلَیْهِ السلام): مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتي بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ امام جواد علیه السلام فرمودند: هركس قبر عمّه ام ـ سلام الله عليها ـ را (با علاقه و ) در زيارت كند، خواهد بود. كامل الزيارات، ص 536، ح 827 @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ برای عروسی اش علاوه بر میهمانان ، یک کارت دعوت نیز برای سلام الله علیها می نویسد و به ضریح سلام الله علیها می اندازد ، شب سلام الله علیها را در خواب می بیند که به عروسی اش آمده... ردانی پور به ایشان می گوید: خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط می خواستم احترام کنم.... حضرت زهرا سلام الله علیها پاسخ می دهند: « ! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برویم؟» شهید مصطفی ردانی پور دیگر تا صبح نخوابید نماز می خواند ، دعا می کرد، گریه می کرد. میگفت من می شوم. دوستش گفته بود این همه گریه و زاری میکنی، می گی می خوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه ؟ جواب داد : خانمم سیده. می خوام اون دنیا به حضرت زهرا (س) محرم باشم . شاید به صورتم نگاه کنه .... شب عروسی بلند شد به سخنرانی و گفت : امشب عروسی من نیست. عروسی من وقیته که توی خون خودم غلت بزنم...... تازه سه روز از عروسی اش گذشته بود که دست زنش را گذاشت تو دست مادر ، سرش را انداخت پایین و گفت دلم می خواهد دختر خوبی برای مادرم باشی بعد هم آرام و بی صدا رفت منطقه..... بدون عمامه، بدون سمت ، مثل یک بسیجی ، اول ستون راهی عملیات شد. عملیات والفجر 2 درمنطقه حاج عمران و تپه های شهید برهانی شروع شده بود. بعد از مدتی نیروها از هر طرف محاصره شدند. حاج آقا ردانی زیر لب قرآن می خواند و دشمن بالای تپه را بسته بود به رگبار . دستورعقب نشینی صادر می شود اما او همچنان مقاومت می کند..... سرانجام جسم پاک و مطهرش در۱۵ مرداد ۱۳۶۲ عملیات والفجر ۲ منطقه حاج عمران مظلومانه بر زمین ماند و روح با عظمتش به معراج پرکشید ! گر چه تا این تاریخ نیز ایشان در زمره شهدای مفقودالجسد است...... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 زندگی نامه قسمت آخر او دغدغه نام و مقام نداشت و علي رغم 400 ساعت سخنراني براي جامعه جوان آن روز ،هماره از شهره شدن گريخت و هرگز از خويش سخن نگفت، در مصاحبه‌اي با روزنامه آزادگان آنگاه كه از او خواسته شد در مورد فعاليت‌هاي سياسي خود قبل از و فعاليت‌هاي انتخاباتي براي ورود به توضيح دهد گفت: من سعي كرده‌ام در زمان فعاليت‌هاي انتخاباتي‌ام نه زندگي نامه‌‌اي براي خود بنويسم و نه در جايي مسائلي از گذشته‌ام مطرح كنم؛ علت هم اين بود كه فكر مي‌كنم ما بعد از بايد نشان بدهيم كه چه مي‌خواهيم انجام دهيم، تكيه بر گذشته فقط از ما يك سوپرمن مي‌سازد كه در ذهنمان تصور كنيم كاري كرديم و كم كم امر برخودمان هم مشتبه شود ... آري او در پي خود نمي‌رفت و همين امر هم سبب شد كه سرانجام گمشده‌اي شود در ميان جوانان اين سرزمين، به پندار عده‌اي: يكي از نمايندگان مجلس؛ يا يكي از جوانان انقلابي و يا مسلماني پر شور........ و حال آنكه او فقط همين نبود... او بود كه با مرزباني از حوزه در اين راه پرچم افراشته و به پايگاه عزت خورشيد رسيد...... و همين امر نيز سبب شد كه هدف سهمگين ترين تبليغات سوء دشمن قرار گيرد تا آنجا كه حقايق و واقعيات شخصيت او علي رغم همه فضايلش بر بسياري از دوستان نيز پوشيده و پرده‌هاي ابهام همچنان باقي ماند....... سرانجام يكشنبه 7 تيرماه 1360 در حادثه انفجار بمب كينه توسط منافقين در حزب جمهوري اسلامي به همراه 72 تن ديگر از ياران امام (ره) به رسيد..... پيكر پاكش در در صحن مطهر (س) به خاك سپرده شد تا يكبار ديگر تجلي عملي همه كوشش‌هايي باشد كه به جهت ايجاد وحدت حوزه و دانشگاه از اين مجاهد جوان تبلور يافت....... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 🔹شهادت ، راهی تازه را در مقابل باز کرد. با شهادتش مسیر زندگی باجناقش را تغییر داد. پس از آن و دلتنگی‌ها شروع شد. او یکی از بهترین رفقایش را از دست داده بود و باید کاری می‌کرد. 🔸 متولد سال 1362 بود و 14 سال سابقه در حرم (س) را داشت. همچنین شهید ایمانی از پاسداران پیشکسوت دفاع مقدس و نیز از شهدای بزرگوار روستای فردوی قم هستند. خانواده‌ای که جهاد و مقاومت در خونشان است. 🔹 به واسطه سال‌ها با فضای حرم و حریم اهل بیت(ع) آشنا بود. طاقت هیچ و هتک حرمتی را نداشت و این موضوع را خط قرمز زندگی‌اش می‌دانست. 🔸پس از قاسم، مهدی رخت رزم به تن کرد و رزمنده شد. او حالا قدم در راهی می‌گذاشت که قاسم برای آن جانش را داده بود. مهدی هم هیچ ابایی از حضور در میدان نبرد و معرکه نداشت و برای مقابله با دشمنان اسلام آماده هر کاری بود. 🔹همانطوری که پدر و برادر روزی بدون واهمه بر تاختند، او هم وارد کارزار شده بود و ترسی از چیزی نداشت. در دلش آرزوی موج می‌زد و دلش برای باجناقش، مهدی تنگ شده بود. 🔸سرانجام روز چهارشنبه ۲۲ آذر پس از چندین بار اعزام به سوریه، در استان در شرق سوریه به فیض شهادت نائل آمد. (س) @khademinekoolebar