eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18.9هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
87 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ این فرزندان شما در واقع جان خودشان را سپر قرار دادند برای اینکه دست این بدخواهان و این خبیثها به نرسد. لذا شأن اینها شأن بسیار بالایی است...... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در نوزدهمین روز ؛ همراه و همنوا با در سالروز ایشان @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 مادر : ✍سجاد در یک خانواده شهیدپرور رشد پیدا کرد. دایی‌هایش داود و مرتضی کمانی هر دو از هستند. پسرم دوست داشت سپاهی شود و ما هم مشوقش بودیم. از خصوصیات بارز پسرم می‌توانم به بودن، داشتن ، ، ، ، ، ، به بزرگ‌تر‌ها،ورزشکار و بسیار مسئولیت‌پذیر اشاره کنم. سجاد اهل بود و تمامی خصوصیات خوب یک انسان واقعی را دارا بود. . ‌✍پسرم با ایمان قوی و علاقه شدید قلبی به اسلام و ائمه اطهار، از میهن و اسلام و کشورش دفاع می‌کرد و همواره گوش به فرمان بود. به نظر من همه این خوب بودن‌ها و خالص بودن‌هایش، به خاطر علاقه‌اش به سرگذشت دایی‌های شهیدش داود و مرتضی کمانی بود. او مسیر را از دایی‌هایش آموخته بود.... من با تمام سختی‌های پیش رو در زندگی که عمده‌ترین آنها از دست دادن همسرم و نداشتن مسکن و نبود منبع درآمد و مشکل تکلم و شنوایی‌ام بود، سه فرزندم را با حب ائمه اطهار بزرگ کردم. . @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 خاطره همرزم : داستان آشنایی من با سجاد زبرجدی از یک دوره آموزشی در اصفهان شروع شد که من بعداز چندماه که از دوره گذشت تازه متوجه شخصیت این شهید بزرگوار شدم. خاطره ای که من میخوام بگم از اردو کوهستانه. یک روز بعد از ناهار با چند نفر از بچه ها و آقا سجاد دور هم نشسته بودیم که دیدم بند پوتین هاش رو باز کرد وجوراب هاش رو درآورد و با آب قمقمه اش وضو گرفت..... من بهش گفتم آقا سجاد تو این شرایط حال داری وضو میگیری؟ بعد به شوخی گفتم کار خوب زیادیش غرور میاره حواست باشه برادر وآقا سجاد فقط سکوت کرد وبعدش هم خندید. می تونست خیلی از خودش تعریف کنه اما فقط سکوت پاسخ او بود و کمی هم خنده.... من اطمینان دارم که همیشه با وضو بوده. انشاءالله که ما رو هم شفاعت کنه تا حداقل بتونیم راهش رو ادامه بدیم؛ چراکه طبق وصیت شهید علیرضا موحد دانش: شهید عزادار نمی خواهد شهید رهرو می خواهد..... روحمان با یادش شاد.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ روایتی از همرزم : سال ۹۱ با سجاد هم خدمتی بودیم یه روز قرار شد برای مراسم تشییع یکی از بچه ها همراه مسولمون بره که اون ۲ تا شهید گمنام با ماشین ون از معراج شهدا بیاریم. از روز قبلش با سجاد کلی کل کل کردیم که کدوممون برای آوردن شهدای گمنام بره . خیلی بهم اصرار کردیم . آخرش یه حرفی زد که خشکم زد. گفتش میخوام داخل مسیر ازشون عاجزانه التماس کنم که منم پیش خودشون ببرن و منم بشم ... روزی که خبر شهادتش بهم رسید گفتم که دمت گرم که قدر اون موقعیت رو دونستی. روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar