eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18.1هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
90 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : در منطقه‌ی بوشهر یک شهید برجسته و بزرگواری مثل به‌وجود می‌آید که به نظر آدمهایی که دل به مسائل مربوط به و و مانند اینها دارند، این‌جور چهره‌ها، امثال و آنهایی که همراه او بودند، آن کسانی که آن کارهای بزرگ را انجام دادند، برق چشم گرفتند از دشمن؛ آبرو دادند به ملّت ایران و قدرت نظام اسلامی را و جمهوری اسلامی را به رخ دشمن کشیدند؛ اینها باید یادشان زنده بماند. اینها باید در تاریخ مکتوب و تاریخ شفاهی نامشان و یادشان برجسته شود؛ همچنان که دشمنی‌های دشمنان هم بایستی شناخته بشود.... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در بیست و هفتمین روز همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 نادر بسریا که به نام شناخته می شود به تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ شمسی در روستای نوکار از توابع دهستان بحیری در شهرستان دشتی واقع در استان بوشهر متولد شد. وی در اول اردیبهشت ۱۳۶۰ شمسی، جامه سبز از نهضت را بر تن کرد. وی از افراد موثر در تاسیس «ناوگروهِ دریایی ذوالفقار» در سال ۱۳۶۴ شمسی بود که خود نیز فرماندهی آن را بر عهده گرفت. این ناوگروه، طی ماه های بعد و در جریان نبردهای دریایی با ناوگانِ متجاوز ایالات متحده در خلیج فارس، نقش اصلی را بر عهده داشت و ضربات دردناکی به هیثیت و ابهت شیطان بزرگ وارد ساخت. و تنی چند از هم رزمانش، شام‌گاه روز ۱۶ مهر ۱۳۶۶ شمسی، پس از رویارویی سختی با نیروی دریایی آمریکا، در حوالی جزیره فارسی، بال در بال ملائک گشودند. گفته می شود که «نادر مهدوی»، با جراحاتی سخت و نیمه جان، به دست تفنگداران دریایی آمریکا افتاد و در عرشه ی ناو جمگی «یو اس اس چندلر» بر اثر فشارهای وارده تحت عنوان بازجویی و عدم رسیدگی به جراحات، به شهدت رسید. پیکر پاک او، روز ۲۲ مهرماه، از مسقط پایتخت «عمان» تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد «فرودگاه مهرآباد» تهران گردید. جسمِ خونینِ «نادر مهدوی» بر دوش هزاران تن از مردم، در مقابل «لانه جاسوسی آمریکا» تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آن جا نیز پس از تشییع مجدد، در روستای «بحــیری» تا ظهور مولایش، به امانت گذاشته شد..... به سال ۱۳۶۱ شمسی، با دختری از روستای بحیری ازدواج کرد. مدت این زندگی مشترک، پنج سال بود و حاصل آن، دخـتری است که در اربعین شهادت پدرش به دنیا آمد و طبق وصیت او، نامش را «زهرا» گذاشتند...... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 در عصر روز 16/07/1366 سردار همراه با تنی چند از همرزمانش، جهت انجام گشت زنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از دو فروند قایق تندرو توپدار و یک فروند ناوچه به سمت جزیره فارسی حرکت می کنند. پس از اقامه نماز مغرب در جزیره فارسی، مورد تهاجم نیروهای آمریکایی قرار می گیرند...... نیروهای آمریکایی با چند فروند بالگرد بزرگ کبری به نام MS6 به ناوگروه حمله کرده و رادار پایگاه فرماندهی را منهدم می کنند که ارتباط ناوگروه با مرکز به کلّی قطع می شود. پس از پانزده دقیقه درگیری شدید، با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را منفجر می سازد. با این وجود تنها ناوچه طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود و دو قایق دیگر هدف قرار گرفته و در آتش می سوختند. می توانست به سلامت از میدان بگریزد اما با رشادت و مردانگی تمام در پی گرفتن زخمی ها و پیکرهای مطهّر از آب برمی آید. آنها با همه توان سعی می کردند که اجازه ندهند تا بالگردهای آمریکایی به طرف آنها نزدیک شوند اما کار سختی بود زیرا این بالگردها بسیار کم صدا بودند و موقعیت یابی آنها در آسمان بسیار مشکل بود. و بیژن گرد و چهار نفر دیگر پس از بیست دقیقه رزم جانانه و مردانه، زنده به چنگال دشمن می‌افتند. بالأخره پس از گذشت شش روز، پیکرهای مطهر و اسرا از مسقط پایتخت کشور سلطان‌نشین عمان تحویل گرفته شد و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید. هنگامی که جنازه مطهرش به خاک پاک میهن رسید، دست ها و پاهایش به صورت خیلی محکم بسته شده بود و نشان می داد که دشمن، حتّی از جسم بی جان این سردار نیز می ترسید. بر عرشه ناو جنگی "یو. اس. اس. چندلر” آماج شکنجه‌های وحشیانه دشمن قرار می‌گیرد و سینه‌اش با میخ های بلند آهنین سوراخ می‌شود و بدین ترتیب مظلومانه به می‌رسد. پیکر مطهر با شکوه خاصی بر دوش هزاران تن از امت حزب‌الله در مقابل لانه جاسوسی آمریکا تشییع و سپس به بوشهر انتقال یافت. در آنجا نیز پیکر پاک مجدداً بر دوش جمعیت انبوه مردم شهیدپرور تشییع شد و پس از آن جهت خاک‌سپاری به زادگاهش روستای بحیری بازگشت. مردم روستا با شور و شکوهی خاص و به نحو کم‌نظیری به استقبال پیکر غرقه‌به‌خون سردار رفتند و این پیکر گلگون‌کفن را پس از تشییع تا گلزار شهدای روستا، چون گوهری بهشتی به صدف خاک سپردند..... روحمان با یادشان شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه اول بزرگوار را در ادامه می خوانیم: … برادرانم عزیز احتیاج به جانبازی دارد، بیایید تا خودمان را آماده جان فشانی کنیم. پدر و مادر عزیزم، امروز … اینها می‌ خواهند ما را به وسیله کشتن بترسانند اما چه خوب گفت که ما مرد جنگیم و از کشته شدن نمی‌هراسیم و مرگ را با جان و دل می‌خریم برای ما یکسان است که مرگ به جانب ما بیاید و یا ما به جانب مرگ برویم. پدرم اگر من شدم بالای تابوتم بایست و دست به سوی پروردگار خویش بلند کن و بگو از ۲ فرزندم یکی به تو اهدا کردم فرزند مرا جزء قرار بده… مادرجان خیلی دلم می‌ خواهد بار دیگر برگردم و در آغوش باز و گرم تو قرار گیرم و مهر مادریت را احساس کنم، ولی و را از تو عزیزتر می‌ دانم..... برادرجان موقعی که خبر مرگ من را شنیدی خدا را به یاد آور و با دو دست خود مرا دفن کن مبادا لباس سپاه را از تنم دربیاورید مرا همانطوری که هستم دفن نمایید خون های روی بدنم را هم پاک نکنید تا با بدن خونین خدای خود را ملاقات کنم. به امید پیروزی اسلام و مسلمین و سلامتی بت‌شکن وصیت‌ نامه را پایان می دهم. خداحافظ 27/5/1362 @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه دوم بزرگوار را در ادامه می خوانیم: بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ بروید بجنگید و زمینه را برای آینده فرزندان خود، مساعد نمایید. سلام بر محمّد(ص)؛ که با خدمات خود، سعادت و شرافت را برای انسانیت تضمین کرد؛ و درود بر (عج) و نائب بر حقش و امّت حزب‌الله و از خودگذشته. درود و سلام خدا بر شما باد که با حضور دائم خود در صحنه، اسلام عزیز و امام را یاری کردید. برادران عزیز و خواهرانِ محترمه! امروز با خون انسان‌های پاکدل و معصوم، همچون (ع) و (ع) و با زحمات شبانه‌روزی (ص) باقیمانده است. بهای این مکتب، تحمل اسارتِ (ع) سمبل مقاومت و ایثار، جگر پاشیده‌ شده (ع) و دیگر شهدای اسلام بوده است. گذشتگان، با جان و همه وجود، از این مکتب دفاع کردند و به ما سپردند. اما امـروز، دشمنانِ قسم‌خورده ما، فرزندان معاویه‌بن ابی‌سفیان و عمروعاص‌ها، به طور مصمّم، عزم نابودی قرآن کریم دارند و راه یزیدبن معاویه را دنبال می‌کنند. امروز دشمن ما صدام نیست؛ امروز دشمن ما حزب بعث نیست؛ اینها عروسک‌های کوکیِ استکبارند و ما دشمنِ واقعی خود را استکبار جهانی، به سرکردگیِ می‌دانیم. شرق و غرب، گذشته از اختلافاتِ درونیِ خود، متّحدانه موضعی خصمانه در برابر گرفته‌اند. بدانید که امـروز، شرافت و عزّت، در سایه و و شمشیر است. بکشید دشمنانِ اسلام و دین خدا را؛ تا فکر تجاوز و غارت را در سر نپرورانند. خداوند گاهی با غضب و گاهی با رحمتِ خود، ما را امتحان می‌نماید. امروز، وسیله امتحان ما جنگ و است. بر هر فرد مسلمان که سحرگاه بر می‌خـیزد و ندای لااله الاّ الله را سر می‌دهد و خواب گران را فدای شرافت و انسانیت می‌کند، واجب است که در این امتحان، شرکت کرده، یا با شهادت و یا با مدفون نمودنِ دشمن، پـیروزمندانه به درآید. در دریای مرگ شنا کنید تا به ساحل پیروزی برسید. ای به‌ظاهرزندگان! آگاه باشید که قافله مرگ، همچنان به مقصد نیستی در حرکت است؛ شما نیز امور دنیوی را کنار گذاشته و بدان ملحق شوید. سعی کنید این مرگ را با چشمان باز و جسورانه انتخاب نمایید. قبل از آنکه در چنگال مخوفش گرفتار شوید، دل از دنیا برکنید و پا در عرصه مـیدان بگذارید و بر علیه دشمنانِ اسلام برَزمید که در این نبرد، چه کشته شوید و چه بکشید، پیروزید. اکنون، من به پیروی از (ع) پای در چکمه کرده به می‌روم. به رفتن یعنی به معشوقِ خود پیوستن. امـیدوارم چه با قلیل‌خدمتی که بدان قادرم، و چه انشاءالله با شهادتم، به وظیفه الهی خود که پروردگار عالم برایم منظور داشته عمل نمایم. عزیزانم؛ حسینِ زمان شدن، سخت است. حسینِ زمان شدن یا یزیدیانِ زمان را نابودکردن، جز با ساییدن تن در زیر تانک‌ها و تکه‌تکه‌شدن در زیر خمپاره دشمن، امکان‌پذیر نیست. امت قهرمان! همچون گذشته، جـز برای خدا کار نکنید؛ هدفتان فقط الله”، کتابتان قرآن و رهـبرتان خمیـنی باشد. پدر؛ مادر؛ برادر؛ همسر و خواهرانم... اگر من شدم، بدانید که را یافته‌ام. هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهـید. بدانید که این مرگ را آگاهانه انتخاب نموده‌ام. وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ‌اللهِ وَ بَرَکاتُهُ 1363/12/20 حسین بسریا معروف به @khademinekoolebar