eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18.1هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
90 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 بعضی از همین اعدام ها را در نظر بگیرید که در آن ها تنها به ذکر ناقص جرم معدومین اکتفا می شود در حالی که بیش از این ها نیز می توان پیرامون آن حرف زد..... وقتی برای مردم گفته نمی شود که سعید سلطانپور بازجو و محاکمه کننده ی در کردستان بوده و چندین مورد حکم اعدام صادر نموده است، آن وقت این گروهک های فاسد هستند که با عَلَم کردن این مطلب که سلطانپور شاعر انقلابی بوده است؛ در بین مردم تردید ایجاد می کنند..... ممکن است بگویید این ها که دچار تردید می شوند در واقع جز مردم حزب الله نیستند و با اعتمادی که به دستگاه های اجرایی دارد نیاز به این قبیل توضیحات ندارد.... در پاسخ باید گفت که حکم می کند که افراد بی تفاوت را جذب نماییم و اجازه ندهیم که جذب ِ تبلیغات و شعارهای رنگارنگ این گروه ها شوند و متاسفانه این کاری است که از ابتدای انقلاب تاکنون صورت نگرفته است... نوشته مروری بر مسئله تبلیغات اثر @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 بهمن ۵۷ بود. شب و روز می‌گفت: فقط ، فقط خمینی (ره) وقتی در تلویزیون صحبت‌های حضرت امام پخش می‌شد، با احترام می‌نشست. اشک می‌ریخت و با دل و جان گوش می‌کرد. می‌گفت: عظمت را اگر بدهد، می‌شود ، با یک عبا و عمامه آمد. اما عظمت پوشالی شاه را از بین بُرد..... همیشه می‌گفت: هرچه بگوید‌‌ همان است. حرف برای او فصل الخطاب بود. برای همین روی سینه‌اش خالکوبی کرده بود که: . را به زبان عامیانه برای رفقایش توضیح می‌داد. از‌‌ همان دوستان قبل از ، یارانی برای انقلاب پرورش داد. وقتی حضرت فرمود: به یاری در کردستان بروید. دیگر سر از پا نمی‌شناخت. حماسه‌های اورا در سنندج، سقز، شاه نشین و بعد‌ها در گنبد و لاهیجان وخوزستان و… هنوز در خاطره‌ها باقی است. وقتی از گذشته زندگی خودش حرف می‌زد داستان حُر را بازگو می‌کرد خودش را حُر نهضت امام می‌دانست.... می‌گفت: حُر قبل از همه به میدان رفت و به رسید، من هم باید جزء اولین‌ها باشم..... در‌‌ همان روز‌های اول جنگ از همه جلو‌تر پا به عرصه گذاشت. آنقدر دلاورانه جنگید که دشمنان برای سرش جایزه تعیین کردند...... آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسد. رفت و رفت. آنقدر رفت تا با ملائک همراه شد...... شاهرخ پروازی داشت تا بی‌‌‌نهایت. در هفدهم آذر پنجاه و نه دشت های شمال آبادان این پرواز را ثبت کرد. پروازی با جسم و جان. کسی دیگر او را ندید؛ حتی پیکرش پیدا نشد...... روحمان با یادش شاد........ @khademinekoolebar