کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#امام_خامنه_ای
مبادا کسانی تصور کنند که دوره سخن گفتن از #شهدا و سربازان فداکار و زحمت کشان میدان نبرد، سپری شده است.....
عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت #سید_الشهداء علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت #حجت_ابن_الحسن "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در ششمین روز #محرم همراه و همنوا با #شهید_محمود_قلی_پور
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
سردار #شهید_محمود_قلی_پور در سال ۱۳۳۲ در استان فارس، شهر شيراز در خانوده ای مذهبی ديده به جهان گشود.
او به علت شغل پدر که نظامی بود به همراه خانواده از شيراز به تهران عزيمت نمود و تحصيلات مقاطع ابتدايی و راهنمايی را با موفقيت در تهران سپری کرد و تحصيلات دوره دبيرستان را با توجه به هجرت خانواده از تهران به رشت، در آنجا به پایان رساند.
وی با ورود به سن جوانی از آنجا که شور آزادی خواهی و مبارزه طلبی در وجودش شعله می کشيد، به صفوف مبارزين و انقلابيون پيوست و بر عليه نظام ستم شاهی تلاش و کوشش فراوان نمود...
با آغاز جنگ تحميلی به سوی جبهه های نبرد شتافت و در منطقه سر پل ذهاب مسئوليت حفاظت از #پادگان_ابوذر را بر عهده داشت و توانست با همت والايش، از سقوط حتمی پادگان جلوگيری نمايد.
در جنوب کشور نيز بخوبی درخشید و از روحيه فوق العاده ای برخودار بود که موجب ترغيب و تشويق همرزمان خود در اين نبرد الهی می شد و در طی اعزامهای پی در پی به جنوب و غرب کشور بارها مجروح گرديد ولی دست از مبارزه با متجاوزين کفار نکشيد که گويا آرامش او در مبارزه با دشمنان اسلام و خدمت به مسلمين خلاصه می شد.....
از جمله مسئوليتهای او، فرماندهی گردان رزمی، معاونت طرح و عمليات تيپ لشگر قدس، قائم مقام ستاد #لشگر_قدس و رياست ستاد لشگر قدس استان گیلان بود.وی همچنین با شجاعت، ايثار و تدبیر توانست با توفيق و پيروزی در عملياتهای محوله نشان دهد که از لياقت و شايستگیهای خاصی برخوردار است.
این #شهید بزرگوار با تواضع، فروتنی و اعتماد بنفسی که داشت در اوج و انبوه مشکلات بيشتر می درخشيد و از هر حيث الگویی مناسب برای اطرافیان خویش بود.
محمود سرانجام ساعاتی پس از شنیدن مژده بشارت #شهادت در عالم خواب از دوست و همرزمش #شهید_میثم_محمدبیگلو در منطقه حاج عمران (محور عملیاتی کربلای ۲) بر اثر ترکش گلوله توپ دشمن، دعوت حق را لبیک گفت و به #شهادت رسید.
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
سماواتی.mp3
6.12M
🎙بشنوید....
🍂🍁🍂 #زیارت_عاشورا
#حاج_مهدی_سماواتی
دعا برای #فرج #منتقم_ثارالله؛ شادی روح مطهر #شهدا و #امام_الشهدا ؛ سلامتی #امام_خامنه_ای و #خادمین_شهدا را فراموش نکنیم....
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
.
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#استفاده_از_بیت_المال.....
#شهید_محمود_قلی_پور انسان وارستهای بود، هیچگاه از مسئولیت خودش سوءاستفاده نکرد، یادم هست بعضی اوقات که بچهها دچار بیماری میشدند، محمود با ماشین سپاه آنها را به بیمارستان نمیبرد، شبانه آنها را بغل میکرد و با وسیله کرایهای به بیمارستان میرساند.
هر وقت از او میپرسیدم، در سپاه چه کار میکنی؟ پاسخ میداد: «جارو میکنم» یک روز از طریق دوستانش متوجه مسئولیت او شدم، اما او باز هم بدون اینکه در مورد کارش توضیح دهد، گفت: «مگر برای تو فرقی میکند، من چه کاره هستم؟» هر مقرراتی که افراد عادی ملزم به انجام آن بودند، خودش نیز رعایت میکرد، آنقدر در زندگی اخلاص داشت که بالاخره خدا او را نزد خویش پذیرفت.
راوی: همسر شهید
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#امام_خمینی(ره):
این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید....
🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
قسمتی از وصیت نامه #شهید بزرگوار #محمود_قلی_پور را در ادامه میخوانیم:
#درد_هر_تیر_و_ترکش_را_تحمل_میکنم_ولى_اندوه_خمینى_را_هرگز.......
از میان رنگ ها رنگ #سرخ را برگزیدهام و از میان مرگه ا #شهادت را....
بار خدایا تورا سپاس میگویم که رهبر و مربى عظیم الشان از میان مردم برخواست و طاغوت را از بین برد و #اسلام_واقعى را براى امت به ارمغان آورد و ما را که فرسنگها با اسلام فاصله داشتیم نزدیک گردانید و حکومت الهى را در ایران و جهان به ثبت رسانید...
@khademinekoolebar
#حدیث_روز
قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ :
... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة .
پیامبر مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در ضمن روایت مفصلی فرمودند:
#کربلا پاک ترین بقعه روى زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساط هاى بهشت است .
کامل الزیارات ، ص 264
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#امام_خامنه_ای
مبادا کسانی تصور کنند که دوره سخن گفتن از #شهدا و سربازان فداکار و زحمت کشان میدان نبرد، سپری شده است.....
عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت #سید_الشهداء علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت #حجت_ابن_الحسن "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در هفتمین روز #محرم همراه و همنوا با #شهید_حجت_الاسلام_مصطفی_ردانی_پرو
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#طلبه #شهید_مصطفی_ردانی_پور برای عروسی اش علاوه بر میهمانان ، یک کارت دعوت نیز برای #حضرت_زهرا سلام الله علیها می نویسد و به ضریح #حضرت_معصومه سلام الله علیها می اندازد ، شب #حضرت_زهرا سلام الله علیها را در خواب می بیند که به عروسی اش آمده...
#شهید ردانی پور به ایشان می گوید: خانم ! قصد مزاحمت نداشتم ، فقط می خواستم احترام کنم....
حضرت زهرا سلام الله علیها پاسخ می دهند: « #مصطفی_جان! ما اگر به مجالس شما نیائیم به کجا برویم؟» شهید مصطفی ردانی پور دیگر تا صبح نخوابید نماز می خواند ، دعا می کرد، گریه می کرد. میگفت من #شهید می شوم.
دوستش گفته بود این همه گریه و زاری میکنی، می گی می خوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه ؟ جواب داد : خانمم سیده. می خوام اون دنیا به حضرت زهرا (س) محرم باشم . شاید به صورتم نگاه کنه ....
شب عروسی بلند شد به سخنرانی و گفت : امشب عروسی من نیست. عروسی من وقیته که توی خون خودم غلت بزنم......
تازه سه روز از عروسی اش گذشته بود که دست زنش را گذاشت تو دست مادر ، سرش را انداخت پایین و گفت دلم می خواهد دختر خوبی برای مادرم باشی بعد هم آرام و بی صدا رفت منطقه.....
بدون عمامه، بدون سمت ، مثل یک بسیجی ، اول ستون راهی عملیات شد. عملیات والفجر 2 درمنطقه حاج عمران و تپه های شهید برهانی شروع شده بود.
بعد از مدتی نیروها از هر طرف محاصره شدند. حاج آقا ردانی زیر لب قرآن می خواند و دشمن بالای تپه را بسته بود به رگبار .
دستورعقب نشینی صادر می شود اما او همچنان مقاومت می کند.....
سرانجام جسم پاک و مطهرش در۱۵ مرداد ۱۳۶۲ عملیات والفجر ۲ منطقه حاج عمران مظلومانه بر زمین ماند و روح با عظمتش به معراج پرکشید ! گر چه تا این تاریخ نیز ایشان در زمره شهدای مفقودالجسد است......
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
طاهری.mp3
6.78M
🎙بشنوید....
🍂🍁🍂 #زیارت_عاشورا
#طاهری
دعا برای #فرج #منتقم_ثارالله؛ شادی روح مطهر #شهدا و #امام_الشهدا ؛ سلامتی #امام_خامنه_ای و #خادمین_شهدا را فراموش نکنیم....
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
سیره و اخلاق #شهید_ردانی_پور
#مصطفی عارفی شجاع و سلحشور بود و به اهلبیت عصمت و طهارت به ویژه حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع) ارادت بسیار داشت، عشق و محبت به خداوند و لقای او وجود او را فراگرفته بود، وی در جریانشناسی گروههای منحرف بصیرت کامل داشت و هنگامی که احساس کرد اختلافات سیاسی شهرها به جبهه آمده، پیشنهاد داد که #فرماندهان چند هفته یک بار به #قم نزد علمای اخلاق بروند و در درس اخلاق آیتالله بهاءالدینی، آیتالله مشکینی و آیتالله بهجت شرکت کنند؛ #شهید_خرازی نیز با پیشنهاد وی موافقت کرد و فرماندهان لشکر از اهواز با قطار به قم میآمدند و پس از شرکت در درس اخلاق و زیارت حضرت معصومه(س) مجدداً به اهواز بازمیگشتند.....
#ردانی_پور در کادرسازی استاد بود و در حمله چذابه میگفت: اگه از #چذابه سالم برگردم معلومه لیاقت ندارم.....
همچنین عاشق #شهادت بود و ضجه میزد و با گریه طلب #شهادت میکرد، به برکت تربیت دینی و حوزوی و وجود #امام_خمینی نورانی شده بود ولی نوری که در وجود او تابیده بود، چیز دیگری بود و با پای برهنه بر خاکهای محمدیه و عین خوش حرکت میکرد و آقا را صدا میزد......
با چه حال و هوایی #دعای_کمیل میخواند، پای دعای کمیلش بچهها ضجه میزدند، بلند میشد پای برهنه راه میافتاد در بیابانها؛ روی رملها میدوید و مدام #یابن_الحسن #یابن_الحسن تکرار میکرد، بچهها هم به دنبالش بودند؛ بیهوش میشد و دوباره که به هوش میآمد میدوید و ضجه میزد و صبح که میشد #دعای_ندبه را با بچهها زمزمه میکرد......
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar