در واقع همه آنچه که از یک هیئت تراز انتظار می‌رود را مطرح کرده‌اند و حالا باید منتظر بود و دید که چه تعداد از هیئت‌ها، مداحان عزیز و خطبای محترم به این عقلانیت‌ها ملتزم خواهند بود. بدیهیست که هیئت خالی از بصیرت نسبت به مسائل روز و ایضا هیئتی که نتواند تطبیقات لازم میان مسائل امروز جامعه با قضایای عصر سیدالشهدا(س) را در فرایند "تکرار تاریخ" پیدا کند؛ چیزی جز یک محفل بی‌خاصیت نخواهد بود که قیام حسینی را از محتوا خالی و شور را به جای شعور قالب می‌کند. و پر واضح است که چنین محفلی مطلوب یزیدیان در همه‌ی زمان‌ها خواهد بود! در واقع در این قبیل هیئت‌ها و مجالس؛ صرفا شهوات ذهنی عده‌ای مذهبی ارضا خواهد شد که می‌خواهند دوری خود از وادی سیاست و عقلانیت و مجاهدت را با نشستن در مجلسی به نام سیدالشهدا(ع) توجیه کنند و در واقع خون شهدای کربلا را سپر اشتباهات خود کنند. اما در هیئت تراز و هیئتی که مورد توجه اهلبیت(س) است؛ صراحتا این معنی مورد تأکید است که اگر حسین‌بن‌علی(ع) در زمان حاضر بود هیچ نسبتی با بی‌حجابی و گرانی و ناکارآمدی نداشت و بسته به اینکه یزیدیان زمان در کدامیک از گلوگاه‌ها و منابر و مصادر نظام اسلامی نشسته‌اند به نبرد لسانی، رفتاری یا مسلحانه علیه آنها برمی‌خاست و دلایل گرانی و بی‌حجابی و ناکارآمدی را افشا می‌کرد. در واقع باید گفت یک هیئت تراز، هیئتی است بیش از زخم‌های پیکر مطهر حسین‌بن‌علی(ع) بر "ذبح عقلانیت توسط مردم زمانه" می‌گرید، با "جهاد تبیین" به مقابله یا یزیدیان زمان برمی‌خیزد و با حیثیت‌بخشی به عقلانیت اجازه نمی‌دهد بوزینه‌ها از منابر رسول خدا در جامعه بالا بروند. (اشاره به یک حدیث نبوی) هیئت تراز؛ هیئتی است که جهاد تبیین را جهادی برای دفاع از خیام حسینی(ع) بداند و جامعه‌ی مورد خواست امام حسین(ع) را تبیین و مطالبه کند. هدف اصلی از برپایی هیئت‌های مذهبی؛ تربیت انسان معتقد و باورمند است. به این معنا که موجب تهذیب نفس، عفاف و حجاب و دوری از گناهان شود ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

قسمت بیست و نهم: داستان پسر وهابی «جهاد من » کشور من پر بود از مبلغ‌های وهابی و جوان‌هایی که با جون و دل، عقل و ایمان شون رو دست اونها می‌دادن ... . حق با حاجی بود ... باید مانع از پیوستن جوانان کشورم به داعش می‌شدم ... باید کاری می‌کردم که توی سپاه اسلام بجنگن، نه سپاه کفر ... . از اون روز، کلاس، جبهه نبرد من شد و قلم و کتاب‌ها، سلاحم ... باید پا به پای مجاهدان می‌جنگیدم ... زمان زیادی نبود ... یک لحظه غفلت و کوتاهی من و عقب موندنم، ممکن بود به قیمت گمراهی یک هموطنم و جان یک مسلمان دیگه تموم بشه. خستگی ناپذیر و بی‌وقفه کارم رو شروع کردم ... غذا و خوابم رو کمتر کردم و تلاشم رو چند برابر ... به خودم می‌گفتم: یه مجاهد ممکنه مجبور بشه چهل و هشت ساعت یا بیشتر، بدون خواب و استراحت یا با وجود مجروحیت، بی‌وقفه مبارزه کنه ... تو هم باید پا به پای اونها بجنگی. در مورد دفاع مقدس و شهدای ایران خیلی مطالعه کرده بودم ... خیلی‌ها رو می‌شناختم و توی خاطرات خونده بودم که چطور و در چه شرایط وحشتناکی ایستادگی کرده بودند ... اونها رو الگو قرار دادم و شروع کردم ... اما فکرش رو هم نمی‌کردم که با آغاز این حرکت، نبرد سخت دیگه‌ای هم در انتظار من باشه ... هر لحظه، هجوم شیاطین رو حس می‌کردم ... هجمه و فشاری که روز به روز بیشتر می‌شد ... شبهه، تردید، خستگی، یأس، رخوت، تنبلی و ... از طرف دیگه ... ادامه داستان https://eitaa.com/khademoshohadajahrom

قسمت سی ام «امواج بلا »  کم مشکلات مختلف شروع به خودنمایی کرد ... سنگ پشت سنگ ... اتفاق پشت اتفاق ... و اوج ماجرا زمانی بود که به خاطر یک مشکل اداری، بیمه و شهریه‌ای که می‌گرفتم قطع شد. حدود ۵ ماه ... بدون منبع درآمد، بدون حمایت خانواده ... چند ماه با فقر زندگی کردم ... . تنها یک قدم با فقر مطلق فاصله داشتم. غذا بر اساس تعداد و اسامی ثبت شده می‌رسید که اسمم از توی لیست هم خط خورد ... بچه‌هایی که از وضعم خبر داشتن، دور هم جمع شدن ... هر روز بخشی از غذاشون رو جدا می‌کردن و یواشکی کنار تختم میذاشتن! با این وجود، بیشتر روزها رو روزه می‌گرفتم ... شخصیتم اجازه نمی‌داد احساس عجز و ناتوانی کنم. هر وقت فشار روم خیلی شدید می‌شد یاد سخن شهید آوینی می‌افتادم: "دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند و گرنه در صلح و آسایش و فراغت اهل دین بسیارند." به خودم می‌گفتم ... برای اینکه از فولاد سخت، چیز با ارزشی بسازن ... اول خوب ذوبش می‌کنن ... نرمش می‌کنن ... بعد میشه ستون یک ساختمان ... و خدا رو به خاطر تک تک اون فشارها و سختی‌ها شکر می‌کردم . کم کم دل دردهام شروع شد ... اوایل خفیف بود ... نه بیمه داشتم ... نه پولی برای ویزیت و آزمایش ... نه وقتی برای تلف کردن ... به هر چیز مثل خستگی، گرسنگی و ... فکر میکردم; جز سرطان! ادامه داستان https://eitaa.com/khademoshohadajahrom

سلام امام زمانم❤️سلام عشق جانم 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی... 🌱سلام بر تو و آن هنگام که ظلمت هزاران ساله ی جور و ستم را تنها بارقه ای از خورشید نگاهت، صبح می کند. 🌱سلام بر تو و بر مطلع الفجرِ آمدنت که پایان تمامی ستمگری هاست... اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج صبحتون مهدوی صبحتون شهدایی 🌷

👋🌺👋 رهبر معظم انقلاب فرمودند: یزد حسینیه ایران است. 👋🌺👋 💚🌹💚عظمت زنجیر زنی وسینه زنی یزد را ببینید.💚🌹💚

●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): چه بسیار #غریبه‌ای که از فامیل بهتر است! | غررالحکم،حدیث۶۵‌۰۵ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

﷽ صبحها می‌کنم ازعشق نگاهی به حسین می‌کنم باز از این فاصله راهی به حسین کردم امروز سلامی ز سر دلتنگـی... مُردم‌از حسر‌‌ت شش‌گوشه‌الهی‌به‌حسین سلام ارباب خوبم🌱 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

تکیه شهدا شهرستان جهرم با همکاری خادمین شهدا شهرستان جهرم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

🔰 🔹آداب ورود به ماه محرم 🎙 استاد عالی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم... صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عباس جان، هرسال پای کار هیئت بودی ... تو این چند روزه که سیاه پوش می‌ کنیم حسینیه رو چقدر جات خالیه.... هنوز بچه ها با همون چهار پایه ای که رفتی بالاش خدمت میکنن. هربار می ریم بالای چهارپایه، یادت می‌کنیم و یه صلوات نثارت می‌کنیم..... روحت شاد نوکر با صفای امام حسین علیه السلام یجا خوندم.. میگفتش ڪہ محرم اگر در خونتون پرچم بزنین!حضرٺ زهرا رزق و روز؎ اون خونہ رو میدھ . . #سلام_بر_محرم #کتیبه #پرچم_سیاه #امام‌حسین #محرم1402 #امام_حسین #شهید_عباس_دانشگر #حسینیه_شهدای_مدافع_حرم_سمنان https://eitaa.com/semnan_hamdeli/9212 🌷🏴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 @shahiddaneshgar

حالا‌تمام‌دغدغه‌ام‌این‌شده اربعین‌مرا‌هم‌میخری‌حسین؟: ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

▪️سلام ای لباس سیاه محرم 🏴 فرارسیدن ماه محرم تسلیت باد. #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

#کلام_شھـــــید #محرم🖤 #امام_حسین🕯 🌱شرط مرخصی امام خمینی ره به شهید بابائی 🌿شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی(ره) رسیدند و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد، مرخصی خواستند. وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه ی جنگ پرسیدند. شهید بابایی گفتند: من در دهه اول محرم برای شستن استکان های چای عزاداران به هیئت های جنوب شهر که من را نمی شناسند می روم. مرخصی را برای آن می خواهم. امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

🔶 #مهارت_های_رفاقت 💳چند نکته درباره بخل و رفاقت! #مهم_و_خواندنی ۱. اولا اینکه اگر کسی مثلا از هر ده‌بار تقاضا برای دست به جیب‌شدن نصفی را قبول نکند، طبیعی است. دلیل بر خساست نیست. ۲. شرایط اقتصادی جامعه را مدنظر قرار دهیم و با توجه به‌ آن‌ توقع خرج کردن داشته باشیم. خیلی ها با سیلی صورت خود را سرخ نگاه می‌دارند. ۳. جای انفاق و ایثار را جابجا نکنیم. توقع ایثار نداشته باشیم. ۴. با همه این موارد اگر کسی خسیس بود، این عیب او را دائما بر سرش نزنیم. شاید عیب او در ویژگی‌ای باشد که اقلا گناه نیست، اما عیب من در عادت به یک کار حرام باشد و آن هم تمسخر و آزردن مؤمن! ۵. اما به طور کلی خوب است در حد شان و توان خود دست به جیب باشیم و از رفیق‌مان هم انتظار خرج کردن مانند خود را نداشته باشم. شاید او نتواند مثل شما ریخت و پاش کند.🙁 ۶. در هر صورت، اگر رفیقمان ما را به هر میزانی مهمان کرد، حتی اگر کم بود و مثلا در حد یک آب معدنی بیشتر نبود؛ از او خالصانه تشکر کنیم.🙌🏻🌺 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

🖤 #کلام_آخرشب | راه رسیدن به حسین علیه‌السلام کربلا شاید ولی شهادت حتما! #محرم_الحرام #روضه #محرم۱۴۰۲ 🌷🏴 ‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

گفت مسلم زیر لب در لحظهِ‌ی مرگش چنین؛ تازه فهمیدم علی‌(ع) از کوفیان چی میکِشید...! #ابالحسین ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

#محرم 🏴 #امام_حسین🕯 راوی: برادر #شهید_عباس_دانشگر ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

«دستور امام زمان (عج) به مداحان» حجت الاسلام سید علی سجادی ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯

قسمت سی و یکم: می خواهم بمانم درد شدید شده بود ... گاهی از شوک درد، می‌افتادم روی زمین ... آخر، صدای بچه‌ها در اومد ... زنگ زدن به حاجی و جریان رو گفتن ... حالش خرابه، بیمه نداره. حاضرم نمیشه ما ببریمش دکتر ... حاجی سراسیمه خودش رو رسوند خوابگاه ... دقیقا هم زمانی رسید که من کف زمین از درد مچاله شده بودم ... بچه‌ها بلندم کردن ، گذاشتن توی ماشین. بستری شدم ... جواب آزمایش که اومد... سرطان بود! زیاد پخش نشده بود اما بدترین قسمتش جای دیگه بود ... زده بود به کبد ... هر چند قسمت کوچکی از کبد درگیر شده بود اما سرعت رشدش بالا بود . شورا تشکیل شد ... گفتن باید برگردم ... یه نوجوان زیر ۱۸ سال، توی یه کشور غریب، با این وضع بیماری و پذیرش خاص و شرایط کشور و خانواده ... اگر اتفاقی می‌افتاد، کار بدجور بالا می‌گرفت. وقتی بهم گفتن به هم ریختم ... مسکن که دردم رو آروم نمی‌کرد، اینم بهش اضافه شد ... گریه‌ام گرفت ... به حاجی گفتم: مگه نمی‌گفتی من پسرتم؟ پس چرا داری بیرونم می‌کنی؟ کدوم پدری، پسرش رو بیرون می‌کنه؟ و حاجی هم گریه‌اش گرفته بود ... پدرانه بغلم کرد ولی من آروم نمی‌شدم ... از بیمارستان زدم بیرون ... با اون حال رفتم حرم ...به صحن که رسیدم دیگه نمی‌تونستم قدم از قدم بردارم ... درد داشتم ... دلم سوخته بود ... غریب و تنها بودم ... زدم زیر گریه. آقا جونم، اگه قراره بمیرم می‌خوام همین جا بمیرم ... تو رو خدا منو بیرون نکنید ... بگید منو بیرون نکنن ... اشک می‌ریختم و التماس می‌کردم ... همه داستان تا این قسمت در این کانال https://eitaa.com/khademoshohadajahrom

قسمت سی و دوم: یاابالفضل جواب آزمایش اومد، خوش خیم بود ... قول داده بودن اگر خوش خیم باشه توی ایران بمونم ... . روز عملم بچه‌ها، کلاس رو تعطیل کردن و ختم امن یجیب گرفتن ... . دکتر سر تا سر شکمم رو باز کرد ... گفت تا جایی که می‌شده قسمت‌های سرطانی رو جدا کرده ... بقیه‌اش هم هنر شیمی درمانی بود. سرطان، شکم پاره، شیمی درمانی ... گاهی اونقدر فشار درد شدید می‌شد که به جای صدای نفس کشیدن، از گلوم صدای ناله و زوزه بلند می‌شد ... کم کم دهنم هم به خاطر شیمی درمانی خشک و زخم شد ... دیگه آب هم نمی‌تونستم بخورم ... . حالم که خیلی خراب می‌شد یکی از بچه‌های اهل نفس، برام مقتل و روضه کربلا می‌خوند. لب‌های تشنه کودکان ... حضرت ابالفضل که دست‌ها و چشمش رو زدن ولی مشک رو رها نکرد ... به خودم گفتم: اقتدا کردن به حرف و ادعا نیست ... توی اون شرایط دوباره کارم رو شروع کردم ... بچه ‌ا میومدن و درس‌ها مطالب اون روز رو بهم یاد می‌دادن ... باهاشون مباحثه می‌کردم ... برام از کتابخونه و حرم کتاب میاوردن ... . با همه چیز کنار میومدم ... تا اینکه دکتر گفت نتیجه شیمی درمانی مساعد نیست و بدنم اون طور که باید به درمان جواب نداده و ... داره با همون سرعت قبل برمی گرده! دلم خیلی سوخته بود ... این همه راه و تلاش ... حالا داشتم با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردم در حالی که هیچ کاری برای خدا نکرده بودم ... از طرف دیگه خودم رو دلداری می‌دادم و می‌گفتم: مرگ تقدیر هر انسانه اما خدا رو شکر کن که در گمراهی نمیمیری. خدا رو شکر که با ولایت علی‌بن‌ابیطالب و عشق اهل بیت پیامبر محشور میشی. همه داستان از قسمت اول تا الان لینک زیر رو لمس کنید https://eitaa.com/khademoshohadajahrom

دوم محرّم ورود امام حسین علیه السلام به کربلا بنابر مشهور در این روز در سال 61 هـ آقا و مولایمان حضرت ابا عبدالله الحسین سیّد الشهداء علیه السلام با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلّی شدند. (1) در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد. امام پرسیدند : نام این زمین چیست ؟ گفتند : «غاضریه». نام دیگرش را پرسیدند گفتند : «شاطئ الفرات». اسم دیگری هم دارد ؟ گفتند : «کربلا» هم می گویند. در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی نمودند و فرمودند : «اللّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِکَ مِن الکَربِ و البَلاء. به خدا قسم زمین کربلا همین است. به خدا قسم اینجا مردان ما را می کشند ! بخدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری می برند ! بخدا قسم اینجا پرده ی حرمت ما دریده می شود. ای جوان مردان، فرود آیید که محلّ قبرهای ما اینجاست ... ». (2) 📚 منابع : 1. ارشاد : ج 2، ص 84. و ... . 2. کلمات الإمام الحسین علیه السلام : ص 376 _ 374. و ...

✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «نوکری امام حسین و اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) به معنی واقعی کلمه این است که انسان بتواند افکار اینها را، خطّ مشی اینها را، جهت‌گیری‌های اینها را در جامعه روزبه‌روز گسترش بدهد؛ و این [کار] است که کشور ما را و جامعه‌ی ما را و نظام ما را و مردم ما را عزّتمند و پابرجا خواهد کرد و مشکلات را برطرف میکند.» ۱۳۹۵/۱۲/۲۹ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ #به‌ما‌بپیوندید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯