eitaa logo
بی پرده خوان | محمد خادم
454 دنبال‌کننده
119 عکس
55 ویدیو
4 فایل
اشعار و نوشته های محمد خادم
مشاهده در ایتا
دانلود
دست هایم به زخم عادت داشت و به دست پدر شباهت داشت دست بابا اگرچه خالی بود قدر یک آسمان سخاوت داشت. دشت بود و چقدر آرامش کوه بود و چقدر هیبت داشت پدرم روضه خوان نبود ولی در دلش روضه بی نهایت داشت تا صدایی نگفته بود حسین بغض او نای استقامت داشت خانه از چشم او‌حسینیه بود خانه با اشک او طراوت داشت مشقِ نام حسین بود و حسین هر چه پیشانی پدر خط داشت (ع) @khadempoet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون این که بگوید خبر به خیمه رسید حسین بود ،شکسته کمر به خیمه رسید حسین بود و دو دستش به سمت پهلو رفت خبر صریح تر از میخِ در به خیمه رسید عمو شهید شد و آب را به خیمه رساند به جای مشک دو تا چشم تر به خیمه رسید عمو شهید شد و ما همه شکسته شدیم و این شکسته شدن بیشتر به خیمه رسید کنار دست علمدار یک نفر خندید گذشت و دست همان یک نفر به خیمه رسید (ع) @khadempoet
‍ بسم الله الرحمن الرحیم ‍ ‍ آنشب کسی نبود ولی دم ادامه داشت در خیمه یک سکوت منظم ادامه داشت در خیمه بر تمامی پرچم نوشته ها "باز این چه شورش است و چه ماتم" ادامه داشت دیروز روز آخر ماه صفر گذشت اما هنوز ماه محرم ادامه داشت نامی وزیده بود و جنون پا گرفته بود بادی نبود و لِی لِی پرچم ادامه داشت یکریز در کنار خودم شعر می شدم هر قدر از حسین نوشتم ، ادامه داشت کم بوده هر چه گریه برایت نوشته ام اما هزار شکر که این "کم" ادامه داشت خوشحالم این دو قطره که اینک شروع شد تا چشمهای حضرت آدم (ع) ادامه داشت (ع) @khadempoet
ماییم و غم همین غمِ از شش جهت؛ حسین ماییم و گریه، گریه برای فقط حسین ماییم و آیه آیه ی قرآن که مرتضی است اما چه خوانده ایم در آن؟ خط به خط حسین ما کاممان به تربت او باز و بسته شد آغاز ناب و خیر ترین عاقبت، حسین