eitaa logo
بی پرده خوان | محمد خادم
459 دنبال‌کننده
121 عکس
60 ویدیو
4 فایل
اشعار و نوشته های محمد خادم
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خلاق ترین به شهدای دانشجو بیشتر مهندس‌های مکانیک و معماری این چهارپاره را دوست خواهند داشت که مقاومت درسی تخصصی در این رشته هاست. 1 و 2 کلماتی که علامت( ' ) کنارشان است از اصطلاحات کاربردی این است. مقاومت یکی از درسهای اصلی بود دو تا سه واحدی و جزوه ی قطوری داشت اگر چه روشنی چشم هر مهندس بود ولی مسائل سرسخت و سوت و کوری داشت تنش' ، فشار'، خمش' ، کرنش' و تعادل' و تیر' اگر چه تازه و جذاب، خستگی' هم داشت شبیه به ادبیات پایداری بود دوام' و استحکام' و شکستگی' هم داشت شکست' حاصل بی همتی* در این درس است شکست عاقبت خستگی: در این راه است اجرش حتما  بهشت خواهد بود اگر مقاومتت قربتا الی الله است مقاومت یک تن در مقابل دنیاست مقاومت گاهی خنده ی جهان آراست مقاومت گاهی اشک گرم قجه ای است مقاومت گاهی سرد و ساکت و تنهاست به قول تجربه ها این مقاومت ما را به آنچه فکر نکردیم نیز قادر ساخت به مغزهای فراری بگو شریف** کسی است که ماند و جای مهاجر شدن مهاجر*** ساخت که ماند و بی که بترسد به دوستانش گفت: میان این همه مشکل که در برابر ماست گره ببند به سربند و کد گشایی کن ببین که رمز**** شهادت هنوز یا زهراست خبر شهادت چندین جوان دانشجوست بعید نیست خودِ این خبر شهید شود ندیده ایم کسی غیر بُرد دانشگاه کنار عکس صد و ده نفر شهید شود* این شعر تقدیم شده به شهدای دانشگاه صنعتی اصفهان *شهید همت نام دانشگاهی است در تهران😎 *مهاجر نام پدر پهباد های ایران است، پهبادی که در دانشگاه صنعتی اصفهان ساخته شد. ****اولین رمزگشایی های جنگی در تحمیلی در دانشگاه صنعتی اصفهان اتفاق افتاد *تعداد شهدای دانشگاه صنعتی اصفهان به قولی @khadempoet
16.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون این که بگوید خبر به خیمه رسید حسین بود ،شکسته کمر به خیمه رسید حسین بود و دو دستش به سمت پهلو رفت خبر صریح تر از میخِ در به خیمه رسید عمو شهید شد و آب را به خیمه رساند به جای مشک دو تا چشم تر به خیمه رسید عمو شهید شد و ما همه شکسته شدیم و این شکسته شدن بیشتر به خیمه رسید کنار دست علمدار یک نفر خندید گذشت و دست همان یک نفر به خیمه رسید (ع) @khadempoet
یک لحظ بعدِ لحظه ی روییدنیم ما یک عمر قبلِ ثانیه ی چیدنیم ما دنبال راز هستی خود دست و پا زدیم فهمیده ایم، غرق نفهمیدنیم ما مرگ آمد و گرسنه، دهانش به خنده رفت خوشحال شد که در خور بلعیدنیم ما آغوش باز کرد که ما را بغل کند غافل، که در حصارِ نگنجیدنیم ما ما با سلاح شعر به مقصود می رسیم چون بعدِ مرگ نیز به جنگیدیم ما @khadempoet
سلیمان داشت،موسی داشت، عیسی داشت، آدم داشت ولی با نقطه ی "با" اصل قرآن شد چه قرآنی (ع)
هم نشسته آخر هر شاهراهی کربلا هم گدایی می کند هر پادشاهی کربلا من در این دلمردگی ها زندگی هم می کنم (می روم گاهی خراسان گاهگاهی کربلا) عشق هم راه است و هم همراه ، من هم پا به پاش کاش باشد آخر هر سر به راهی کربلا آب دادم دست بابا دست بالا برد و گفت قسمت هر روزت ای فرزند، الهی کربلا من چه می دانم چه طعمی دارد اما گفته اند : آی می چسبد نسیمی، صبحگاهی کربلا حال من را خوب می فهمند اهل خانه ام بسکه عمری گفته ام بعد از هر آهی کربلا هفت دریا هشت وادی نه فلک ده کهکشان کل یومن کل ارضن.... تا بخواهی کربلا.. @khadempoet
یک سینه پر از سلام بر گنبد بود در حسرتِ یک رفتنِ بی آمد بود یک عمر مسیر دوست را با سر رفت او یک اتوبوس اصفهان مشهد بود @khadempoet
📣فراخوان نخستین رویداد ادبی عقیق، ویژه شاعران استان اصفهان 🔍اطلاعات بیشتر در: @maheisfahan @ketabmah
هم دلبر و دلاور و دلدار مرتضی هم سرور و سر آمد و سردار مرتضی جان ِ گرو گذاشته در لیلت المبیت دلواپسیِ امنیت ِ غار مرتضی در سجده هاش گفته: انا عبدک الذّلیل در جنگهاش صفدر و قهّار مرتضی هر جا که ایستاده چه سجاده و چه جنگ دارد به بندگی تو اصرار مرتضی انگار کار کرده ترازو ترازتر وقتی گذشته از سرِ بازار مرتضی هر جا گره به کار می افتاد ، جبرییل می‌گفت یا محمد ، بگذار مرتضی... دیوار ِدینِ حق و در ِ شهر ِ علم بود اما چه دید از در و دیوار مرتضی؟ در کربلا به هر طرفی میکنم نگاه تکرار توست حیدر کرار ، مرتضی (ع) (ع) (ع) @khadempoet
برای دست هایم به زخم عادت داشت و به دست پدر شباهت داشت دست بابا اگرچه خالی بود قدر یک آسمان سخاوت داشت. دشت بود و چقدر آرامش کوه بود و چقدر هیبت داشت پدرم روضه خوان نبود ولی در دلش روضه بی نهایت داشت تا صدایی نگفته بود حسین بغض او نای استقامت داشت خانه از چشم او‌حسینیه بود خانه با اشک او طراوت داشت مشقِ نام حسین بود و حسین هر چه پیشانی پدر خط داشت @eitaa.com/khadempoet