eitaa logo
بی پرده خوان | محمد خادم
454 دنبال‌کننده
119 عکس
55 ویدیو
4 فایل
اشعار و نوشته های محمد خادم
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل رضوی گفتم رضا و آب دهانم شراب شد مستی ردیف و...قافیه اش انتخاب شد مستی هوای من دم باب الجواد بود وقتی دعای پر زدنم مستجاب شد وقتی جواد نام گرفت این درِ حرم اذن دخول خواندن از این باب ،باب شد گفتم سلام و پرچمی از رقص ایستاد آیا چه کرد او که سلامش جواب شد سقای خانه روبرویم بود مستِ مست دستش پیاله بود ، دلم آب آب شد فهمید تشنه ام دو سه تا کاسه آب ریخت خوردم ،حسین گفتم و صحن انقلاب شد حالا در این رواق دوتا چشم خیس من در صد هزار تکه ی آیینه قاب شد برگشتم از بهشت به تبیعیدگاه خویش حالا دوباره زندگی من عذاب شد. @khadempoet
تیر آرش هیچوقت از مرزداری برنگشت
هدایت شده از حوزه هنری اصفهان
💠 هنر خدمت 🔹مراسم ادای دین اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه به ♦️شنبه ۵ خرداد / ساعت ۱۷ تا ۱۹ 📍اصفهان/ میدان خواجو / صدا و سیمای مرکز اصفهان/ مزار شهید گمنام 🔰شبکه اطلاع‌رسانی حوزه‌هنری‌ اصفهان ℹ️Instagram.com/artesfahan.ir 🌐www.artesfahan.ir 🍥eitaa.com/art_esfahanble.ir/artesfahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزلی برای شهید رئیسی از امامِ خود شهادت خواست ،حاجت را ببین حاجتش هم داده شد، راه شهادت را ببین خاکِ مردمدار بودن بر عبایش می‌نشست شال سبزش سهم جنگل شد ،سیادت را ببین بوسه ای از حاج قاسم داشت بر پیشانی اش همسفر شد با همان بوسه، رفاقت را ببین ما هیاهوها ی ناکارآمد این جا مانده‌ایم آن سکوت اهل شهادت بود ، قسمت را ببین ای دلم! بازارهای بی‌شهادت را نگاه خودفروشی را نظر کن ،اُفت قیمت را ببین آتش از عشق حسین و جان از ابراهیم هاست آه، خاکستر شدن از این حرارت را ببین در خبر آمد که صاحب دولتی پرواز کرد دفن شد پایین ِ پای دوست، دولت را ببین @khadempoet
هرچه رفتم در هوای گریه زاری برنگشت دیگر آن سبزینه با ابر بهاری برنگشت با چراغی از وضو می‌زد به تاریکی ولی شب گذشت و مرد از شب زنده داری برنگشت مرگ با لبخند و بی پروا قفس را باز کرد هر چه ساکت ماندم آواز قناری بر نگشت گفت دنیا چیست؟ زندانی برای مومنان تا ابد از اعتقادش آن فراری برنگشت ساده‌ها چشم انتظار بازگشتش بوده اند تیر آرش هیچ وقت از مرزداری برنگشت @khadempoet
هدایت شده از شبکه رضوان
💠 شب شعر رستاخیز 🔹با حضور شاعران مطرح کشوری 👌 پنج شنبه ١٠ خرداد ساعت ٢٠ کتابخانه مرکزی با حضور حامد عسگری، عبدالجبار کاکایی و مجید سعدآبادی 📍 |عضو شوید 👇 @aramestan_esf 🌍 راه‌های ارتباط با ما👇 zil.ink/shabakerezvan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک لحظ بعدِ لحظه ی روییدنیم ما یک عمر قبل ثانیه ی چیدنیم ما دنبال راز هستی خود دست و پا زدیم فهمیده ایم، غرق نفهمیدنیم ما مرگ آمد و گرسنه، دهانش به خنده رفت خوشحال  شد که در خور بلعیدنیم ما آغوش باز کرد که ما را بغل کند غافل، که در حصار نگنجیدنیم ما ما با سلاح شعر به مقصود می رسیم چون بعدِ مرگ نیز به جنگیدیم ما. #دنیا
هدایت شده از شبکه رضوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥128 ثانیه 💠 شعرخوانی محمد خادم(١) در شب شعر رستاخیز 🔻با موضوع فراق مادر 🌟 اولین شب شعر معاد در کشور |عضو شوید 👇 @aramestan_esf 🌍 راه‌های ارتباط با ما👇 zil.ink/shabakerezvan
محمدخادم_غزل علوی_1_1.mp3
899.9K
و در پاسخ علی برخاست، میدان شد چه میدانی! رجز می خواند و می چرخید .... طوفان شد ، چه طوفانی! تمام  ِ غیر ممکنها سر ِ سهل الوصولی داشت به دست مرتضی هر مشکل آسان شد، چه آسانی سلیمان داشت، موسی داشت، عیسی داشت، آدم داشت ولی با نقطه ی "با" اصل قرآن شد چه قرآنی کسانی بی ولایت حافظ قرآن شدند ! آری اگر تورات گاهی بار ِ پالان شد....چه پالانی؟؟؟؟؟!! شنیدم سنگها را حافظ اسرار خود دیدی به سنگی خورد پای خواجه لقمان شد ، چه لقمانی علی حقش خدایی کردن و فرمانروایی بود ولی حق خلافت نیز کتمان شد ، چه کتمانی و دریاهای شور ابر از پی ِ ابری فرستادند و خورشید من از هر چشم پنهان شد ،چه پنهانی.. بیت سوم اشاره داره به روایتی که حضرت علی میفرمایند: ...و انا نقطه تحت باء بسم الله الرحمن الرحیم کانال اشعار @khadempoet
ماییم و غم، همین غمِ از شش جهت؛ حسین ماییم و گریه، گریه برایِ فقط حسین ماییم و آیه آیه ی قرآن، که مرتضی است امّا چه خوانده ایم در آن؟ خط به خط حسین ما کاممان به تربت او باز و بسته شد آغاز ناب و خیر ترین عاقبت، حسین @khadempoet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین بی اصغر ،خیره در رباب شده عطش کجاست  ببیند حسین آب شده برای قمصریان روضه ی تو مکشوف است کجا به دست کسی غنچه ای گلاب شده بپاش  سمت خدا خون حلق اصغر را اگر غلط نکنم وقت بازتاب شده غزل تمام شد و دق نکردم از داغت بگو  مرا ببرد مرگ از این خراب شده @khadempoet
🏴 🔻ویژه برنامه ظهر تاسوعا - محفل شعر آیینی 🔹همراه با شعرخوانی شعرای آیینی: نوید اسماعیل زاده، محمد خادم، علی اصغر شاهسنایی، حسین صادقی، عباس صادقی، ابوالفضل عصمت پرست، سید احمد علوی، محمدعلی کاروان، علی مردی پور، محسن نادعلیان و محسن ناصحی 🔹 با نوای: کربلایی جواد حیدر 🕣زمان: دوشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۳ - از ساعت ۱۱:۳۰ صبح ‌ 📍مکان: خیابان آیت الله کاشانی، روبروی خیابان جامی، حسینیه انصارالحسین(علیه‌السلام) ... هیئت انصارالحسین(ع) موسسه فرهنگی شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی (ره) محفل ولایی انگور انجمن شاعران آئینی استان اصفهان ...
هدایت شده از علی مقدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشنوید از برادر عزیزم‌ بدون این که بگوید خبر به خیمه رسید حسین بود ،شکسته کمر به خیمه رسید حسین بود و دو دستش به سمت پهلو رفت خبر صریح تر از میخِ در به خیمه رسید عمو شهید شد و آب را به خیمه رساند به جای مشک دو تا چشم تر به خیمه رسید عمو شهید شد و ما همه شکسته شدیم و این شکسته شدن بیشتر به خیمه رسید کنار دست علمدار یک نفر خندید گذشت و دست همان یک نفر به خیمه رسید @khadempoet
هدایت شده از خبرگزاری فارس
وزير آموزش‌و‌پرورش: چرا یک کتاب آموزش شعر برای نسل جدید نداریم؟ 🔹صحرایی: بچه‌های ما در بهترین حالت در حد لذت‌بردن‌های ادبی ‌مانده­‌اند و به تولید ادبی نمی‌رسند. چرا ما یک کتاب آموزش شعر برای این نسل نداریم؟ 🔹استادان باید کتاب‌های آموزشی ارائه کنند و اندیشه‌های بزرگان باید به کتاب‌ بدل شود. باید مستند شود تا آموزگاریِ شاعران که ساحتی منحصربه‌فرد است، نمود بیشتری یابد. @Farsna - Link
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نور است و ز دشت کربلا منعکس است بر پرچم، خون شهدا منعکس است هم رفتن دوستان و هم رجعتشان بر شیشه ی عینک شما منعکس است https://eitaa.com/khadempoet
هدایت شده از خبرنامه شاعران
معرفی برترین‌های کنگره سراسری شعر عاشورایی اختتامیه هفدهمین کنگره ملی شعر عاشورایی در شهرستان قروه در مجتمع فرهنگی، هنری فردوسی شهرستان قروه برگزار شد. معرفی برترین‌های کنگره سراسری شعر عاشورایی به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز کردستان،دبیر کنگره شعر عاشورایی گفت: در این کنگره ۳۲۰ اثر از ۲۵ استان و ۵۳ شهر به دبیرخانه ارسال شد. براساس آرای هیات داوران در بخش شعر عاشورایی حسن خسروی وقار از قم رتبه اول، میثم داوودی از قم رتبه دوم، محمد خادم از اصفهان رتبه سوم را به خود اختصاص داد. همچنین در بخش ایثار و شهادت نیز پروین جاویدنیا از شیراز رتبه اول، عارف ساسانی از مراغه رتبه دوم، امیر رسولی از زنجان رتبه سوم را کسب کردند. در آیین اختتامیه از اشعاری که در شانزدهمین کنگره ملی شعر عاشورایی در سال گذشته به دبیرخانه ارسال شده و تبدیل به کتاب شده بود رونمایی شد. خبرگزاری صدا و سیما کردستان: https://www.google.com/amp/s/www.iribnews.ir/fa/amp/news/4301651 کانال خبرنامه شاعران در ایتا 🔻 @khabarnameshaeranshiz عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
السلام علیک یا رقیه بنت الحسین (ع) نشسته تا پدر از کار زار برگردد که نوری از دل گرد و غبار برگردد هزار تیغ میان غبار بالا رفت به حق  مادرشان هر هزار برگردد به فکر آب که نه فکر اشک عباس است محال بود عمو شرمسار برگردد صدای شیهه ی سرخی ز دور می آید فقط خدا نکند بی سوار برگردد به واژگونی زینت قسم که منتظرم بیاید او که به او روزگار برگردد میان قبر خودش هم به کعبه خیره شده . . مباد منتظر از انتظار برگردد. @khadempoet
استاد سید مهدی حسینی مطالبی راجع به قیصر و شعرش در چند بخش نگاشته است. به نظر بنده خواندن این بخش ها بر شاعران محترم تأثیرات خوبی خواهد گذاشت
او؛ شاعر زمانه‌ها.... یک. این روزها برای چندمین بار، اشعار قیصر امین‌پور را مرور می‌کنم، که می‌دانم هر بار دریچه‌ای تازه از دنیای احساس، اندیشه و هنر شعری او را به رویم می‌گشاید. بر این باورم، اگر شاعران اندکی درنگ و دقت داشته باشند این روزها بیش از همیشه خلاء حضور او را حس خواهندکرد. سال‌هاست که قیصر امین پور در میان ما و زمانه ما نیست، اما شعر او هست و خلأ شناخت شعر او و الگو گرفتن از نگرش‌ها و پردازش‌های شاعرانه او در شعر بسیاری از ما شاعران مشهود است. بسیاری از آیینی‌سرا‌ها و هیئتی‌نویس‌ها، شعارشان «مردمی سرودن» است و تجربه‌ها نشان داده است که این شعار، همچنان بسیار ناپخته مانده است و «اظهرٌ من‌الشمس» است، که الگوی مردمی سرودن را از قیصر امین‌پورها نیاموخته‌اند و ای کاش می‌آموختند و می‌یافتند... بخشی از شعر امروز با روزگار و زمانه خود، بیگانه است؛ ترجمان درد واقعی مردم نیست. برخی شاعران، یا آن‌قدر حس و حال و زبان و بیان شعر را پایین آورده‌اند (به این بهانه که مردم عام آن را بفهمند) و برخی، حد اعلای شعرشان، اعتراض با هدف دیده شدن، عقده‌گشایی از جریان مخالف و تسویه حساب‌های سیاسی یا شخصی است. درقیاس با برخی شاعران امروز، قیصر امین‌پور شاعر زمانه‌ بود و دردهای زمانه‌اش را روایت می‌کرد و امروز بر این باورم که هنوز شاعر زمانه‌ ما و حتی زمانه‌هاست. نمی‌گویم شعر شخصی نداشت، اتفاقاً بسیار داشت! اما همان تجربه‌های زندگی خصوصی‌اش را به نحوی بیان نمود که خواندن آن، حس همان تجربه در زندگی را به ما می‌بخشد و دریچه‌ای از حکمت و اندیشه در زندگی را پیش روی ما می‌گشاید: حرف‌های ما هنوز ناتمام... /تا نگاه می‌کنی:/ وقت رفتن است/ باز هم حکایت همیشگی! / پیش از آنکه با خبر شوی،/ لحظه عزیمت تو ناگزیر می‌شود/ آی... /ای دریغ و حسرت همیشگی! / ناگهان/ چقدر زود/ دیر می‌شود! (دیوان، ص۲۷۱) حکمت‌های عامیانه، تعریض‌ها و اعتراض‌های او اکثراً بی‌حساب و کتاب نیست. «هزار چون و هزاران چرای بی‌زیرا» ( همان، ص134) اضطراب‌ها و دل‌نگرانی‌های آینده، مرور گذشته نجیب و پر از لحظه‌های نگاه ناگهانگی (همان، ص138) که در شعر او نمود یافته، تصویری از حالات عاطفی و واکنش‌های مردم ماست. قیصر ذاتاً شاعر بود و جنونی که در شعر او وجود دارد، شعر او را زنده و سرپا نگاه می‌دارد و این، باعث شده است همه ما همچنان به شعر او نیازمند باشیم و پس از مدتی سرودن یا خواندن شعرهای بی سر و ته و سخیف خود یا دیگران، مجبور شویم به او پناه ببریم و از او بخواهیم دریچه‌ای تازه از شعر واقعی را با شعرهایش به روی ما بگشاید‌ بلکه بروزرسانی شویم؛ که یادمان نرود، تعریف واقعی شعر و شاعر چیست؟ آری او شاعر زمانه‌هاست.... ادامه دارد... @smahdihoseinir
با سلام چهارمین نشست کتابخوانی فردا بیست و سوم مرداد از ساعت 17 تا 19 برگزار خواهد شد. با توجه به جلسه ای که همزمان با این نشست و با موضوع رسانه، اربعین و آینده ای که در پیش است برگزار می‌شود، بر آن شدیم تا از مباحث استاد طاهرزاده در این جلسه بهره‌مند شویم. از آنجا که مباحث استاد از ساعت 17 تا 18 میباشد، پس از اتمام فرمایشات ایشان به اتاق شعر بر می‌گردیم و زمان باقی مانده را به روزنه خوانی و شعر می‌گذرانیم. دوستان برای استفاده ی بهتر از جلسه رأس ساعت تشریف فرما می‌شوند. https://eitaa.com/maahpoet
هدایت شده از شعر هیأت
این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام هم زخم می‌زنم به تو هم دوست دارمت در گیر و دار تیرگی و روشنایی‌ام گم کرده‌ام مسیر تو را در غبار شهر اما اسیر توست دل روستایی‌ام گفتند کربلای زمینی... نیامدم حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام این بار چندم است که تا مرز آمدم آه از شکسته‌بالی و بی‌دست و پایی‌ام... پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم با سُرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام آورده‌ام بضاعت مزجاة قوم را انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»‌ام آورده‌ام پناه به شش‌گوشهٔ غمت برگشته‌ام به اصلیَتِ نینوایی‌ام دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام :: شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام 📝 🌐 shereheyat.ir/node/932@ShereHeyat