eitaa logo
بی پرده خوان | محمد خادم
454 دنبال‌کننده
119 عکس
55 ویدیو
4 فایل
اشعار و نوشته های محمد خادم
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇮🇷🇮🇷غمت بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد بعید نیست که چشمش به خاک و خون بنشیند کسی که خون شهید تو را ندید بگیرد کسی که دل بدهد به قرار و قولِ غریبه چه هیچ ها که از این وعده و وعید بگیرد اگر که عقل سلیم است غیر پند ز تاریخ چه می‌تواند از این ماضی بعید بگیرد؟ حرم کجاست ؟ همین کوچه که به کام شهید است بگو به رهگذرش حاجت و امید بگیرد بگو به رهگذر چارراه بی طرفی ها همیشه فاصله از دشمن پلید بگیرد در آزمون غمت مرگ از شروط قبولی است خوشا که نقش به خون برگه ای سفید بگیرد Eitaa.com/khadempoet
کانال اشعار تعدادی از شاعران اصفهان در پیام‌رسان ایتا: مهدی جهاندار: 👉 https://eitaa.com/mehdi_jahandar محمد خادم: 👉 https://eitaa.com/khadempoet داود رحیمی: 👉 https://eitaa.com/davud_rahimi زهرا سپهکار: 👉 https://eitaa.com/zahra_sepahkar علی سلیمیان: 👉 https://eitaa.com/alisalimian_poem شهاب مرادی: 👉 https://eitaa.com/shahab12moradi محمدحسین ملکیان: 👉 https://eitaa.com/farazmalekianpoet صادق میرصالحیان: 👉 https://eitaa.com/hiiiist محسن ناصحی: 👉 https://eitaa.com/nasehi_mohsen در حال تکمیل...
کانال اشعار بعضی از دوستان شاعر؛ ♦️محسن ناصحی؛ وعده‌ی عشق است و می‌دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی‌ماند، خدا با ما که هست. https://eitaa.com/nasehi_mohsen ♦️محمد خادم؛ در آزمون غمت مرگ از شروط قبولی است خوشا که نقش به خون برگه ای سفید بگیرد https://eitaa.com/khadempoet ♦️محمدحسین ملکیان؛ به جمهوری اسلامی ایران گفته‌ایم: آری. به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: نه! https://eitaa.com/farazmalekianpoet ♦️صادق میرصالحیان؛ گفتیم که مرگ نقطه پایان است دیدیم به پایان نرسیده ست شهید https://eitaa.com/hiiiist ♦️مسعود یوسف‌پور؛ ما همانیم که در فتنه به دستور امیر شتر ما نه سواری به کسی داد، نه شیر https://eitaa.com/yosefpoor_ir ♦️علی مقدم؛ امروز ببین که در کدامین راهی در باطل و حق ، راه میان یعنی چه؟! https://eitaa.com/Asi_khorasani ♦️مجتبی خرسندی؛ ما اهل گذشتیم، ولی از همه‌تن نه! از خون خود آری، ولی از خاک وطن نه! https://eitaa.com/Mojtaba_khorsandi
کاشی ساز کفشداری ماند و کفشی که دهانش باز بود در دهان باز هرکس واژه ی پرواز بود* دستچینش را شهادت تا حرم آورده بود بی که پوتینی به پا راه پریدن باز بود قصه ی نذری که در صحن حرم آزاد شد بال در آوردن مردی کبوتر باز بود زندگی دل کند و بوسید و رها کرد و گذشت مرگ هم جامانده ای کوچک در این پرواز بود آن پیمبر با کتابِ خط خون بر خاکها لاله ها از سنگ رویانید و این اعجاز بود لخته های خون به دیوار تو کار دست کیست؟ کی چنین طرح غمینی کار کاشی ساز بود بلبلی خون دلی خورد و گلی از دست رفت فکر می کردند پایان است و این آغاز بود نور را لاجرعه خورد و جام را وارونه کرد چشم نیمه باز او بر گنبد شیراز بود * از رفتنت دهان همه باز... انگار گفته بودند: پرواز! پرواز! قیصر امین پور https://eitaa.com/khadempoet
هر کجا تیغ غمش راهی به مضمون باز کرد زخم مان لبخند زد، لبخندمان خون باز کرد میهنِ غمگین و شادم هر کجا در خود شکست بغض ما دیوانه ها راهی به بیرون باز کرد ختم این دیوانگی با جنگ هم حاصل نشد کی  گره را تیری از سر بند مجنون باز کرد؟ بند بند ‌ش غرق در ذکر تو بود و کوسه ای بند این تسبیح را در رود کارون باز کرد اشک‌هایش را نمی بینی که در میدان مین شاهراه روشنی در یک شبیخون باز کرد. بر تنی خط بریل انداخت سیمِ خاردار نامه هایی مادر از یک باغ گلگون باز کرد بعدها مجنون سر عقل آمد و در مجلسی نطق را با سرفه ای پشت تریبون باز کرد https://eitaa.com/khadempoet
سراغ حضرت صدیقه از مدینه گرفتم مدینه بی که جوابی دهد به قم نظر انداخت (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین چطور به دیوار تکیه داده! منم! کسی که گوشه این عکس ایستاده منم نگاه کن پسرم...خردسال در تصویر که بوده گل پسر کل خانواده، منم ببین چطور بر آن سینه دست چسباندم ببین چقدر همان یک سلام ساده منم ببین چقدر خودم بوده ام در این تصویر چقدر ساده و بی رنگ و بی افاده منم وروجکی ست در این قاب نصفه افتاده کبوتری که به او کادر جا نداده منم دلم هوای حرم کرد، جمع کن برویم روان شدن وسط اشک، بی اراده منم نگاه کن به غم تیر برق ها در راه همیشه حسرت یک آن زدن به جاده منم @anjoman_matla @mohammad_khadem2
ببین! از مال دنیا چشم ظالم پر نخواهد شد بگو! مظلوم تا لال است اشکش دُر نخواهد شد به جرم هفت خط جام بر این گُرده خط افتاد ولی با تازیانه چوب خطم پر نخواهد شد به حالِ زاهد افسرده دائم اشک می ریزم که تطهیر دلش جز با شراب کُر نخواهد شد مگر دور برم را بی تفاوت‌ها قُرق کردند؟ که از اشکم کسی  سرحال یا دلخور نخواهد شد. بیابان در بیابان در پی ات دنبال خود بودم که رزق مردم آزاده در آخور نخواهد شد که عشق سر به زیر  و منفعل کاری نخواهد کرد که بی آزادگی هر خود گریزی  حر نخواهد شد غمم غالب ترین قوت است، نعمت هم فراوان است خدا را شکر هرگز نان ما آجر نخواهد شد https://eitaa.com/khadempoet
بسم الله الرحمن الرحیم حجره راکد بود، رفت و خانه در طوفان گرفت میرزا-دریا به جنگل آمد و جریان گرفت میرزا-دریا به جنگل آمد و از موج گفت برگ برگ هر درختی با نسیمی جان گرفت هر درخت ریشه داری راه افتاد از پی اش جاده از ردی که باقی ماند از او فرمان گرفت گفت بی تردید تاوان بزرگی  می‌دهد هر که مکر دشمنان خویش را آسان گرفت مرز ما ، ناموس ما ، دارایی ما، آبروست آبرو را مشک باید دید و بر دندان گرفت تشنگی تکلیف روشن داشت با اهل نظر هر کجا نام از حسین  آورده شد باران گرفت بارها پرسیدم از خود عشق پایانش کجاست؟ سر که از پیکر جدا شد دل سر و سامان گرفت. فتنه بی مهری خلق الله  در کرب و بلاست فتنه گاهی آتشش در کوه  و یخبندان گرفت ... رد پای برف با بهمن به جنگل بازگشت کور خواند آنکس که گفت این داستان پایان گرفت
عکس بابای شهیدم در خیابان سوخته پای اخبار است حیران مادری جانسوخته
تفاوت در سرود ملی ایران و انگلستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ محفل شعر زلال قریحه در شب ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ✅ با شعرخوانی ؛ عباس شاهزیدی محمدحسین ملکیان محمد خادم سیدحسن رستگار میلاد حبیبی محسن صرامی علی سلیمیان و با حضور ؛ محمد جواد الهی پور حمید رمی و اجرای سید محمدجواد شرافت ✅سه شنبه ۸ آذر ساعت ۱۹ ✅اصفهان خیابان ابن سینا حسینیه بنی فاطمه
به شهید محسن فخری زاده و شهدای دانشمندمون شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی تو که هر روز  و هر جا زندگی هایی بنا کردی شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود همان که هر سحر با خنده هایش گریه ها کردی عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی اگر گاهی کتابت بسته شد ، سجاده وا کردی دلت میخواست جنگیدن  کنار حاج قاسم را ولی در دفترت ماندی و دینت را ادا کردی _شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را_ به این امید عمری، عشق بازی در خفا کردی تمام روزهایت رازهای سر به مهری بود تو  با خون خودت آن رازها را بر ملا کردی شگفتا زخمهای نانجیبی از خودی خوردی شکایت هات را از بی خودی ها با خدا کردی سرِ تنهاییت را کوه بر دامن گرفت آخر کجا اینقدر غربت در مسیرت دست و پا کردی درختا از تنت یک سیب سرخ بیگناه افتاد به فکر شعر گفتن بودم از دستم سلاح افتاد https://eitaa.com/khadempoet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تیزر مستند مسیر رستگاری به مناسبت میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار از شما فرهیخته گرامی دعوت می شود به مراسم اکـران فـیـلـم مـسـتـنـد‌ مسیر رستگاری حماسه پرستاری در دفاع مقدس به روایت محمد رستگاری تازه ترین اثر گروه فرهنگی هنری رهوا شرکت فرمایید. زمان : پنجشنبه ۱۰ آذر ماه - ساعت ۱۸:۳۰ مکان : میدان نقش جهان - گذر سعدی عمارت تاریخی سعدی -حوزه هنری اصفهان @rahvafilm