.
🌸«فاطمه سادات» که هنوز رفتن پدرش را باور نکرده و شکلات های زیادی را زیر تختش برای بابایش مخفی کرده، برای پدرش خیلی بی تابی می کند و می گوید:« کسی حق ندارد به نقاشی و نامه من دست بزند، این ها را نگه داشته ام تا وقتی پدرم از خواب بلند شد به او بدهم»...
آخر «فاطمه سادات» صورت پدرش را در تابوت دیده و گمان کرده که خواب است....
🔸همسر شهید می گوید: خود من هم رفتن همسرم را باورم نمی شود و او را کنار خودم حس می کنم. به هر گوشه از خانه نگاه می کنم او را می بینم... . همسرم به شهادت علاقه زیادی داشت و خیلی غبطه می خورد که چرا در جبهه دفاع مقدس حضور نداشته. مداح اهل بیت بود و بیشتر اشعارش درخصوص امام زمان(عج) بود. به خاطر همین علاقه قلبی هم چند سالی که پس از ازدواج در تهران ساکن بودیم، آخر هر هفته هر طوری بود خودمان را به جمکران می رساندیم. به خاطر این که شهید و شهادت از ذهن ها پاک نشود بر جریان کاروان راهیان نور تاکید فراوانی داشت... 🍃
.
🔻تاریخ تولد: ۵۸/۱۲/۳ مشهد
🔺تاریخ شهادت: ۹۵/۲/۲۷ حلب
.
#شهید_مدافع_حرم_سید_محمد_جواد_حسن_زاده 🌷
.
🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊
@khademineshohadahormozgan